۳۸ پاسخ

۱۵ ازدواج
۱۷ سالگی پسر اولم
۲۵ سالگی پسر دومم
و اگر زمان به عقب برمیگشت صد درصد بازم انتخابم همین بود
اینو نمیگم ک بگم خیلی زندگی گل و بلبلی دارم مث همه ی زندگیا خوب و بد داره ولی من سعی میکنم خوبش رو بیشتر ب چشم بیارم
برا این میگم اره
چون پناهم شد ،رفیقم شد،مرهمم شد
ولی تنها پشیمونیم اینه ادامه تحصیل ندادم
ماها ک تو سن کم ازدواج کردیم بچگی نکردیم میدونی
تا ب خودمون اومدیم دیدیم بهمون میگن مادر 🫠

من ۳۰عقدکردم ۳۱اومدم خونه خودم ۳۳سالگی ام بچه آوردم خیلیییییییی خوشحالللللم درسموخوندم دوراموزدم شاغل شدم پس اندازکردم خودم جهزیه وسیسمونی موخریدم شوهرم اینقدخوبه ک اگه بازم برگردم عقب حتماانتخابمه وخوشحالم بین اون همه خاستگارخداگذاشت وسط زندگیم به زمان بندی خداهمیشه اطمینان داشتم ودارم

من از دوسالگی نامزد بودم تا دیپلممو گرفتم یعنی دوسالم بود از اهواز بابام اومدم شهرستان بعد زنعموم نشون گذاشتم ب من گوشواره طلا گفت مال پسرمه وقتی بزرگ شدن وقتی دیپلم گرفتم اومدن خواستگاری پسرعموم بود بعد خرید رفتیم بی سرصدا ب رسم ما بختیاریا بلکه چی آوردن بعد ۴ سال نامزدیمون طول کشید باهم نمیساحتیم دعوا داشتیم اهل دوست دختر بود خیلی ناراحتم میکرد محلم نمیزاشت منم اسرار ب پدرم کردم نمیخوامش یه بهونه پیدا کردم زدمش بهم وسایلاشو فرستادم ده بار اوردنشون باز قبول نمیکردم کدخدا میفرستادن قبول نمیکردن پسر عموم خودش اومد ب معذرت خواهی قبول نکردم خلاصه یکسال گذشت از این خیلی خواستگار می اومد برام قبول نمیکردم دلم پیش پسرعموم بود خیلی دوسش داشتم نمیدونم چرا بعد این همه خواستگار ب یکیشون جواب بله دادم اومدن واسه نشونه طلا آوردن بعد چند روز ک می‌خواستیم بریم خون آزمایش دیدم پسرعموم نمیدونم کی بهش گفت فهمید زنگ زد ب خونواده خواستگاره وپدرش خیلی حرفا بهشون زد گفت این نامزد منه عمرن بزارم مال کسی باشه نمیزارم دستش تو دست کسی باشه میام همتونو تیر بارون میکنم و...... بعد بابام استخاره گرفت استخاره در اومد برا پسرعموم واسه اون خواستگاره بد در اومد خلاصه باز کد خدا وبزرگ ایلو فرستادن ک دیگه استخاره گفت خوبه قبول کردیم ۲۰سالگی عقد کردم ۲۱ سالگی عروسی ۲۲ سالگی پسر بزرگم اومد بدنیا ۲۴ سالگی هم پسر دومیم الانم ۲۵ سالمه خداروشکر خوبه زندگیم دوسال اول ک پیش خونواده شوهرم بودم خیلی اذیتم کردن حتی کاری ب شوهرممم میکردن ک منو کتک بزنه بعد ک با دعوا ازشون جدا شدم مستقل شدیم خداروشکر خوبیم ولی هی دخالت ها روهست

19سالگی عقد کردیم ۲۲سالگی عروسی گرفتیم۲۴سالم ک بود هاکان دنیا اومد تو۲۸سالگیم هم دلوان دنیا اومد.نه اگه برگردم عقب ادامه تحصیل میدم و کلا ازدواج نمیکنم

من از۱۶سالگی نشون کرده بودم ۲۰سالگی عقد۲۴سالگی عروسی ۲۶سالگیم بچم دنیااومد

۲۰ سالگی عروسی کزدم ۲۱دانشگاه قبول شدم ۲۲دخترم بدنیا اومد مشکلات مالی داربم یکم ولی خداروشکرراضبم اززندگیم

من 13سالگی عقدکردم 16سالگی ازدواج و18سالگی هم دخترم بدنیااومد
اگه برمیگشتم عقب حداقل تا18سالگی ازدواج نمیکردم و درسمو ادامه میدادم

