۱۰ پاسخ

اینو بخون
بچه تو این سن میخاد استقلال داشته باشه
بعد با کسی بیشتر بهش وابسته س اینجوری میکنه و ن میگه

تصویر

کاش رستا هم اینجوری باشه البته هست من می‌خوام بیشتر وابستش باشه😂من یکم راحت بشم

پسر منم دقیقا همینطوره باباشو میبینه انگار خداشو دیدی ازبغل بغل من‌نمیاد انگار من دشمنشم با اینکه ازصب تا شب من براش وقت میزارم میبرم بیرون.پارک.....بازی کنم باهاش

این گریه ندارع دختر خوب بچه ها می‌دونی چرا وابسته بابا میشن چون تایمی که با باباشونن کمتر از تایمی که ما باهاشونیم بچه ها انقد مارو تو بیست چهار ساعت میببنن عادت میکنن ولی بابا صبح می‌ره عصر میاد شبم که می‌خوابه باززفردا نیست واسه همینه گلم ناراحت نباش یکم بزرگ بشه می‌فهمه اصلا گریه نکن خوشحال باش بزار بچسبه راحتتتتتتتت ول بده خودتو رو مبل عشق کن

بچه ها به جنس مخالف گرایش دارن

چون شمادائم هستی بخاطراونه پسرمنم باباشوببینه خداروبنده نیست😂منم ازخداخواسته کاراشومیندازم گردن شوهرم لذت ببرخواهر

عزیزم داری کفران نعمت میکنی گریه دارع اینم؟بهتر
من پسرم عین چسب بهمه همه جا باید من باشم من البته اوکیم ها دورشم میگردم ولی خب اصلا ناراحت نیستم اکه نباشه خوشحالم خستم 🥲🤭😅

کاش پسر من یه کم وابسته باباش بود

عزیزم بیشتر بچه ها الان همینجوری
من دوقلوهام وقتی باباشون هست اونو اول انتخاب میکنن اصلا سمت من نمیان

اشتباه می‌کنی آدم برا این چیزا گریه نمیکنه بذار با باباش راحت باشه،اول آخر شما دوتا پدر مادرش هستید

سوال های مرتبط

مامان آیهان جوجو🐥 مامان آیهان جوجو🐥 ۱ سالگی
سلام قشنگا 🤭❤
خوبین درچع حالین؟
من کع منتظرم ایهان بخوابه بلندشم یه چی بخورم گشنمهه
نمیدونم چرا هربار که به شوهرم میگم وقتی ایهان گریه میکنه لطفاا به من نپر و حرف بار من نکنن اما هر دفعه بدتر میشه
دیشب آیهان دیر خوابید (سرماخورده)فقط یه ساعتی خوابش برد که یهو بیدار شد و گریه کرد منم گلوم درد میکرد بیدار بودم بلند شدم یکم چرخوندمش ولی آروم نمیشد یه بیسکوییت دادم دستش آروم شد اومدم برقو خاموش کردم یکم آروم بود باز دوباره زد زیر گریه یهو شوهرمم داد زد پاشو برقو روشن کن نزار گریه کنه برا خوابت مردی ایشالا که خواب مرگت باشه بعد آیهانو ازم گرفت حالا مادر شوهرمم خونمون بود 😑 منم نرفتم طرفش ولی باز گریه میکرد طاقت نیاوردم بردمش تو اتاق و باهاش بازی کردم تا باز شیر خورد و خوابید همونجا خوابیدیم خیلی ناراحت شدم هربار که آیهان گریه میکنه شوهرم یه جوری باهام حرف میزنه انگار تقصیر منه اگه بخادم میاد میزنه منو
حالا از دیشب باهاش سر سنگینم صبحم اومده بود بالا سرم و باهام حرف میزد جوابشو ندادم زودم پشیمون میشه ولی بدم میاد فک میکنه فقط خودشه که بچشو دوست داره و من دشمنشم ،از من مگه دلسوز تر برا اون بچه هست آخه مگه من دلم میخاد بچم گریه کنه 🥲