سلام
بالاخره میخوام تجربه زایمانمو بنویسم🫠
البته اول از تجربه بارداریم بگم من سه سال پیش بخاطر طول سرویکس کوتاه و سهل انگاری دکترم و استفاده از کرم واژینال به صورت عمقی در واژن باعث شد کیسه آبم تو ۱۸ هفتگی پاره بشه و بچمو ازدست بدم دختر عزیزمو که اسمشم انتخاب کرده بودم تو روز تولدم از دست دادم تا یک سال وقتی کیک تولد میدیم اشکم سرازیر میشد سال بعد دوباره باردار شدم ولی متاسفانه بخاطر ایست قلبی تو ۹ هفتگی اونم از دست داد اینبار دیگه عصبی شده بودم حتی خدا منو ببخشه کفر میگفتم ترس و خشم و نا امیدی وجودمو گرفته بود میترسیدم باردار بشم دوباره تااینکه با شروع ورزش و تغذیه سالم و چکاپ دوباره باردار شدم تابستون😊

۱ پاسخ

منم بچه قبلیمو دو روز ب تولدم از دست دادم ..

مقالات مرتبط

چرت‌های کودک در سال اول
چرت‌های کودک در یک سال اول
زمان بارداری بعد از سقط جنین
بهترین زمان برای بارداری مجدد بعد از سقط جنین
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
بیماری آبله‌ی میمونی
بیماری آبله‌ میمونی در ایران و میزان کشندگی آن

