۱۰ پاسخ

کاش پسر منم مث دختر شما بود ولی ب محض اینکه چشش ب عمش میوفته دیگه منا نمیخواد

حالا عمه چیه که آدم دلش بخواد بچه اش یادش بمونه

پسرمن در طول روز فقط عمشو صدامیزنه روزی یه بارم حداقل باهاش تلفنی حرف میزنه

اره دیگ یادش میره یادشم نره احساس غریبی میکنه

ما که سال به سال نمی‌بینیم نمیدونم یادش میمونه با نه خانواده خودم خواهرم برادرم مرتب تصویری حرف میزنن اسمشون رو میدونه یادش نمیره ولی اونا رو نمیدونم البته یکیش به همسرم زیاد زنگ میزنه تا اون زنگ بزنه میگه عمه ولی اون‌یکی رو نمیدونم بستگی به روابطتون داره

من اگه هر روز ببینه هم طرفشون نمیره همش ب خدم چسپیده فقط با یکیشون خوبه اونم چن خیلی باهاش بازی میکنه

نه غریبی نمیکنه

ای خوداااا طفلک 😂😂😂

ن برادر زاده من بندره ماهم اطراف بندری امسال زیاد نتونستن بیان ولی دلش تنگ میشد به بابا یا مامانش میگفت زنگ بزن عمه مامان سنا یا اون‌یکی عمه

وااای

سوال های مرتبط

مامان باربد مامان باربد ۱ سالگی
پایان روز دوم از شیر گرفتن باربد🥲
دیروز که رو زاول بود خیلی اذیت شد
من یا صبر زرد گرفتم که سه بار امتحان کرد و گفتم دهنت اخ شد بردم دهنو شستم
و دیگه امتحان نکرد
برای خوابیدن خیلی بیقراری میکرد که باباش چه ظهر چه شب بردش بیرون خوابش کرد.نصف شب دوبار بیدار شد ۲ که نیم ساعت زمان برد تا گریش اروم بشه و بخوابه
بغل باباشم اصصصلا نموند تو بغل خودم اروم شد خوابید
یبارم ۳/۵ که اینسری ۲۰ دقیقه طول کشید تا اروم بشه و خوابید تا ۸ صبح
صبحم تا الان هیچ مشکلی نداشت ینی به کلی اصلا سراغشم نمی اومد
ظهرم خیلی ریلکس دراز کشید تو بغلم بدون هیچ گلایه ای ۵ دقیقه ای خوابش برد
اما الان که شب دوم میشه خیلی گریه کرد بچم
از ساعت ۹ علایم هواب داشت ولی پا نمیداد
دوباره یکم روی سینم‌کوبید و یکم منو زد و گریه کرد و تقریبا از ساعت ۹ بیقراریاش شروع شد ساعت ۱۰ خوابش برد
اما وضعیت خودم بشدت وخیمه
سینه هام داره از درد منفجر میشه انقد وزم کرده که فک نکنم دیگه راه داشته باشه بسشتر از این
ماساژ دادم کلم هم‌گذاشتم
خیلی دردناکه