۱۱ پاسخ

ولش کن بابا مردهاهمه گاون.....میفهمم چی میگی ولی خب مسئله اینه مردها اصلازن‌داری بلدنیستن وزنهارودرک نمیکنن

عزیزم منم ۳روز پسرم مدفوع نکرده بود نبایددکتر میبردیش طبیعی تایک هفته پسرم هیچکاری نکردم خودش مدفوع کرد بعد۳ روز

مردا بر خلاف ما اصلا اهمیت نمیدن به همچین چیزایی شوهر منم همین جوریه

شیرخشک خودش یبوست میاره برا بچه ..من غذاهامو با روغن زیتون میخوردم و خود زیتون خیلی میخوردم با کره مربا

رفتارشون درست نبوده ولی به این هم فکر کن که شوهرت هم اون لحظه خیلی نگران بوده واسترس داشته گریه شما اونو عصبی کرده

عزیزم طبیعی ک‌بچه چن روز دستشویی نکنه من برا بچه اولم همینجور بودم استرس داشتم بعد دکتر گفت اک خودت راعایت کنی ک دستشویی رفتنت خوب بشه بچه هم چون شیر خودتو میخوره خوب میشه برام شربت دادن ک بخورم ک شکمم کارکنه برا بچه هم شیافت نوشت ولی وقتی خودم خوب شدم دخترمم خوب شد دیگ اگ شیر خودتو میخوره کره بخور با روغن زیتون تو غذات استفاده من تا شیرت چرب بشه

شوهرم من اینجوری نیست اما درکت میکنم چی میگی

هی خواهر چیز جدید بگو همه همینن😒

سلام گلم‌ان شاالله که بچه تون بهترباشه ناراحت نباش مردها اکثرا درک کمی دارن

هیچ کس مثل مادر نمیفهمه. به قول قدیمی ها گرگ بیابون بشی اما مادر نشی.

