سلام مامانای گل؛ من یه دلهره دارم میخواستم در موردش باهاتون حرف بزنم اونا که دوستای منن میدونن من به دلایلی ترس از دست دادن دارن، وقتی باردار بودم بعد ازمایش ان تی دکترم خواست آزمایش بدم که مطمئن بشه بچه سندروم دان نداره اون روزا من خیلی خودخوری می کردم یه شب خواب مادربزرگ خداربیامرزمو دیدم تو عالم خواب بهم گفت بچت چیزیش نیست تا ۴ سالگی؛
حالا که بچم پیشمه و صحیح سالم شکر خدا
ولی همش یه زنگی تو سرم میزنه جینگ تا ۴ سالگی تا ۴ سالگی
من خیلی مضطربم
همش میگم خدایا منو با بچم امتحان نکن من خیلی ضعیفم من خیلی میترسم
چیکار کنم کاش دلم به آرامش برسه

ببین بنظر من خواب منشاش از استرس های ماست یا چیزاییه که بهش فکر میکنیم،اون موقعیت این خوابو دیدی چون فکرو ذهنت این جیزا بوده،بسپار بخدا چیزی قرار نیست بشه،و بهش فکر نکن انرژی منفی دور کن تا اومدی بهش فکر کنی سریع ذهنتو منحرف کن

چرا انرژی منفی برای خودت جذب میکنی..وقتی منتظر اتفاق باشی بدتره...به چیزای خوب فک کن.مکمل مصرف کن.ورزش کن.روحیت خوب میشه.همونی که داده خودشم ازش محافظت میکنن.قران بخون.ب خدا بسپار عزیزم

مامانم هم من ۵ سالم بود خواب دیده بود مادربزرگش که فوت شده بهش میگه تا ۱۰ سال آینده یه پنجشنبه میام تورو با خودم میبرم وای یادمه یعنی ما ده سال زندگی نداشتیم اسیر دکتر و روانشناس بودیم بخاطر استرسی که مامانم داشت و میگف من ده سال دیگه خدایی نکرده میمیرم تا اینکه من ۱۵ ساله شدم و مامانم دید نه فقط یع خواب بوده الان ۲۲ سال میگذره خداروشکر مامانم صحیح و سالم زندگیشو میکنه

عزیزم من باردار بودم مادربزرگم کما بود
یه شب خواب دیدم بهم میگه همسرت ۱۸ تیر زبونم لال میمیره بچشو نمیبینه منم قرار بود ۲۰ تیر بچم ب دنیا بود هنوز ۴ ماه هم تا زایمان مونده بود یعنی اون ۴ ماه باقیمونده زهرمارم شد
همش ترس استرس نگرانی
ولی خداروشکر هیچی نشد فقط استرس الکی برا خودم موند نگران نباش تلقین نکن هیچی نمیشه

من به این نتیجه رسیدم به هرچیزمنفی بدی فکرکنی اون انرژی منفی رو دریافت می‌کنی واتفاق میفته ازبس که توسرته،به جای اینابگوبزرگ بشه براش تولدبگیرم مدرسه بفرستمش عروسش کنم دانشگاه بره و.....مثله من یکمم کمتر آمارمرگ ومیربچه های بلاگرا رو دنبال کن حال آدم بدمیشه همه چی ازسرش میگذره

بچه ک بودم ی چیزی بهم میگف بابات تا پنج سال فقط زندست الان از اون ماجرا ۱۵ سال میگذره ولی چیزی نشده توام نگران نباش

بخاطر استرس بوده بابا وای من حامله بودم ی خوابایی میدیدم عجیب غریب و ترسناکااااا....

عزيزم منم خيلي اينجوري پيش مياد واسم كه همش توهم بزنم يا از چيزي بترسم مخصوصا وقتي اينستا رو باز ميكنم و ميبينم،ولي به نظر من قدرت اصلي دست خداست خدايي كه خودش اين كوچولوهارو سپرده دست ما خودش محافظ و نگه دارشونه توكل كن به خودش و اصلا زندگيتو ازين به بعد بر اساس ي خوابي كه اصلا معلوم نيست چي بوده تلخ نكن از زندگي كنار دخترت لذت ببر و به اين فكر كن كه خدا خيلي خيلي مهربون تر از تصور ماست و هيچوقت بد بندشو نميخواد از خودش بخواه دلتو اروم كنه

اصلا به این چیزا فک نکن عزیزم، خدا خودش مراقب بچه هاست، قرار نیست خوابا مو به مو تعبیر بشه

عزیزم بچتو عقیقه کن وبه خدا توکل کن و اصلا فکر منفی نکن فقط به آینده و چیزای مثبت فکر کن

عزیزم آیت لکرسی بخون اروم میشی