نگران نباش منم این حسو دارم ول یه روز ترشح داشتم شدید مثل چی گریه میکردم
من هم همین حسو دارم، شوهرم خیلی میاد با بچه حرف میزنه و ذوقشو می کنه، اما من انگار شدم یه تیکه سنگ، می ترسم وقتی هم به دنیا بیاد همینجوری باشم و نتونم مادر خوبی بشم
شنیدم اولین باری ک بعدتولد صورتش رو میزارن رو صورت مادر یا بهش شیر بدیم مهرمادری رو تجربه میکنیم وابسته میشیم😍
منم بچه اولم همینطور بود حتی به دنیا اومده بود و تو دستگاه بود و بعد که اومد خونه همش این حس داشتم که باید از یه بچه مراقبت کنم نه اینکه با شوق و حس مادرانه.
اگر همچین حسی داری عادیه عزیزم خیلی از مامانا این حس رو تجربه میکنن اما چون تابو شده کسی ازش حرفی نمیزنه که نگن چه مادر بدیه که بچشو دوس نداره. بدون که حست عادیه و اینکه خیلی بهش دامن نزن که خدای نکرده همین حسا شروع کننده ی افسردگی بارداری و بعد زایمان هستن. مطمئنم باش هیچکس بیشتر از خودت بچتو دوس نداره حالا اگه یه وقتی دوسش نداری یا میخوای تنها باشی دلیل نمیشه که خودتو مقصر بدونی
منم این احساس رو دارم مخصوصا وقتی بقیه بچشون میزارن پیشم و بعد از یک ساعت خسته میشم گاهی کلافه و ازشون بدم میاد اصلا تحملشون ندارم میگم نکنه با بچه خودم هم همینجوری باشم و غمم میگیره
سلام این علائم خستگی بارداری بعد خوب میشی...البته میگن هر چه بیشتر باهاش حرف بزنی بهتر وقتی به دنیا میاد صداتو از بقیه تشخیص میده ...خاطره خوشی از تو دلت بوده براش میمونه....باهاش حرف بزن عادت میکنی
نترس ما همه اول همینجوری بودیم وقتی ببینیش تازه بهش حس پیدا میکنی عزیزم الان چیزی نمیفهمی تازه وقتی که برای اولین بار بغلش کنی تازه میفهمی چقدر دوسشداری
نگران نباش عزیزم اکثرا اینجوریه من خودم اوایل خیلی ذوق داشتم و خوشحال ولی هرچی میرم جلو تر ترسم به همه ذوقام غلبه میکنه که نکنه نتونم از پسش بر بیام عادیه یجورایی به هورمونامونم ربط داره
عزیزم منم اینطوریم به هرکس میگم میگه چون بچه اولته وقتی بدنیا بیاد و بهش شیربدی اونموقع اون حس قشنگ رو تجربه میکنی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.