یعنی من دیگه گوه بخورم اسم بچه دوباره بیارم سه روزه شب و روز ندارم از یه طرف دندون در میاره یعنی دندوناش اومدن بیرون از عقب تب داشت شدید بردمش دکتر میگه گلوش عفونت کرده تب از اونه سینوزیت داره دکترش گفت دو هفته دیگه بیار دارو بدم حالا بدبختانه شربت نمیخوره داروهاشو به زور میریزم تو حلقش نمیخوابه بیداره فقط گریه گریه گریه بخدا خسته شدم امروز نشستم گریه کردم دیگه مامانم کمرش و پاش درد میکنه مریضه نمیتونه از جاش بلند شه که بیاد کمکم کنه خدا مادرشوهرمو حفظ کنه یه بارم زنگ نزده یا نیومده که کمک حالم باشه حالم از خانواده شوهرم بهم میخوره بخدا

تف تو روشون کثافتا ، من حالم از شوهر و خانوادش بهم میخوره

لعنت به هرچی خانواد شوهر هست اشغال تر از اینا ندیدم فقط بلدن گوه بخورن

من خودمم مریض شدم بچهدها دوتاشونم تب میکنن و سرفه نمیدونم به کدوم برسم کارای خونه
شوهرم این وسط فقط منو سرزنش میکنه که سرما دادی بهشون لباسشونو کم کردی خانوادش هم طبقهدبالان دوتا پله رو نمیان پایین حالمونو بپرسن

میخوام فحش بدم متاسفانه گهواره اخطار میده

شوهربیشعور من ک خیلی مامانی تشریف داره یه هفتس ول کرده رفته مونده خونه باباش،بیخیال منوبچه هاشه

بزار گمشن مادرشوهر عوضی منم خودمونم مریض باشیم بچمم زنگ نمیزنه حتی

عزیزم خیلی سخته خیلی میدونم چی میگی منم مریض شد ویروس کوفتی گرفتیم بچه هم گرفت دارو ب زور میخ ره اسپری داده دکتر دهانی ب زور میزنم اصن یه وضعیه....یکم بسپر ب شوهرت استراحت کن البته که مردام بدتر بی درکن

خانوادع شوهر برای عروس هیچ غلطی نمیکنن