دخترم چهارشنبه واکسن داره
بهش فک میکنم ، استرس همه وجودمو میگیره.
تو این شهر خراب شده هم تنهام
کاش مامانم پیشم بود و کمکم میکرد
قلبم داره برا دخترم از جاش کنده میشه
احساس میکنم از پسش بر نمیام
نمیدونم چجور باید رفتار کنم
نمیدونم باید چیکار کنم
داره گریم میگیره
خدایا تو کمکم کن ،
خدایا هوامو داشته باش
خدایا تنهام نذار
همونجور که تو این یک ماه ، تو نبود مادرم ، تنهام نذاشتی و همیشه هوامو داشتی تا از پس نگه داری فرشته ای که بهم هدیه دادی ، بر بیام.

تحربه ای دارین از واکسن دوماهگی
بهم بگین لطفاً

عزبزم همیشه فکر میکنم فقط من تو شهر غربتم میگذره قصه نخور...ولی من خودم الان سه ماهه پیش مامانمم از این که برگرم خونم استرس بدنمو میگیره

ببین ساده و خودمونی میگم
اولین کار اینه غذای روز اولتو یک روز قبل اماده کن اگه از بیرون تهیه نمیکنی
همه وسایلات دم دستت باشه
یک روز کلا فک کن نیم ساعتم نمیخابی،
پاراکید رو به وقتش بده مال من با کولیکش همزمان شد اصلاااا نمیخوابید یعنی استا میدادم که بخوابه بدترجیغ میزد
از ساعت3شب به بعد اوکی شد
دست وپاصورتشو ولرم کن
نترس
میگذره

اصلا چیزی خاصی نیس نترس فقط پاراکید رو سروقت بده میگیره میخوابه فقط تبشو کنترل کن شاید ساعت اول فقط بیقراری کنه

عزیزم سخت نگیر پسر من که اصلا متوجه نشد