۷ پاسخ

کلا پدرا کم تحملن، رو نده بهش ، والا چه درکی از مادری ۲۴ ساعته ما دارن؟؟؟ من که اون موقع بچم گریه میکرد خودم هم خب مضطرب میشدم بعد شوهرم هم میگفت چرا گریه میکنه؟؟؟ میگفتم یچسسسس میفهمی بچههه نمیتونه دردشو بگه کهههه گریه میکنه الکی گریه نمیکنه که!!! تو این سن البته...
مثلا چند وقت پيش شوهرم در خونه رو باز گذاشت هوا عوض بشه نمیدونم بو گرفته خونه چی... منم داشتم بچه میخوابوندم متوجه نشدم
بعد شب دیدم برای اولین بار پسرم با گریه شدید بیدار شد نه بغل نه شیر نه پستونک آرومش نمیکرد گریه گریه...
خب تاریکم بود دیگه به سختی خوابوندمش دوباره... شوهرم میگه عاو چرا اینجوری میکنه!!!
صبح دیدم پشه لعنتی اومده لپشو نیش زده دور سرش بگردم 🥲🥲
بعد بچشمو نشونش دادم گفتم بیا وقتی تو در باز میذاری هزار باز گفتم نذار پشه میاد نتیجش میشه این گریه که میگی عااااووو چرا اینجوری میکنه بخاطر این نیشای پشه بوده، ساکت شد...
ببین منم شخصیت آروم و مهربونی دارم
ولی سر بچه حداقل با شوهرم خیلی خیلی جدیم....
به شوهرت بگو چقدر اهمیت داره سال های اول زندگی یه بچه، بیرون رفتنش و دیدن و شنیدن و حس کردن چیزای جدید میتونه چقدر رشته های عصبی تو مغزش تولید کنه و چقدر هوشش رو تقویت کنه و این باهوشی در تمام ابعاد زندگیش تاثیر گذاره و باعث خوشبخت تر شدنش میشه... حالا همسر گرامی تو حاضر نیستی برا خوشبختی و خوشحالی بچت گریه هاشو تجمل کنی؟؟؟
بعدشم اون دندون در اوردن انقدر درد داره کاش یه بار لثه ادم متورم بشه واقعا چه دردیه اونم یه بچه ریز با یه لثه نرم و بدون تجربه درد ...
(حس کردم دارم از بچه خودم دفاع میکنم اینجور دلی جواب دادم🤣❤️)

عزیزم از اولم اشتباه کردی بچتو گذاشتی رفتی.من از روز اول بچمو با خودم بردم همه جا باورت نمیشه سرکارم میرم باخودم میبرم من سکته میکنم اگه بذارمش جایی.بعدم گریه میکنه دیگه بچست،شوهرت میگه بگو بچه ی من تنها نیست که بچه ی توام هست.

سلام عزیزم درک می کنم خودم سر پسرم این مشکل را داشتم یعنی اگر با کسی بیرون می رفتم تا بچه گریه می کنه همه عصبی می شدن و همش ازم ایراد می گرفتن و انگار منو مقصر می دونستن من در نهایت به این نتیجه رسیدم که با آدم‌های حساس بیرون نمی رفتم بخصوص شوهرم و مادر شوهرم و مامانم. مثلا با آبجیم می رفتم که حساس نبود به گریه بچه و گاهی اوقات هم تنها رفتم خودم و پسرم اولش خیلی حس بدی بود ولی کم کم عادت کردم هم روحیم عوض شد و هم اعصابم خورد نمی شد

واااا بچه رو جایی نبری که اجتماعی نمیشه
از بس نبردی عادت نداره به بیرون
من از ۱۰ روزگی دخترم بیرون میبردم الان اگ یه شب بیرون نبرمش گریه میکنه تا میارم بیرون آروم میشه
به حرف شوهرت نکن بدعادت کردی شوهرت و

اسمش روشه ...بچه ...آدم بزرگ ک نیس ...ببخشید شوهرت خیلی بی عقله .خب بچه همینه توقع چی داره

میگذره عزیزم اینقدر بیرون ببریش که خسته بشی

شوهر منم اینجوریه متأسفانه
انقد همش استرس گرفتم استرسی شدم

سوال های مرتبط