سوال های مرتبط

مامان مایسا و مایلا مامان مایسا و مایلا روزهای ابتدایی تولد
سلام مامانا من تو 36 هفته و چهار روز کیسه آبم پاره شد
بچم پنجم تیر به دنیا اومد
وزنش 2900 بود
و خدارو شکر احتیاجی به دستگاه نداشت.
وقتی دختر اولمم باردار بود تو سی و هفت هفتگی کیسه آبم پاره شد.
اونم نیازی به دستگاه نداششت الان هم ده سالشه
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
yeganeh yeganeh قصد بارداری
سلام خانوما عیدتون مبارک
من ۱ساله دوست دارم بچه دار بشم پارسال اقدام کردم با۱ماه اقدام باردار شدم ولی قلبش تشکیل نشد وسقط شد دوباره۱سال طول کشید تا باردار شدم یعنی دقیقا همون موقع که سال قبلش سقط کردم دوباره باردار شدم ولی متاسفانه دوباره قلبش تشکیل نشد وسقط شد حالا الان میخوام برم دکتر چون میدونم امسالم برج۳یا۴باردار میشم نمیخوام خدای نکرده دوباره اتفاقی بیوفته.
اگر دکتر خوب می‌شناسید که بتونم زیر نظرش باشم یعنی کلا همه چیزم زیر نظر خودش انجام بشه می‌شناسید بهم بگید لطفا خیلی نگرانم کلا افسردگی گرفتم ازبس فکروخیال کردم🥺
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان دوتا گل پسر💙 مامان دوتا گل پسر💙 ۱ ماهگی
قبلا برای پیشگیری از بارداری،دستگاه آیودی ۵ ساله گذاشته بودم و خوب بود..الان میترسم بذارم ولی باردار بشم..طبیعی هم شوهرم نمیتونه،کاندومم تا حالا استفاده نکردیم همش میترسم پاره بشه..چیکار کنیم پس؟؟از ترس باردار شدن میترسم رابطه رو شروع کنم..
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان رادین مامان رادین ۳ ماهگی
سلام من ۲۸ روز زایمان کردم طبیعی بود ولی نشد سزارین شدم تا ۲۵ روزگی من پریود بودم الا دوباره پریود شدم ‌کسی میدونه چرا؟خودم حس میکنم چون عصبی شدم دوباره پریود شدم کسی مثل من شده ک دوبار تو ۴۰ روز پریود بشه؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان جوجه💗 مامان جوجه💗 ۲ ماهگی
تجربه زایمان من
صبح روز جمعه تاریخ ۲۲ فروردین ساعت ۷ونیم صبح تو تخت خواب بودم حس کردم بدنم رطوبتش زیاد شده، همینکه خاستم از تخت بلند بشم دیدم بله کیسه ابم پاره شده ، شوهرمو و مادرمو از خواب بلند کردم و فورا بعد از یه دوش کوتاه خودمونو رسوندیم بیمارستان،اونجا فورا لباس بیمارستانی کردم تنم و با معاینه اول یک سانت باز بودم، شروع کردن به زدن سوزن فشار ، هر نیم ساعت یه بار تزریق میشد،من با اولین بار شروع به استفراغ کردم و از درد شدید به خودم میپیچیدم،رسیدم به ۴ سانت و مامای همراهم اومد و منو تشویق میکرد به انجام ورزش،از ساعت ۹ صبح تا ۴ونیم بعدظهر ۸ سانت شدم با کلی درد، اما فایده ایی نداشت و هیچ پیشرفتی نداشتم چون دهانه رحمم ضخیم تر میشد و مانع زایمان طبیعی میشد بالاخره بعد از کلی درد و ناله منو بردن اتاق عمل و سزارین شدنم و اینقدر درد داشتم که اصلا متوجه سوزن بیحسی سزارین نشدم،بچم دنیا اومد اما به دلیل اینکه زیاد تو شکمم مونده بود معدش مشکل درست کرده بود و کف بالا می اورد و دو روز بستری شد
