۶ پاسخ

من دخترم معمولا دوبار بیشتر بیدار نمیشد دو تا شیشه داشت میزاشتم بالا سرمون با شیر خشک فلاکس آب جوشش،هر دفعه ک بیدار می‌شد تو یه شیشه درست میکردم بعد صبح دوتا شیشه رو میشستم،من سرد شده هم میدادم بعضی وقتا میخورد دخترم
شیشه رو هم خالی میشستم هر سه چهار روز شیشه هاشو تو آب جوش میزاشتم ضد عفونی بشه

من با آب گرم هربار میشورم حتی ۵ صبح هم باشه میشورم با آب گرم. روزی یه بار هم با مایع میشورم

پسز من هشت تا شبشه داره هردفعه یه دونشو میدم بهش
اب جوشبده سردشده میریزم تو شبشه بعد اب جوش میریزم تو فلاسک
شیشه رو با مایع مخصوص میشورم

من نصف شب هم میشستم.صبح هم میشستم با مایع و حتما میجوشوندم تا اثار مایع ظرفشویی بره

من یه سینی داشتم،آب جوشیده رو من توی لیوان میریختم سرد بشه،یا فلاسک هم مخصوص بچه برای آب جوش برداشته بودم ،و اب سرد شده ی لیوان+ اب جوش از فلاسک تا حدی که شیر گرم بشه

شیشه رو با شیشه شور و مایع و آب داغ
سر شیشه هم با دست و مایع و بعد لز شستشو با اب جوش میجوشوندم تا مایع بهش باقی نمونه و همچنین بو نگیره

سلام گلم
نه دیگه قبل خواب می‌شورم بیدار که شد براش درست میکنم
آب جوشیده سرد و گرم دارم قاطی میکنم وای معمولا می‌زارم ولرم شه
با آب جوش خالی فقط سرشیشه رو هفته ای دوبار میجوشونم

سلام نه من نمیشستم ولرم خوبه زیادگرم هم نباشه باکتری مفیدشیرخشک ازبین میبره شیشه شیرهم بامایع میشستم وتواب میجوشوندم ماهی یه بارهم شیشه شیرمیگرفتم براش

سوال های مرتبط

مامان نازنین‌‌زهرا💗 مامان نازنین‌‌زهرا💗 ۴ سالگی
ی چیزی تعریف کنم از جمعه شب
حضرت صبرررر

با بچه ها اول رفتیم خونه مامانبزرگشون که خونه نیستن باغچه آب بدیم و بچه ها کلی آب بازی و گل بازی کردن و بعد مغازه لوازم قنادی و امامزاده
و اصل داستان
رسیدیم دم فروشگاه که روبروش پارک بود رفتیم یکم خرید کردیم بچه ها تشنه بودن آب خریدیم بدون دردسر دخترم ۵ سالم آب خورده پسر ۲ سالم آب خورده من خوردم بالاخره که رفتیم پارک و از آب سردکن باز پرش کردیم و این آب رو نیمکت بوده و بچه رفتن بازی
دخترم ی دوست پیدا کرده و گفتم دیگه بریم خونه یکم غر زده و باز تاب بازی و فلان و رفتیم بریم سمت ماشین
دم پارک بطریو از دست داداشش کشیده اونم گریه گفتم میریم تو ماشین بهت میده
رفتیم تو ماشین دخترم گفته مال خودمه خودم خریدم
پسرم گریه
باباش دید دخترمون اون بطریو گرفته دستش نمیده رفت ی اب معدنی دیگه خرید داد دست پسرم
حالااون اومده بطری قبلیه رو داده به زور جدیده رو میخواد بگیره
این گریه اون گریه
جیغ داد
تا خود خونه
اخر از سوپری دم خونه باز ی بطری جدید خریدیم🤕



نمیدونم چرا دقت کردم میبینم هرروزی که ما وقت بیشتری گذاشتیم تفریح بیشتری کردیم یا مثلا فروشگاهی جایی بیشتر تحویلش گرفتیم براش خرید کردیم این دختر بیشتر اعصابمونو خورد کرد