سلام مامانا لطفا نظرتون راجع ب این قضیه بگین ببینم من زیادی حساس شدم یا چی،ما ی همسایه یا بهتر بگم صاحب خونه داریم ک طبقه بالا ما میشینن و ی دختر ۶ ساله دارن ک هرروز میاد خونه ما پیش رادوین البته اسمش ب رادوین هست بیشتر میاد مخ منو میخوره این دختر از بس حرف میرنه برام منم مجبور میشم خیلی وقتا بگم برین بازی کنین دیگه قرار بود بازی کنین پسرم هم خیلی دوسش داره اما اون بیشتر با اسباب بازی های رادوین خودش تنهایی بازی میکنه حالا اینا هیچی بابای رادوین وقتی خونه باشه و اون دختر بخاد بیاد خونمون من معمولا کمتر اجازه میدم ک بیادش،چون رفتارهاش با شوهرم و رفتار شوهرم با اون رو نمی‌پسندم این دختر هی ب شوهرم آویزان میشه باهاش شوخی میکنه میخنده میره گوشیش رو میگیره میگه چی میبینی کتکش میرنه شوهرم هم باهاش بازی میکنه هم بلندش میکنه بالا میندازه گاهی با اینکه دختر لاغری هم نیس و این وسط پسرم هم همش دنبال اونا میدوه ک باهاشون بازی کنه و گاهی میخوره زمین و من باید بهشون بگم پس رادوین چی چرا با اون بازی نمی‌کنید و حتی من میوه آورده بودم بابای رادوین بخوره اون از بشقاب بابای رادوین برمیداده میخوره بابای رادوین هم بهش اجازه میده کلا نمیدونم من هیچ خوشم نمیاد ازین رفتارهاشون حالا نظر شما دوستان چیه لطفا بگین اگر من اشتباه میکنم تا از اشتباه دربیام

هر چیزی ک آزارت میده حذفش کن
خیلی راحت دیگه راش نده تو خونه

بچه۶ساله حسادت نداره عزیزم وقتی اذیت میشی اومددرخونه بگورادوین خوابه یا دربازنکن تابره چندبارکه اینجوربهش گفتی دیگه مامانش نمیزاره بیاد.

من بودم به مامانش محترمانه میگفتم که من از مسئولیت قبول کردن بچه ی دیگران میترسم وقتی دخترتون میاد خونمون همش استرس دارم لطفاً دیگه تنها نفرستیدش ممنون

الان بی صاحابه یه خط روش بیفته صد تا صاحب پیدا میکنه مهد کودک باز نکردی که مسئولیت بچه مردمو قبول نکن به مادرش بگو بچه ت میاد اینجا من مسئولیت قبول نمیکنم نفرست

منم بدم میاد حق داری

ببین اگر من بودم خونمون رو عوض میکردم، خونه ای که با صاحبخانه باشی هیچ بدرد نمیخوره ،،، از هرررررر لحاظ

این دختر هم دیگه خونت راه نده

هرچی اومددروبراش بازنکن، صدای تلویزیونوزیادکن بگونشنیدم یابگوحموم بودم دستم بندبود، چندروزاین کاروتکرارکنی دیگه خودش سردمیشه نمیاد

به نظرم زیادی روش باز شده حق داری

حس بدی گرفتم. رو نده بیاد ، چن بار اومد خودت برو دم در ، بگو میخوام ببرمش حموم ، یا میریم جایی، یا میخوام بخوابونم‌ ،یا سرماخورده توام مریض میشی، هراز و یک جور بهانه . تا مادرش بفهمه خوشت نمیاد نفرسته . بعضا هم گذاشتی بیاد بگو وقتی بابای رادین خونس خسته اس یا میخواد فقط با رادین بازی کنه اون موقع نیا .

به نظر من زیادی حساس شدی البته که اونم یکم پررو تشریف داره اما خب می بینی اذیتی مثلا در زد بگو رادوین خوابه یه چند بار که اینجوری بگی مامان باباش میفهمن خوشت نمیاد دیگه نمیفرستن

حساس شدی ولی دیگه راهش نده

نمی‌دونم چرا حس بدی گرفتم ی رمان خوندم از اونموقع ذهنم خراب شده بنظرم کاری کن دیگه نیاد اونجا

شوهرت نسبت به بچه های دیگه هم همینجوریه؟ مثل دختر برادرش یا خواهرش. یا هر بچه ی دیگه ایی.
نمیخام بدبینت کنم بیشتر ازون بچه‌از شوهرت بترس. دیگه هم رو نده اون بچه بیاد خونتون وقتی انقد اذیت میشی

چه مادرهای بی فکری پیدا میشن دختر بچه رو میفرستن خونه مردم من اصن تو مخم نمیره بچه مو تنها بفرستم جایی به نظرم اون یه بچه س و منظوری نداره شوهرتم همین طور فقط مادر اون دختر خیلی اشتباه میکنه

نه بابا اجازه نده بیاد

بنظرم راه نده خونت

منم دوست ندارم

ماهم یکی داشتیم این مدلی منتها پسر بود نمیذاشت پسرم با اسباب بازی های خودش بازی کنه مالکش میشد و میگفت میبرم خونه مامانشو واسطه میکرد همونجا روی مامانش گفتم دیگه نمیخوام بیایی و تمام پسرمم فراموشش کردو الان راحت شدم

دورت بگردم درخواست میدی داشته باشمت من درخواستام پر نمیتونم ببخشید گلم 🙏 🙏

معمولا دختر بچه ها لوس و مردا خیلی دوست دارن دختر ها رو بامزگی های خودشونو دارن کلا ژنتیک دختر همینه لوس کردن خودش و شیطونی کردن برا مذکر که از بچگی مشخص میشه و اشکال نداره شوهرت باید بهش رو نده یا در کنار اون با پسر وروجک هم بازی کنه اما هنوز پسرک کوچیک جان دلم

به حست اعتماد کن کمتر بزار بیاد

عزیزم این نظر منه من الان خواهر شوهرم طبقه پایین ما زندگی میکنن ولی تا وقتی خودشون نگن دختر بزرگم رو نمیفرستم ولی دختر خواهر شوهرم هر موقع میاد دخترش رو میفرسته بالا منم یکبار بهش گفتم خدا رو شکر نازا نیستم هر موقع لازم باشه خودم یکی دیگه میارم خودم ۲ تا دارم بسمه

منم همین مشکلو داشتم جوری ک هروقت پسرم خواب بود دختر همسایمون در میزد بیدارش میکرد یعنی هرروز صبح و‌شب حتی وقتی همسرمم بود یکسره در میزنه میاد الان ی هفتس دگ خسته سدم هربار اومد گفتم پسرم خوابه

منم پسر همسایمون هر روز میومد باپسرم باری کنن تو خونه ما باهم اسباب‌بازی های پسرم بازی می‌کرد اتاقشو بهم می‌ریخت خراب میکرد وسایل بچمو بعدشم میرفت حتی نصف شب درحیاط باز می‌شد میومد تو منم چند بار اومد راه ندادمش حتی میدونستم مامانش داره میشنوه راهش نمی‌دادم خودشون راحت تو خونشون خواب بودن من باید حواسم می‌بود بچشون از پله ها نیوفته خونه ما دوبلکس اتاقا بالا هستن

بزنش دیگه نیاد والا😂😂😂

بنظر من شوهرت دختر بچه دوس داره یبار دیگه باردار شو یه دختر بیار علاقه زیادی ب دختر داره

شوهرت دختر دوست داره؟