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ایرن مامان ایرن ۱ ماهگی
تجربه زایمان پارت ۲
خوب دوباره باردارشدم و خیلی هم بدویار بودم روزی ۷ مرتبه بالا میاوردم حتی آب هم نمیتونستم بخورم یروز که داشتم بالا میاوردم احساس کردم ی چیز داغ ازم خارج شد وقتی خودمو نگاه کردم دیدم خونه مثل مرغ پرکنده بالا پایین میپریدم میگفتم یا خدا دوباره بچمو از دست دادم زنگ زدم به شوهرم تا بیاد اومدم سراغ گهواره دیدم همه گفتن هماتوم بوده و خیلی خطرناک نیست با شیاف میشه خوبش کرد دلم آروم گرفت رفتم بیمارستان اونجام تو سونو گفتن هماتومه خلاصه روزا گذشت تا سونو ۱۵ هفته سرویکسم شد ۲۷ اورژانسی سرکلاژ شدم که خداروشکر خوب بود بیهوش شدم و هیچ دردی نداشتم ولی تا هفته ۳۱ استراحت مطلق شدم و چه غذابی بود از هفته ۳۱ به بعد کم کم در حد ی چنتا ظرف شستن و غذا درست کردن کار کردم دکترم بهم نامه واسه ۱۸ اردیبهشت داد که میشد ۳۹ هفته تمام ولی...
میم.صاد🌿 میم.صاد🌿 قصد بارداری
19 بهمن توی 35 هفتگی بدون هیچ علتی دخترم تو شکمم ایست قلبی کرد و از دست دادمش🕊️ و این شد پایانِ تلخِ این رویای شیرین😔💔
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان شاهان مامان شاهان ۲ ماهگی
تجربه زایمان یک:
بلاخره بعد از ۶ روز فرصت شد بیام اینجا خب بخوام از تجربه ام بگم براتون اگه برگردم عقب هیچوقت زایمان طبیعی رو انتخاب نمیکردم.
توی ۳۹ هفته و پنج روز بودم سه شنبه ۲۷ فروردین از ساعت ۸:۳۰ دقیقه شب کم کم دردام شروع شد اولش با یک ربع یکبار شروع شد با ماما همراهم صحبت کردم گفت بیا بیمارستان معاینه ات کنم رفتم پیشش ۳ سانت بودم اومدم خونه ورزش و ماساژ و حموم کردم که کم کم دردام شد سه دقیقه یکبار خیلی وحشتناک بود دردا ساعت سه شب رفتم بیمارستان شده بودم چهارسانت با رضایت خودم بستری شدم …..
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان حرير مامان حرير ۲ ماهگی
تجربه زايمان ؛
من سالها بود تصميمم رو براي روزي كه مادر بشم گرفته بودم و قطعي تمايل به زايمان طبيعي داشتم
وقتي باردار شدم از هفته ٣٤ ماما خصوصي گرفتم و از هفته ٣٦ بطور مستمر پياده روي و پله نوردي داشتم
هر روز ورزش هاي مخصوص انجام ميدادم از هفته ٣٧
روغن گل مغربي و خاكشير
چله دعاي يستشير و ناد علي كه خيلي مجربه
هر روز خرما ميخوردم و تغذيه م اين اواخر كاملا سالم بود
اما خب دست روزگار چيز ديگري رقم زده بود برام ...
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان دنیز خانوم مامان دنیز خانوم ۱ ماهگی
خانوما تروخدا جواب بدید از الان ممکنه دوباره باردار شد یا باید حتما پریود بشیم بعد؟
غروب رابطه داشتیم بعد همسرم چون تو دوران بارداریم جلوگیری نداشتیم ب من اون لحظه گفت ک منی رو داخل واژن نریخته ولی الان برگشته میگه ریختم تو ک تازه زایمان کردی باردار نمیشی
حالا من چ غلطی بکنم منه بدبخت سر این دخترمم با اولین اقدام باردار شدم😫
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان عشق مامان عشق ۳ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی(قسمت دوم)

