۸ پاسخ

بسلامتی بغلش کنی عزبزم❤️

انشالله بسلامتی ،خدا یا شگرت

طبیعیه با خوندنش اشکام اومد🥹الهی خدا برای هم سلامت حفظتون کنه💖

انشاالله ب سلامتی بغلش بگیری❤️
آخخخ بیصبرانه منتظر اون لحظم بدنش بغلم بگن مال خودت🤩

خدا یا شکرت برای همه چیز چه حس قشنگی داری انشالله که بسلامتی بغلش میکنی

ای جان دلالهی خدا برات سالم و سلامت حفظش کنه

اخی چقدر قشنگ 😍😍❤️❤️

خدا حفظش کنه بسلامتی فارق شی گلم

سوال های مرتبط

مامان خرفه مامان خرفه هفته سی‌وچهارم بارداری
مامان ریحانه و مهدیار مامان ریحانه و مهدیار ۱ ماهگی
دل نوشته ای برای تو،نیمه دیگرجانم
نیمه راه رسیدیم،نفس نفس زنان با دلی پر از شوق و بانگاهی پر از خیال...
بیست هفته گذشت از زمانی ک فهمیدم قلب کوچیکی توی وجودم می تپه، قلبی ک شد تمام دنیام
با هر تکونت عاشق تر شدم،با هربار نوازش شکمم، بیشتر حس مادری رو‌چشیدم
نیمه راه یعنی تویی ک آروم و آهسته داری تمام زندگیمو شکل میدی
ی وقتایی از ترس میلرزم ی وقتایی هم از شوق اشک میریزم🥹🥲
اما توی همه این لحظه ها عشق تو هستش ک منو سرپا و قوی نگه میداره
نمیدونی هربار ک دستم رو روی شکمم میذارم و حست میکنم انگار دنیا برای لحظه ای متوقف میشه و فقط منم و تویی و عشقی ک‌هیچکسسسسس نمیتونه درک کنه
بزرگ شدی آروم و بی صدا و من هرشب با خیال دیدنت،توی ذهنم دارم برات لباس میدوزم ،برات لالایی میخونم و با اشککک دارم روزی رو تصور میکنم ک تورو توی بغلم گرفتم و می‌بوسمت و بوت میکنم با تموم وجودم خلاصه نیمه راه رو باهم اومدیم و نیمه دیگشم ان شاءالله با عشق و صبر میگذرونیم
دوستت دارم از همون لحظه اول و هر روز بیشتر از قبل🥲❤️
سالم و ب موقع بیا ک سخت منتظر بغل گرفتنتیم🥹❤️
از این هفته نفرت دارم و میترسم برامون دعا کنید ب خوبی و خوشی و سریع برامون تموم شه لطفاً
ب رسم گهواره ب نیمه راه رسیدیم 🥹
امروز جمعه ۹خرداد ۱۴۰۴🙂
مامان وروجک مامان وروجک هفته بیست‌وپنجم بارداری
هیچوقت فکر نمی‌کردم همون جنینی که وقتی بی بی چکم با اون دو خط پر رنگ خبر حضورشو اومدنشو بهم داد تا خود صبح گریه میکردم وازش متنفر بودم ، اونو نابود کننده کل آرزو هامو برنامه هام میدونستم یه مانع که دستو پامو می‌بنده
بهش میگفتم ناخواسته ، میگفتم مهمون ناخونده ، مزاحم کوچولویی که خیلی زود اومده
تو سونو هام منتظر یه مشکل بودم که براش پیش بیادو همه چی تموم شه برگردم به زندگی دو نفره ای که تازه شروع کرده بودیمو برنامه هام بدون مزاحم
متوجه نبودم داره کم کم با بزرگ شدنش ریشه تو وجودم تو قلبم میدوونه متوجه نبودم وقتی فکر انداختنش تو ذهنم میاد ناخودآگاه اشکام میریزه و از خودم متنفر میشم
از همون مزاحم تبدیل شد به « حالا اگه دختر باشه شاید بتونم باهاش کنار بیام »
این پسر کوچولو الان همه جون منه روز شمار اومدنشم بیشتر از همه مشتاق بغل کردنشم ، مشتاق بوسیدنش ، بوییدنش ، دیدنش
اون لباسایی بود که هدیه براش میاوردنو مینداختم گوشه کمد الان هر روز بغل میگیرم تصور میکنم لحظه پوشیدنشو
الان ته همه آرزو هامو برنامه هایی که فکر میکردم نابود شده ختم میشه به همون مهمون کوچولویی که الان صاحبخونه قلب مامانشه
آرزوی یه مادر خوب بود ، یه مادر مسئولیت پذیر ، یه مادر همراه و آگاه برنامه ی یه تربیت عالی
امروز وقتی چشمم میفته به تاپیک اون اقدام های بی ثمر و چشم های منتظر، به اون بی بی چک هایی که منفی میشه و امیدی که برای بار چندم ناامید شد شرمنده میشم شرمنده ی نگاه پر مهری که خدا بهم کرد و من اون رو زهر چشم میدونستم
خواستم این تاپیک اینجا باشه تا هر لحظه جلو چشمم باشه و بخونمش و به اندازه تمام اون ناشکری هایی که کردم سپاسگزار باشم
مامان ی دخمل 👧🏻💖💞 مامان ی دخمل 👧🏻💖💞 هفته سی‌وسوم بارداری
سلام فرشته‌ی کوچولوی من...🥲👧🏻💖
امروز که دارم اینو برات می‌نویسم، درست ۱۹ هفته‌ست که باهامی.
۱۹ هفته‌ست که دلم پر از یه عشق تازه شده...🧿🥲🥰 عشقی که جنسش با همه‌ی دنیا فرق داره.
تو هنوز نیومدی، ولی قلبم رو فتح کردی.
تو هنوز به دنیا نیومدی، ولی دنیای منی.
هر روز که می‌گذره، حس بودنت بیشتر می‌پیچه توی لحظه‌هام.💕💞👧🏻
با هر تپش قلبم، با هر حرکت کوچولوت، با هر فکری که به آینده‌مون می‌کنم...
یه چیزی تو دلم گل می‌کنه، شبیه امید، شبیه شوق، شبیه عشق... شبیه تو.
دختر نازنینم،🥹👧🏻❤️
قول می‌دم برات یه پناهِ امن باشم،
قول می‌دم دنیاتو پر از لبخند کنم،
قول می‌دم همیشه کنارت باشم، حتی وقتی بزرگ شدی و دیگه دست کوچولوت توی دستم جا نشد.🥺💞💞💖
فقط زودتر بیا که دلم داره پر می‌کشه برای دیدنت... 🌸
منو بابایی عاشقتیم دختر قشنگم 🥹👧🏻🫂🤰🏻
خدایا شکرت بخاطر وجودش تو دلمممم خدا جونم برام حفظش کن تا بسلامتی بدنیا بیارمش قول میدم قدر این هدیتو بدونم 🥹💖👧🏻🧿🧿