۱۱ پاسخ

عزیزم منم مامانم فردا میخاد بره از الان ناراحتم و دلم گرفته شوهرمم از صبح تا شب سرکاره همش تنهام خیلی سخته خیلی دلم میگیره یه طرف درد زایمان یه طرف تنهایی با بچه همش میگم کی این روزا بگذره

وای نگو..مامان منم میگه تا ۲۰روز بیشتر وانمیستم..منم نمتونم بیست روزگی پاشم برم سبزوار...خدا کنه زودتر سرپاشم

خیلی سخته درکت میکنم من هیچی بلد نبودم مامانم ۱۰ روز خونمون بود
بعدش من رفتم خونشون ۲۰ روز
چون پسرمو ختنه کردیم خیلی سخت بود کمک میخواستم خودمم سز بودم خیلی درد داشتم البته هنوزم درد دارم .و اینکه هنوز عوارض بی حسی دارم کمر درد شدید
دیگه الان ۳ روزه اومدم خونمون
خیلی سخته تنهایی واقعا باید همسرت کمکت کنه .منم همسرم از ۵ صبح میره تا ۷ شب میاد خسته اس ولی تا جایی که بتونه کمکم میکنه
ولی شما باید خودتو کنی مثل بچه ات تا می‌خوابه کاراتو کنی غذا درست کنی بعدش نا می‌خوابه باهاش بخوابی که کمبود خواب نگیری 😭😭من تو این ۳ روز واقعا سرویس شدم ولی تقریبا دیگه یاد گرفتم ولی چون تنهایی خستگی زایمان و بارداری رو تنته انگار کلافه میشی ولی مجبوری تا کی میشه آخه از مامانت بخوای بالخره باید از یه جا شروع کنی

اگه شرایطشو داری تو برو خونشون چند روز باش،

بچه دوم باشی از اول من روز ۳ بلند شوگدم

من الان پنج روزه زایمان کردم
میگم اگر مامانم نباشه راحت ترم
ولی خب احتمالا تا آخر هفته مامانم بمونه

۱۱ روز بعدش رفت

۱۰ روز که تموم شد البته مامانم رفت منم باهاش رفتم خونشون😂

از یازده روزگی

من که ۳روزه زایمان کردم پا میشم کارا شخصیم میکنم بچمو کم و بیش راه میبرم مامانم خسته میشه

خیلی پیشت مونده
اگه دیدی نیاز داری تو میرفتی باهاش

سوال های مرتبط