شب دکتر چک کرد و گفت حدود ۴ سانت باز شدم و منو به بخش زایمان انتقال دادن که اونجا اتاق تک نفره بود و میتونستم با همسرم تنها باشم. دکتر شیفت شب بهم گفت چون پیشرفت زایمانم خیلی طول کشیده و هنوزم انقباضاتم شروع نشده، اگه موافقم کیسه آب رو پاره کنند تا روند سریعتر اتفاق بیفته. من ترسیده بودم و از طرفی هم چون ساعت حدود ۱۲ شب بود خسته بودم و فکر میکردم اگه الان با پاره شدن کیسه آب دردام شروع بشه، خب خیلی خسته هستم وتوان زایمان ندارم. فکرامو بهشون گفتم و اونا هم گفتن هر طور که من میخوام و میتونن فردا اینکارو بکنن تا منم کمی استراحت کنم.
روز پنجشنبه (روز سال تحویل) صبح باز دکتر منو معاینه کرد ولی خبر جدیدی نبود، خلاصه کیسه آب رو پاره کردن، هیچ دردی نداشت و فقط حس کردم که آب گرمی داره ازم خارج میشه، البته نه با شدت. سال تحویل شد و ما تو بیمارستان بودیم و در انتظار اومدن پسر قشنگمون. حدود ۵ ساعت از پاره کردن کیسه آب گذشته بود ولی انقباضات من منظم نشد، کمی درد داشتم ولی درد زایمان نبودن چون نظم نداشتن و شدتشون هم کم بود. در این بین من ورزش میکردم، روغن تراپی کردم و یک سری کارهای دیگه که ماما پیشنهاد میداد ولی خبری از درد زایمان نبود.
طرفای ساعت ۳ ظهر به پیشنهاد دکتر، القای زایمان از طریق تزریق هورمون اوکسی توسین رو شروع کردن، از دوز پایین شروع کردن و هر نیم ساعت دوزش رو بیشتر کردن. یک ربع از تزریق نگذشته بود که انقباضات من شروع شد. به طور منظم هر ۶ دقیقه یکبار، درد خیلی شدیدی زیر دلم و بالای شکمم شروع می‌شد که توی کل شکمم میپیچید. حدود ۳۰ تا ۴۰ ثانیه طول می‌کشید و ول میکرد و دوباره ۶ دقیقه بعد باز شروع می‌شد.
مامان نقل ونبات مامان نقل ونبات ۱ ماهگی
#از آی وی اف تا سزارین
می‌دونم یکم دیر شده برای تجربه سزارین ولی وقتی خودم باردار بودم میومدم اینجا و تجربه هارو می‌خوندم و دلم یکم آروم میشد نوشتم برای تماما مادران باردار و کسایی که می‌خوان برن تو پروسه آی وی اف
پارت یک
ما سه سال بود متوجه شده بودیم که همسرم مشکل کم تحرکی اسپرم داره بااینکه همسرم عمل واریکوسل کرد و چند دوره دارو خورد ولی وضعیتش بهتر که نشد هیچ بدتر شد و ما فهمیدیم که نمی‌توانیم به صورت طبیعی بچه دار بشیم و باید از طریق آی وی اف بچه دار بشیم که اولش قبولش برامون خیلی خیلی سخت بود و من کلی گریه میکردم و ناراحت بودم از سرنوشتم اما بخودمون قبولوندیمو پارسال اردیبهشت ماه اقدام به آی وی اف کردیم که من با مصرف کلی آمپول و دارو بعد از دوهفته عمل پانکچر شدم که عملش با بیهوشی بود و خیلی راحت بود فقط من چونکه تنبلی تخمدان داشتم و تخمک زیاد تولید شده بود یکه هفته بعد از عمل اذیت شده شکمم درد میکرد که با خوردن خوراکی های شور اثر دارو ها از بین رفت و خوب خوب شدم 🥲
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان پناه مامان پناه ۲ ماهگی
سلام خانما تجربه من به عنوان مامان اولی زایمان طبیعی
اینقدری که ترس داشتم و وحشت داشتم از چیزایی که در مورد زایمان طبیعی شنیده بودم از معاینه ها گرفته تا خوده زایمان
چون دیابتی بودم دکتر گفت 37هفته ختم بارداری
رفتم معاینه شدم گفتن یه سانت بازی و دهانه رحمت خیلی نرمه
من از هفته 37روزی نیم ساعت پیاده روی و روزی دو تا شیاف گل مغربی و ورزش های که خیلی تاثیر داشت و رابطه بدون جلوگیری
رفتم معاینه تحریکی انجام دادم چون تجربه نداشتم اینقدر ازش استرس داشتم و حالم بد بود که چقدر وحشتناک ولی واقعا اینجوری نبود با تنفس میشد تحملش کرد و بستگی داره کی معاینه کنه
یه شب بعد از معاینه تحریکی کیسه ابم پاره شد و ساعت دو شب بستری شدم
با آمپول فشار و ورزش ها و وان آب گرم و ماساژ ها ساعت و نه و نیم صبح دخترم دنیا اومد
سه تا بخیه خوردم
ماما همراه داشتم واقعا واقعا خیلی تاثیر داشت و خیلی خوب بود از صفر تا صد کارا خودش برام انجام داد و همش کنارم بود تا دو ساعت بعد دنیا اومدن بچه
به عنوان مامان اولی که تجربه کردم دردش یکم بد بود ولی از لحاظ روحی من اذیت شدم و درد تو کمرش قابل تحمل بود یکم تو زیر شکم میزد تحملش سخت بود یکم ولی راضی ام و می ارزید
اینم تجربه من
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان سدنا مامان سدنا ۲ ماهگی
مامانا چگار کنم دردام شروع شه معاینه تحریکی انجام دادم اما هیچ دردی ندارم نمیخوام کیسه آبم پاره شه میخوام تو خونه دردام شروع بشه تو معاینه یک سانت بودم
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان محمدثامن مامان محمدثامن ۳ ماهگی
⛔️خانم های باردار مخصوصا کسایی که میخان سزارین بشن نخونن⛔️





شبتون خوش مامانا ، میگم کسایی که تجربه سزارین دارید شما تو عمل متوجه میشدید دکتر چیکار میکنه؟
من وقتی که بی حس شدم و پرده کشیدن جلو صورتم
به محض برش خوردن لایه اول شکمم حسش کردم
درد و اون حالت خرچ خرچ جر خوردن گوشتمو
در آوردن رحمم
پاره شدن کیسه آب
و تمامی مراحل عمل و 😑😑😑
و فقط داشتم داد میزدم و متاسفانه چون توی بارداری تپش قلب گرفته بودم و تا ۱۳۰ هم بالا میرفت منو بیهوش نکردن
فقط دکترم باهام حرف میزد
و منم داد میزدم فقط🙃🥲
همین قدر برام وحشتناک بود
میخام بدونم چرا بدنم بی حس نشده؟و اینکه کسی تجربه مشابه داشته؟
یا فقط من بودم که اینجوری شدم 😅
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر