۱۲ پاسخ

خیلی بده خیلی سخته حیلی دردناکه😭من دیروز بچم داشت جلوم جون میداد نگو شیرمونده تو گلوش نمیتونه واکنش نشون بده بوسش کردم دیدم هیچ عکس العملی نسون نداد مردمک چشماش تکون نمیخورد اسمش صدا زدم دیدم هیچ برداشتم بدوئم کوچه دوباره ت بغلم دوبار تکونش دادم یهو دیدم تکون خورد فقط تونستم اون لحضه گریه کنم هنوزم از دیشب اون صحنه بی جونش جلو چشممه ک اگ ی دقه دیر میدیدمش چی ؟فقط گریه میکنم .خدا نگهدار همه کوچولو ها باشه خیلی سخته

ای جانم هزار ماشاالله . مامان گلی بچه ها فرشته دارن هیچ اتفاقی براشون نمی افته یه صدقه براش کنار بزار

وای منم چندروزمیش بچم سرشوزدبه زمین موقع بازی کردن مردم ازاسترس

اخی عزیزم
خدارو شکر که چیزی نشد

خداروشکر

😢😢😢😢😢😢😢 منم زمانی بچم تازه دنیااومده بود ان ای سیو بستری بود ک بعد بخاطر زردیش گزاشته بودنش زیر دستگاه شیربرگشته بود شده بود سیاااه پرستارا و دکترا ریخته بودن دورش منم اجازه نمیدادن برم داخل فقط جون میدادم و گریه میکردم ساعت۲نصف شب، ک خدا بهمون رحم کرد و دکتر بعدنیم ساعت ک عکس گرفتن فوری از ریه اش گفتن نرفته رو ریه😭😭، خدایاشکرت خودت نگهدار عزیزای همه باش

خداروشکر که به خیر گذشته .. خدا خودش همه بچه ها رو حفظ کنه ..
.

الهی خیلی بده. دختر منم یه بار ۲ ماهش نبود قطره دادم گیر کرد تو گلوش نفس رفت خیلی لحظه بدی بود بلندش کردم فقط زدم در باسنش داد میزدم یا حسین خوب شد مرگ جلو چشمام دیدم

آخی عزیزم
دختر منم دو بار از رو تخت اوفتاد دفعه اول خیلی زود آروم شد دیگه مطمئن بودیم چیزیش نیس ولی دفعه دوم خیلی بی قراری کرد یعنی گریه اون یه طرف گریه من یه طرف هر چی هم شوهرم میگفت بابا آروم باش خب بچه رو بیشتر میترسونی اینجوری نمیتونستم گریه نکنم خلاصه خیلی گریه میکرد منم گفتم الا و بلا باید ببریم دکتر دیگه رفتم چند ثانیه مونده به بیمارستان‌ خوابش برد بعد شوهرم گفت اگه چیزیش میبود خوابش نمیبرد منم گفتم الان ببریم بیدارش میکنن باز گریه میکنه برگشتیم گفتیم اگه باز مشکلی داشت که خدا رو شکر چیزی نبود

واای عزیزم حتما دیگه بزارش رو زمین
گریه هم کرد؟

الهی عزیزم
خودتو ناراحت نکن انقد میخوره زمین که باید عادت کنیم دیگه
تا جایی که بتونیم حواسمون جمع میکنیم ولی اتفاقم پیش میاد دیگه
خداروشکر که بخیر گذشت

خداروشکر عزیزم که اتفاقی براش نیافتاده براش اسپند دود کن

سوال های مرتبط

مامان آیه خانوم مامان آیه خانوم ۸ ماهگی
دخترم از روی تاب افتاد😭😭 از یک متر و نیم فاصله تا زمین زنگ زدم آمبولانس گفت چیز خاصی نیست یه خراش کوچیکه مواظبش باشین اگه بالا آورد یا بی حال بود ببرین دکتر
جیگرم کباب شد خودم کم دلم خونه باز شوهرم و خانوادش افتادن به جونم که چرا مراقبش نبودی
مگه من خودم خواستم بیفته اتفاقه دیگه همه بچه ها آسیب میبینن خودم لیوان دستم بوده بچگی‌ام خوردم زمین شیشه رفته تو دستم رگم پاره شده شوهرم دماغش بخیه خورده بچگیاش افتاده زمین برادر شوهرم هم از بالای کوه افتاده سرش شکسته پدر شوهرم اینقدر غر زد که مگه چیکار داری تو خونه غیر از بچه نگه داشتن مگه چیکار میکردی که افتاده منم گفتن خیلی ببخشید سجاد که از رو کوه افتاد شما کجا بودی میگه سجاد رو پای خودش بوده ۶سالش بوده منم گفتم فرقی ندارد بچه بچس دیگه من یه ثانیه رفتم تا تو آشپزخونه همون لحظه افتاده مگه میشه 24ساعت رو سر بچه باشی و مراقب باشید الآنم خودم بیشتر از شما دلم خونه شما دیگه نمک رو زخمم نباشین
چیکار کنم به نظرتون؟😞
مامان دل دل کوچولو مامان دل دل کوچولو ۶ ماهگی