۵ پاسخ

درخواست میدی پرم گلم

عزیزم خجالتیه ببرش تو فضای باز براش عادی بشه پسرمنم هست

پسر منم اینجوریه وقتی با همسرم باشیم اون خیلی نانازیش میکنه لوس میشه بیشتر گریه میکنه ولی وقتی با خودمه اولش ک گریه میکنه یکم باهاش حرف میزنم وقتی ببینم نمیشه میزارمش کنار اون تو حال خودش گریه میکنه اوج میگیره بعد میبینه محل نمیدم ساکت میشه عین بچه آدم میره با بقیه بازی میکنه😑😑😑😑😑البته ک بچه هرکی یجوره قلقلش باید دستت بیاد

یکم با این روش دختر من بهتر شده

دختر منم اینطوریه نمیذاره من بفهمم کجام چکار میکنم انقد گریه میکنه تو بغلمه ک میایم بیرون غریبی میکنن راهی نی جز اینکه بیشتر پارک خانه بازی محیط شلوغ غیر مهمونی ببری فعلا

سوال های مرتبط

مامان قلب مامان مامان قلب مامان ۲ سالگی
نمیدونم من اینجوری میشم یا همه همین طوری هستن
گاهی وقتا مثل همین امشب از اینکه تصمیم گرفتم و بچه دار شدم عین خر پشیمونم و فوش خودم میدم
از صبح بردم بیرون کلی با اتوبوس که دوست داره گشته بعدشم بهداشت بعدشم رفتیم مهدکودک خواهرم با بچه ها بازی کرده در آخرم اومدیم خونه دوباره عصر رفتیم پارک ظهر نخوابید من داشتم از خستگی بی هوش میشدم ولی نمی‌داشت بخوابم و آخرم نخوابیدم بردمش پارک موقعی اومدیم با خواست خودش رفتیم حمام و آب بازی و در آخر از خستگی ساعت نه بی هوش شدولی ساعت ده با گریه شدید بیدار شده هرچی هم بغل کردیم و گردوندیم خوب نشد تا چند دقیقه پیش اروم گرفت با برنامه کودک و طی این ساعت ها که ماهان با من بوده باباش که صبح سر کار بوده ولی عصر که رفتیم پارک برا خودش خلوت کرده بوده خونه و من نابود بودم از خستگی
ولی دریغ از یه تشکر فقط موقعی که خواب بود بالشت گذاشته که بیا استراحت کن تا خوابه و موقعی که ماهان با گریه و جیغ بیدار شده اول بغل کرد بعد دیده اروم نشده اخمش درهم و انگار ماتم گرفته ها نشسته و در آخر برج زهرمار
آخه منم مادرم خسته و نابودم با این حالت بازم دارم میگم مامان نترس و بچه رو آروم میکنم ولی انگار بچه فقط مال منه و دلیل این کج خلقیاش منم
بخدا ما مادرا هم آدمیم کم میاریم مرداد حداقل سرکار میزنم چهارتا آدم میبینن حرف میزنن و بدون بچه هستن ولی ما تا تو دستشویی هم باید این بچه دنبالمون باشه
ببخشید خیلی دلم پر بود شرمنده 😭😭
مامان مهدیار👶💛 مامان مهدیار👶💛 ۲ سالگی
سلام مامانا استرس منو گرفته
نمیدونم چیکار کنم برای پوشک گرفتن این بچه
هفته پیش۴روز پوشکش نکردم هر ۲۰دقیقه ای میبردمش دستشویی یه شب رفتم بیرون بردمش دستشویی اما دستشویی های بیرون دستشویی نکرد بردمش خونه مادرشوهرم بازم دستشویی اونجاهم دستشویی نکرد بعدش داخل ماشین جیش کرد
فقط تو خونه خودمون جیش میکنه حتی من داخل خونه سرپا میگیرمش نمیکنه فقط باید کامل شلوارشو دربیارم بره ایستاده جیش کنه
بعد شوهرم گف اینجوری یهویی سختشه بیا یه مدت تو خونه خودمون بازش بزاریم ولی بیرون ک میریم پوشک کنیم تا یکم اشنایی پیدا کنه با جیش یا با سرپاگرفتن بعدا بیرون هم ک رفتیم بازش میزاریم
منم قبول کردم حالا چند روزه داخل خونه بازه میبرمش دستشویی و میارمش خودش اصلا نمیگه،دیشب رفتیم یه بسته پوشک براش گرفتیم میخاستیم بریم خونه مامانم پوشکش کردم
۴یا۵ساعت پوشک بوده وقتی ک اومدیم خونه بازش کردم اصلا انگار دوبار یا سه بار جیش کرده بود داخلش،شوهرم گفت نکنه نگهش میداره
منم امروز خیلی دیر به دیر میبرمش ک ببینم واکنشش چیه
مثلا تا دوساعت سه ساعت نمیبرمش نه میگه جیش دارم و نه شلوار شو خیس میکنه وقتی میبرمش دستشویی میگم جیش کن میکنه
بنظرتون نگهش میداره یا واقعا دیر به دیر جیش میگیرش؟؟
کسی تجربه ای داره بهم بگه در این مورد؟من موندم چیکاکنم پوشک کنم نکنم،یا همینطوری ادامه بدم؟؟
مامان نیل مامان نیل ۲ سالگی
تاپیک مامانایی که از خودشون راضی هستن رو دیدم افسردگی گرفتم😂🥲
من کل وقتم برای دخترمه ولی واقعا راضی نیستم از خودم دخترمم از من راضی نیست😁
مثلا میبرمش پارک بازی میکنم و کلی بیرون وقت میگذرونیم بعد برگشتنی چنان با جیغ و داد و قشقرق برش میگردونم که کلا حس خوبی برام نمیمونه
داروهاشو از اول نمیخورد و بعدش انقدر گریه میکرد و تف میکرد که پشیمون میشدم حتی مریض شدنی من نمیتونم بهش شربت بدم هرجورشم امتحان کردم الان فقط زینکشو میخوره اونم تو لیوان با رشوه و جایزه
علاقه خاصی به تمیز کردن خونه و غذا پختن اینا دارم ولی اجازه نمیده همش غر میزنه و گریه میکنه یا میره سراغ کاری که میدونه ناراحت میشم مثلا کمدو خالی میکنه زمین
وقتایی که هفته ای یکی دو ساعت با باباش بره بیرون میتونم به خونه برسم و تا میاد یکم استراحت کنم ولی اکثر وقتا بیحوصله و عصبی ام
کلی اسباب بازی و کتاب خریدم تا باهاش وقت بگذرونم و تا جایی که علاقه نشون بده بازی میکنم ولی حوصلش سر بره به بازی راضی نشه یسره میگه بریم بیرون و میرم تو گوشی خودمو مشغول میکنم و تنها تفریحم همین شده