۸ پاسخ

من همیشه از دوری از خانوادم مینالم ناراحتم که داخل شهر غریبم
ولی تا ۳/۴روز میرم پیششون چنان اعصابمو خراب میکنن ناراحتی پیش میاد میگم خوبی که دورم درسته تنهام ولی اعصاب و آرامشم بهتره همین جوری شوهرامون کل کل میکنن دیگه خانوادتم رو اعصابت باشن خیلی بدع

هه. پس ببینین منی که شوهرم رانندس و اکثرا تو جادس و از وقتی خونه مادر پدرم زندگی میکنم چی میکشم

هرچی دورتر باشی بهتره هم‌اعصاب خودت راحته هم طارامش داره زندگیت.تجربه ثابت کرده

منی که از خانوادم دورم ده ساله ازدواج کردم تو این ده سال دارم به خودم فحش میدم چرا موقع اومدم غربت🥺🥺🥺

والا بگو هرچی دلت میخواد بگو
من بااینکه مامانمم هست خیلیم کمک حالمه بعضی اوقات میبینم درک نمیکنه براش عصبانی میشم...
من خودمم مادرم ولی واقعا میگم هرچی باید سر جای خودش باشه...
قرار نیست که مغزمون رو معذرت میخادم به گ.....ا بدیم حرف همه رو تحمل کنیم

من دیروز خونه مامانم بودم هزار بار گفتم گ و خوردم دیگه بیام خونشون اینقدر اعصابم خورد میکنن عصبی میشم مثل عقده. ای ها با بچم رفتار میکنم همش بخاطر اونا

عزیزم درکت میکنم
دختر منم وقتی مامانم میاد اصلا لب ب هیچی نمیزنه و اینکه باید سکوت باشه تا چیزی بخوره ولی هرچی ب مامانم میگم دو دقیقه باهاش حرف نزن بازم حرف میزنه
تا چیزی هم میگم میزنه زیر گریه

منظورت نفهمیدم من یعنی بچه وقتی اون هست نمیخوره یا تو نمیتونی بهش غذا بدی

سوال های مرتبط