من ۱۸عروسی کردم
۲۴ پسرم دنیا اومد😍
شکر بالا پایین داره زندگی اما خوبه

۲۴ سالگی عقد کردیم
۲۵ سالگی عروسی کردیم
۲۶ سالگی پسرم به دنیا اومد
۳۲ سالگی دخترم به دنیا اومد
۹ ساله باهم زندگی می‌کنیم ولی ۱۴ ساله باهم هستیم یعنی ۵ سال قبل از عقد باهم دوست بودیم
نمیدونم شاید انتخابش کنم شایدم نه

۱۵ عقد
۱۶ عروسی
الآنم ۱۷ سالمه بچم چند هفته دیگ بدنیا میاد
خداروشکر از زندگیم راضیم

۱۶ عقد کردم ۱۹ رفتم خونه خودم
۲۰ عروسی گرفتم و رسما رفتم خونه خودم 😂
چون کرونا بود نشد ۱۹ رسما برم 😂😂
۲۲ حامله شدم ۲۳ به دنیا آمد الان ۲۴ سالمه
برگردم عقب خیلی کارا هست ک انجام نمیدم و خیلی کارا رو انجام می‌دم
ولی ازدواج و بچه رو حتما انجام می‌دم چون تو اون سن شرایطم جوری بود ک بهترین انتخابم همین بود و بچم به همه دنیا برام می ارزه

۲۷ عقد
۲۸ عروسی
۳۰ بچه اولم
۳۵ بچه دومم
ایکاش نمازخون بود. آدم خوبیه شوهرم ولی نمازی نیست. روز اول نگفت حقیقتو وگرنه قبولش نمیکردم

من ۲۱عقد کردم ۲۴ عروسی ۲۶ دختر اولم و ۳۲ هم دختر دوم از زندگیم هم واقعا راضی هستم تنها رضایت از مادرشوهرم ندارم که با وجود شوهرم اون اصلا برام مهم نیست

من ۱۸سالگی عقد کردم ۱۹سالگی اومدم خونه. خودم ۹ ماه بعد حامله شدم اخرای ۲۰ سالگی زایدم

۲۲ازدواج کردم ۲۵سالگی دخترم بدنیا آورد ۳۵سالگی پسرم بدنیا آوردم،،،خداروشکر خیلی راضیم زندگی آرومی داریم کنار همدیگه

۱۷ عقد
۱۹عروسی
۲۲‌بچه دار شدممم😍❤
از زندگیم هم خداروشکر خیلی راضیممم بازم برگردم به گذشته بازززممم همسرم رو انتخاب میکنم🥰

من۱۹سالگی ازدواج کردم بعد بیس ۲۲فک کنم باردار شدم دیگه ۲۳سالگی لیان بدنیا اومده بود ن کاشکی فامیلی ازدواج نمیکردم

من ۱۶ نامزد کردم ۱۷ ازدواج ۱۸ دخترم بدنیا اومد الانم ۱۹ سالمه

منم 26عقدکردم ۲۷رفتم خونه خودم ۲۹بچه دارشدم الانم ۳۰سالمه اززندگیم خیلیم راضیم همسرمم خیلی خوبه واقعا عاشقشم

۱۷عقدکردم۱۸ازدواج۲۶هم پسرم بدنیا اومد
بله پشیمونم ازانتخابم وزندگیم

بسلامتی عزیزم خوشبخت باشید 😍🧿

خب منم ۴ساله ک ازدواج کردم... دقیقا روز تولد ۱۸سالگیم عقدمون بود.
۱۹سالگی عروسی
اواخر ۲۰سالگی باردار شدم و ۲۱ سالگی بچم دنیا اومد و الان ۲۲سالمه😁🤌🏻

من ۱۴نامزد شدم ۱۵ازدواج کردم ۱۸سالگی پسرم بدنیا اومد ۲۴سالگی هم دختر گلم اومد پیشمون الانم ۲۵ سالمه خداروشکر از زندگیم راضیم ولی زمان برگرده عقب یخورده دیرتر ازدواج میکردم الان حسرت خیلی چیزارو میخورم ک با ۲تا بچه نمیشه

من ۱۷سالگی ازدواج کردم
۱۹سالگی دخترم دنیا اومد
۲۵سالگی پسرم دنیا اومد
شکرخدا راضیم🥰

۲۶ ازدواج کردم ۲۸ نینی دار شدم 🥰 هنوزم اعتقاد دارم خیلی زود بود برام

۱۷ سالگی عقد
۲۰ سالگی عروسی
۲۲ توراهی🥹
بله راضیم خداروشکر

من۲۷سالگی عقدکردم سال ۹۱دوماه بعدعروسی ۴ماه بعدباردارشدم وپسرم سال۹۲دنیااومد.الانم یه دختردارم.خداروبخاطروجودبچه هام شکرمیکنم ولی مثل سگ پشیمونم که چراازدواج کردم اگه زمان به عقب برمیگشت هیچ وقت این اشتباه نمیکردم

من16سالگی ازدواج کردم18دخترم دنیا اومدپسرم20بدنیا اومد الانم 21سالمه
پشیمونم چون بچگی نکردم

