۹ پاسخ

تاپیکاتو خوندم عزیزم انشالله خدا دلتونو آروم میکنه و به پسر گلتون شفا میده به خودتون استرس ندین

غصه نخور عزیزم حرف کردم به کتفت باشه مردم برای هر چیزی یه نظر یا حرف مفت دارن بزنن...
بگو خیلیا میهفن چه میگه تعجبه شما متوجه نمیشن ...

پسرای منم حرف نمیزنن ولی دکتربردم گفت طبیعیه تو پسرا بخاطر شیطنت زیاد تمرکز ندارن
نگران نباش ب وقتش حرف میزنن
ی پسر منم مهد نمیره همش چسبیده ب من اون یکی میره اجتماعی زیاد

پسر منم هنوزحرف نمیزنه در حد بیست کلمه میگه

بچه منم حرف نمیزنه
جمله نمیگه
کلا ۲۰ تا کلمه اگررر بگه

عزیزم اصلا نگران نباش ، منم پسرم خیلی واضح حرف نمیزنه و اصلا نگران نیستم چون خاله هام همه میگن پسر بچه ها دیرتر صحبت میکنن ب نسبت دخترا ، اتفاقا بردمش ارزیابی مشاور گفت بچه ات کاملا سالمه و فقط تنبله ..
شماهم برای اینکه خیالت راحت بشه ببرش مشاور ولی مطمین باش هیچ مشکلی نداره

وای که چقدر این حس و حال سخته برای یه مادر 🥺
منم تجربه کردم خیلی اذیت میشه آدم با نگاه ورفتار اطرافیان
انشالله زود زود خوب میشه

دکتر اعصاب چرا؟ چون واضح نمیتونه حرف بزنه؟
خب بچه شاید کمی دیرتر نسبت به هم سناش حرف بزنه همه بچها ی جور نیستن

مشکلش چیه عزیزم؟

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق ۲ سالگی
سلام مامانا کی بیداره بیاین حرف بزنیم

من یه درد دل کوچولو دارم ،موندم بخدا من یه مشهد رفتم اومدیم ازتون موقعه تا حالا همینطور خطا و قضا از خودم وبچم رد میشه ،دیروز که پسرم کمد افتاد روش ،بعدش بردمش بیرون از کالسکه افتاد پایین دماغش ضربه دیده سیاه شده امروزم بیرون بودم قرار بود دکتر برم یهو به نیم ثانیه بچم قیبش خورد گمش کردم نگم چه حس و حال مزخرفی بود مثل مرغ پرکنده اسفند رو آتیش دربه در بچم می‌گشتم تا پیداش کردم
اصلن ثانیه ایی نیست نگم خدا وشکرت،بدجور حالم امشب خرابه ،این همه مدت با بچم بیرون می‌رفتیم هیچوقت منو تنها نمیزاشت تااومدم از کیفم کارت بردارم اصلن چند ثانیه هم طول نکشید،میخاستم بستنی برابچم بگیرم یهو دیدم نیستش ،قلبم انگار وایساده بود زن مرد صداشون مبهم بود میگفتن چی پوشیده میگفتم نمی‌دونم میگفتن چند سالش بود میگفتم نمی‌دونم فقط اسمش صدا میکردم
توروخدا بچه هاتون شیطونی هم میکنن غر نزنین بهشون اگه یه ثانیه دوربشن میفهمین چقدر غراش دلت میخواد من حتی صدای گریه هاش مانگار تو گوشم میپیچید ،وااای نگم از حس حالم الان از بس حالم خراب بود گفتم ببینم کسی هست حرف بزنم باهاش،ازفکر دربیام،شوهرم که فقط گفت اگه بچم گم میشد موهات میکندم الان مثل چی خوابه ،یه ذره بااین بچه نه بازی می‌کنه نه نگهش میداره ، فقط یجوری میگه انگار فقط بچه اونه ،من اگه بچم نباشه حتی امشب گفتم الان میرم خودم میندازم از اتوبان پایین تااقاهه گفت خانوم بیا بچت پیدا شد