سلام مامانا
من عجیب گرفتار شدم
ما و مامانم اینا تو یه ساختمون زندگی میکنیم
پسرم مامانمو میبینه جولان میده خیلی اذیت میکنه
حرف شنوی نداره جیغ میزنه
خودم باشم اینکارارو نمیکنه مامانمو میبینه یکی دیگه میشه
صبح از خواب بیدار میشه میره جوری اذیت میکنه نمیتونم جلوشو بگیرم که نره.
من چیکار کنم؟؟؟خسته ام
خیلی دارم اذیت میشم

نگران نباش یکیشم من دارم دقیقا تو همین سنه ابرو‌برام نذاشته بس حرص میخورم دیگه نابود شدم

این رفتار تو روال تربیتی سمه . با مامان بابات صحبت کن خیلی به حرفش نباشن از چهار تا خواسته دوتا شو اجابت کنن .
اگه دیدی دارن زیاد لی لی به لالاش میذارن و به حرفت گوش نمیدن نذار بره . هر ده روز محدود بفرست

بچه منم همینه از بس نازشونو می‌کشن عادتش بده نره هفته ای یکبار برید

منم یا خواهرشوهرم تو یه ساختمونیم دختر منم اوایل تا از خواب بلند میشد بدون اینکه ب من بگه پا میشد میرف بالا بعد خواهرشوهرمم خودش میفرستادتش پایین ولی یکماهه موفق شدم دیگه نزاشتم بره حتی یه بار هم مجبور شدم بزنمش تا اینکه دیگه اسم بالا هم نمیاره و اینم بگم چرا نزاشتم بره دختر من اصلا اذیت نمیکنه فقط بخاطر اینکه احساس کردم خواهرشوهرم نمیخاد رفت و امد کنیم

همه بچه ها همینطورن دخترمنم همینه منتها ما دوریم کمتر میبرم شما تو یه ساختمون نمیتونی کاری بکنی یا جداشو یا ب مامانت اینا تذکر بده که زیاد ب حرفش نباشن مادرپدرا زیاد ب حرف نوه هاشونن بد میکنن بچرو منم همین مشکلو دارم