همشون همینن ول کن اهمیت نده

سوال های مرتبط

مامان آرسام🩵 مامان آرسام🩵 ۵ ماهگی
پارت سوم زایمان طبیعی
ولی بیشتر از زایمان از این میترسیدم ک زوده بچم نره ان آی سیو چون پرستار ب همسرم موقع تشکیل پرونده میگف ممکنه بخاطر نارس بودن بچتون بره ان آی سیو دیگ استرس داشتم و دعا میکردم نره
خلاصه بعد معاینه ک گف ۶ سانتی سریع لباسامو گف عوض کن لباس آبی ک پشت بند داره داد پوشیدم بردم رو تخت زایمان سرم وصلم کرد و امپول فشار و وارد سرم کرد ب محض اینکه دو دقیقه رد شد دردم زیاد تر شد و دیدم ریختن بالاسرم😂سه تا ماما و یدونه دکتر گازو گذاشتن رک دماغم معاین کرد گف ۹ سانت فول شده با ی میله پلاستیک بود کیسه آبو میخواست پاره کنه گف برید کنار برید کنار😑من گفتم بسم خدایا خودمو ب تو سپردم کیسه رو زد پاره کرد کلی آب خارج شد و گرم شدم دکتر وایساده بود ضربان قلب بچمو چک میکرد مامایی ک کیسه آبو پاره کرد وایساد کنارم دوتا دستشو گذاشت رو شکم شروع کرد ب فشار دادن وای نگم چ دردی داشتم عرق سرد بهم نشست یکی دیگ از ماماها از واژن فشار می‌آورد حس میکردم دستش داخله یا با ی وسیله سعی میکنه گشاد تر کنه سر بچه بیاد بیرون داد میزدم میگفتن فقد زور بزن چشمتون روز بد نبینه بار اول زور زدم دکتر گف چیزی نمونده داریم بهت کمک میکنیم خودت همکاری کن زورتو بده ب وازن انگار میخوای مدفوع کنی صدام گرف با همون دوتا جیغی ک زدم انقباض قطع شد دکتر گف بهش استراحت بدین دوباره با انقباض بعدی زور بزن همینو ک گف خوشحال شدم
مامان اهورا مامان اهورا ۳ ماهگی
سلام مامانا بالاخره امروز هم رسید و پسرم رو با کلی استرس و گریه بردیم ختنه کردیم
من که همراهش نرفتم داخل همسرم رفت
و اول ک شربت گف برو بخر خواب آور بود
بعدش ک گیج شد گف برو داخل امپول بی حسیش رو بزنه
خیلی کم گریه کرد ک اینم شوهرم گف ساکت بود یهو پستونکش افتاده گریه کرده ...
برای ختنه هم گفت اصلا گریه نکرده و قبلی که دکتر عملش رو انجام بده یه دارو بهش دادن که برای اون خوردن اون دارو بد قلقی کرد یکم
خلاصه موقع ختنه اذیت نشد الهی شکرررر🥺🥺خیلی گریه کردم پشت در واقعا ...
و از همون موقعی ک از دکتر در اومدیم روز اول هر ۲۰ دقیقه یبار داروی بی حسی با سرنگ دو قطره باید بریزی روی زخمش که اصلا درد متوجه نشه تا امشب ساعت ۱۲ باید بریزم من که زخمش خشک بشه
برای شستشو هم گف فکر کن اصلا ختنه نکردی همچین روال عادی پیش برو هیچ مشکلی نداره برای ادرار اولیش هم یذره خیلی کم گریه ریز کرد فقط بی حسی رو باید حتما سر ساعت ریخت وگرنه گریه جیغ مانند دوبار کرده که دلم ریش شده🥺😔
و خداروشکر تا الان که خوب بوده پسرم انشالا بعدشم راحت باشه واسش🥺🥲
کاش اصلا ختنه وجود نداشت پسرامون اذیت نمیشدن🥲🥺
مامان 𝔸𝕞𝕚𝕣🤰🤍 مامان 𝔸𝕞𝕚𝕣🤰🤍 ۱ ماهگی
پارت ۲
ساعت ۵ صبح بستری شدم تا ۸صبح دردام همون جور بود ن شدید میشد ن هم تایم کم میشد همون ۱۰ دقه مونده بود..ماما اومد دوباره معاینه م کرد گف ۲ سانتی..گف فایده نداره باید امپول فشار رو شروع کنیم 😬خلاصه ی دونه زد تو سرمم ،ساعتا ۱۰ دوباره معاینه کرد میگه همون ۲ 😑بازم فشار زد این دفعه دردام شدید شد و شد هر ۵ دقه..ساعت ۱۲ معاینه کرد گف ۴ سانتی و زنگ زدن ماما همراهم...،توی حینی ک اون بیاد کنار تختیم فول شد بردنش تخت زایمان ،زایمان سومش بود..صداش میومد وای چقد زور زد، زورررررها 💔بچش دنیا اومد،اینجا بود ک‌من روحیه خودمو باختم ،چون هرچی فکر میکردم نمیتونستم همچین زورایی بزنم 😭رفتم ب پرستار میگم میشه ی دقه برم شوهرمو ببینم ،رفتم بیرون تا دیدمش زدم زیر گریه ،ک من نمیتونم برو با دکتره حرف بزن بیاد سزارین کنه منو...اونم بخاطر دلداری من گف باشه ولی میدونستم ک نمیشه و هیچ راه برگشتی ندارم باید تحمل کنم😑💔
رفتم توی زِایشگاه ،ب ماما ها گفتم زنگ بزنین دکتر خودم التماسش کنم بیاد سزارین کنه من خیلی استرس دارم نمیتونم زایمان کنم اونم گف نمیشه برو تو وسط این استرسا دردامم داشت بیشتر میشد همش ،ک ماما همراهم رسید
ب حدی درد داشتم ک دلم میخاس زمینو چنگ‌بزنم ،اگ ورزشا و ماساژ کمر ماما همراهم نبود نمتونستم تحمل کنم..خلاصه از ۱۲ تا ۴ عصر ،ک‌اومدن معاینه کردن منو رسیده بود ب ۱۰‌سانت و فول بودم، اینجا بود ک ماما گف هر وق درد داشتی فقط زور بزن ،ی نفس بگیر زور بزن ،جوری ک وقتی یبوست هستی و زور میزنی اون حالتی ،هرچی توان داری زور بزن 🥲