۱۲ پاسخ

بستگی به بچه تون داره
دختر من اکثر مواقع می‌خوابید
رو صندلی عقب واسش پتو پهن کردم بالشت گذاشته بودم، جلو صندلی هم با وسیله پر کردم که نیوفته، راحت عقب بازی میکرد میخوابید

من دخترم یکسالش بود رفتیم خیلی عالی بود خدایی ولی الانم که میریم شهرستان بازم اذیت نمیکنه همیشه سعی کن دلتو بزنی به دریا و تجربه های جدید کسب کنی 😉

نه عزیزم با ماشین شخصی راحته ،چون هر جا خودتون بخواهید پیاده میشید و استراحت و خرید ، من از شیراز به تبریز و از شیراز به مشهد که فاصله زیاده رفتم ، با اینکه دخترمم خیلی نق نقو هست ولی خب سخت نبود ، چون یا حواب بود یا جایی پیاده می‌شدیم خوراکی میخریدم سرگرم میشد و اذیت نمیکرد

ما هر سال با ماشین خودمون میریم.سرپسرسومم هم اززمان حاملگی تاعید همین امسال رفتم خوب بود.

از طریق اپ رفتی دیدی بلیط دارن

من دخترم پنج ماهش بود رفتم اذیتم نکرد کلا تو ماشین خواب بود

پسر من کلا توماشین خوابه

ما رفتنه از جاده شمال رفتیم تو عید بود با مادرشوهرم پدرشوهرم برادرشوهرم من و ماهورا ماهورا که بچم همش رو پا بود موقع استراحتشم میخواست تو ماشین بخوابه بتو مینداختیم رو پامون با بالشت دراز می‌کشد شیشه شیر می‌خورد بچها تو ماشین در حال حرکت راحت میخوابن ولی چون ما تفریحی رفتیم وایمیسادم خداروشکر رفتنه خیلی اذیت نکرد برگشتنه بچم تب داشت ینی سرویس شدیم

ما الان برگشتیم حوصلش سر میرفت نق میزد ولی خب بین راه وایمیستادیم بازی کنه اسباب بازی برده بودم براش کلی خوراکی
یکمی هم کارتون میزاشتم و گاهیم خوابید در کل خیلی سخت نبود

بنظرم ریسک نکن

صندلی ماشین داره ؟

من که پسرم میخوابید کلا

سوال های مرتبط

مامان دوقلوها مامان دوقلوها ۲ سالگی
خانوماتوروخداجواب بدین شرح حال پسرموبگم خیلی ازاتیسم میترسم کلمه زیادمیگه امانصف کلمات رو یه جوری میگه من متوجه فقط میشم، بابچه هانمیره بازی فقط دنبالشون میکنه دستورپذیریش فقط درحدیه که بگم بروبندازاشغالی بروکنترلوبیار، ماشینوبیار،بده ابجی بده بابا ایناروانجام میده، امایکسره باخودش حرف میزنه اونم چیزای نامفهوم دورخونه راه میره باخودش حرف میزنه، تازه یادگرفته خودش غذابخوره باقاشق،فرق دعواوخوشحالی رومتوجه میشه، اب داغ دستش وبشورم میگه داغ بو یعنی داغ بود،امااشاره نمیکنه ازاول اشاره نمیکنه میگه فلان چیزکجاست فقط نگامیکنه فقط باماشین وتوپ سرگرمه،بابچه هانمیره بازی درکی ازبازی نداره، بامن وباباش وخانواده من خیلی ارتباط میگیره بغلشون میشه، امایه کلمه رو شایدزیادتکرارکنه همش میگه بریم باماشین دد همش میگه تکرارمیکنه دوکلمه ای هم میگه بیم یعنی بریم حمام بریم مانو یعنی خونه مامانبزرگ ازدستاش زیادکارنمیکشه چیزی بخوادمنومیبره مثلاعروسکومیاره که من فشاربدم باطریشوکه بخونه بهش یادمیدم انگارنه انگار بقیه اسباب بازیها مثل تفنگ بزنه اجردرست کنه اصلایادنداره یادش میدم انگارنه انگار خیلی نگرانم بگم دیرهم راه افتاد20ماهگی قل دومم هست