۲۷ سالم بود عقد کردم🤭
تقریبا نزدیک ۳ ساله دیگ 🌸
بعلههههههههههههههههههههههههههههه❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
هزاربارم برگردم عقب انتخابم همسرمه💋🥰👌🏻

من ۱۴ سالگی ازدواج کردم ..۱۵ سالگی پسرم دنیا اومد دوباره ۱۸ سالگی باردار شدم ۱۹ دخترم دنیا اومد الانم ۲۰ سالمه اره خداروشکر زندگی بالا پاین زیاد داره خسته هم میشم کم هم میارم ولی شکر بعد بهش فکر میکنم همه مادر میشن بوه بزرگ میکنن فقط من نیستم یا همه ازدواج میکنن بالا پاینی زندگیو میبینن فقط من نیستم ...همه ادما کامل نیستن خود ما هم یه مشکلاتی داریم پس اگه یه نقص های شوهرم داشت میگم منم یه نقص های دارم ..ولی در کل شوهرم ادم خیلی خوبی هست و از زندگیم راضیم شکر خدا

از ۲۲ سالگی با همسرم دوست بودیم
۲۶ سالگی عقد ۲۸سالگی عروسی ۳۲ سالگی هم بچم دنیا اومد
خیلی هم راضی ام خداروشکر

۱۶ سالگی عقد کردم ۱۷ سالگی عروسی
۱۷ سالگی بارداری اول و سقط
۱۸ سالگی بارداری دوم و سقط
۱۹ سالگی بارداری سوم و سقط
۲۰ سالگی بارداری چهارم که خداروشکر الان کنارمه

من ۲۵ عقد
۲۷ اومدم خونم
۳۰ باردار
۳۱ نی نی دار شدم
خداروشکر راضی ام
هم درس خوندم ارشد گرفتم
هم سر کار میرفتم مستقل شدم
هم کلی با شوهرم خوش گذروندم و مسافرت رفتم
بعد که همه کارامو کردم بچه اوردم الانم نشستم خونه دیگه حسرت چیزی رو ندارم 🥰

۲۲سالگی ازدواج ۲۴سالگی باردار۲۵سالگی پسرم دنیا اومد بله خداروشکر خیلی راضیم🤍

سلام گروه داریم تو روبیکا هر کی دوس داره بیاد آیدی بده بفرستم براش 💕

من دوازده عقد کردم توی عقد حامله شدم و ۱۶ سالم بود الان ۱۷ و اگر برمیگشتم به عقب هیچ وقت ازدواج نمیکردم

واییییییییی این واقعیه
خدا لعنتشون کنه کثافت ب ی ناموس

نگفتی راضی هستی یا پشیمون

من که ۲۰ سالگی ازدواج کردم ۴ ساله ازدواج کردم ۲۳ سالگی بچه اوردم
آره خداروشکر راضی ام

سوال های مرتبط

مامان مهراد مامان مهراد ۹ ماهگی
یاد زایمانم افتادم
وای که چقد بد وحشتناک بود
هفته ۴۰ داشتم پر میکردم که یکم خونریزی کردم رفتم بیمارستان
معاینه کردن که بشدت دردم اومد بعد گفتن بستری شو
هیچ دردی نداشتم امپول فشار زدن کم کم دردا شروع شد
خیلی درد بدی بود همش احساس میکردم دسشویی دارم(ادرار)
هی میگفتم سرم بکنین میخام برم دسشویی
چند ساعت گذشت خیلی درد داشتم دهانه رحمم از ۲ سانت بیشتر نمیشد که نمیشد
نزدیک ساعت ۹ شب بود که دردام بدون وقفه شد و خیلی شدید
تاحالا همچین دردی تجربه نکرده بودم احساس میکردم دارم میمیرم
خدارو امامارو صدا میزدم حتی نمیتوتستم گریه کنم
دکتر بخاطر ناله های زیادم اومد معاینه کرد گفت دونیم سانتی هنوز
واااای که چقد حالم بد بود چند دقیقه بعد دیدم یه مایع زرد رنگ ازم اومد ترسیدم به ماما گفتم معاینه کرد گفت بچه مدفوع کرده زنگ زدن دکتر
دکتر گفت سریع بیارینش برای عمل
اون لحظه انگار دنیارو بهم دادن خیلی خوشحال شدم
۸ ساعت درد کشیدم
بخاطر حال خیلی بدم وقتی بچم بدنیا اومد اصلا تو حال خودم نبودم هیچی برام مهم نبود
در اخر مدفوع بچم منو نجات داد😂🫠
وقتی دکتر بچه رو در اورد از شکمم گفت که چجوری میخاستی بدنیا بیاریش طبیعی تپله
از همون لحظه تصمیم گرفتم دیگه بچه دار نشم
ببخشید طولانی شد یادش افتادم دلم گرفت