۶ پاسخ

دختر منم اینجوریه وقتی میریم پارک وایمیسع همه بچه ها سر سره برن بعد خودش می‌ره هرچی میگم نوبت توعه انگار میترسه

زیاد باهاش حرف بزن
البته اینطور نباشه که بگی توام بزن و...
بنظرم مثلا در رابطه با وسایلش بهش بگو اگه خودت تمایل داری یا دوسداری اسباب بازیتو بدی ب دوستت باهم بازی کنید عیبی نداره ولی این وسیله ماله توعه اگه دوست نداشتی به کسی بدی بازم حق با توعه.
بهش بگو نه تو اجازه داری کسی رو بزنی نه کسی حق داره تو رو بزنه
اگه کسی سمتت اومد بزنتت دستاشو بگیر و نذار بزنت و بهش بگو حق نداره و با حرف زدن مشکلتونو حل کنید.
به هر حال درکل بچه ان یاد میگیرن

به نظرم یه وقتهایی ببریدش مهد کودک. شاید کم کم بتونه از خودش دفاع کنه.
دختر منم همینطوره. بلد نیست از خودش دفاع کنه. منم دارم کم کم میبرمش مهد

پسر من یمدت اینجوری بود وایمیساد بهش میزدن هیچ دفاعی نمیکرد یبار بهش گفتم هرکی بهت زد واینسا نگا کن بزنش یا بیا بهم بگو اخه الکی الکی بهش میزدن نه اسباب بازی دستش بود که اونا بخان بگیرن نه کاری میکرد الان یه چندوقتیه میتونه ازخودش دفاع کنه کسی بزندش بهش میزنه یا میاد میگه بهم

باید یاد بدی بهش چیزی ک متعلق ب توعه کسی حق نداره ازش بگیره باید زور بشه باد بگیره از خودش دفاع کنه بگو به بچه ها بگه این اسباب بازی مال منه من اجازه نمیدم دست بزنید

دخترمنم همینه یه مدت یادش دادم جواب میدادبازهم همون رفتارداره
بااینکه توخونه خودمون میزنه دادمیزنه سرمون ولی بیرون نه

سوال های مرتبط

مامان فندق کوچولو مامان فندق کوچولو ۳ سالگی
مامان سامیار مامان سامیار ۳ سالگی
من یه مشکل خیلی بزرگ با پسرم دارم به نظرتون چیکار کنم،پسر من کلا لجباز و شیطون هست اما تو خونه قابل کنترله و اینطور نیس که بگم کار خطرناک میکنه،اما وقتی میریم خونه مادرشوهرم بچه های خواهر شوهرم هم هستن یکیشون ۷ سالشه اون دوتا دیگه کوچیکترن و آروم تر هر چی میگم با کوچیکا بازی کن اصلا سمت اونا نمیره فقط دنبال بزرگه میره بزرگه هم اذیتش میکنه گاهی،پسر منم بلد نیس بازی کنه درست فقط بدو بدو میکنه بلند میخنده،پسر خواهر شوهرمم وقتی دلش بخواد به بچه من میگه بیا بازی وقتی که پسر من سمتش بره داد میزنه که سامیار نیاد پیش من،خب من هزار بار بع پسزم گفتم نرو پیشش ولی بازم میره و شلوغ بازی میکنه هر چند پسر خواهر شوهرمم شلوغه اما پسر من نفهم تره مثلا اصلا سرسفره نمیشینه تو مهمونی هی میچرخه دور سفره میره سمت بجه ها واقعا معذبم دیگه نمیدونم چیکارش کنم،خانه کودک میبرم تو کوچه میبرم با بچه ها بازی کنه اما بازم وقتی پسر خواهر شوهرمو میبینه هیجان زده میشه اصلا دوس ندارم سمت اون بره چون اونم داد میزنه همه چیو تقصیر این میندازه