۱۴ پاسخ

عزیزم قراره شیرین ترین روزهارو بگذرونی .چالش ودردسرزیاد داره ولی بخاطر وجود فرشته ای که خدابهت داده قابل تحمل میشه .فقط سعی کن این روزارو باخوشی بگذرونی

واییییی من میشینم تصور می‌کنم بعد ب دنیا اومدن نی نی دیگ من ب خودم نمیتونم برسم شوهرم بهم خیانت میکنه و زار زار گریه میکنم!!!!😮‍💨😮‍💨

وای منننمم با این تفاوت که اینقد عصبانی میشم که یکی درمورد بچم صحبت کنه نمیدونم چرا

منم اینجوری ام این چند روز خیلی گریه کردم همش دلم‌میخواد عکسای قدیمیمو نگاه کنم کنم که مجرد بودم تموم ارزوهامو مرور کردم برای تک‌تکشوپ گریه کردم خیلیی حس بدی دارم خیلییی

من فقط می خوام از این وضعیتی توشم رها بشم زودتر هفته ی ۳۸ برسه زایمان کنم
حاضرم ۲۴ ساعتی بیدار باشم فقط ازاین روزا خلاص بشم
خیلی دارم اذیت میشم

عزیزم نه ماه بارداری گذشت نوزادیم میگذره دوباره آزاد میشیم ان شا ءالله نگران نباش

این حس ها طبیعیه منم بارداری اولم داشتم خودت و سر زنش نکن

منم همینطوریم ولی خیلی خوشحالم دوست دارم زودتر ببینمش بهش عشق بدم

انقدر ذوق دارم که زایمان کنم اصلا این فکرارو نمیکنم
گندترین دوران زندگیم بود دوست دارم زودتر تموم بشه

منم همنجوریم از صبحه ک دل تو دلم نیست با شوهرم طفلی یه چیزی گفت منم دعواش کردم دنبال بهانه بودم نشستم گریه کردم😂 فکر کنم طبیعی همه اینجوری میشن

مطمئن باش بدنیا که بیاد بچت خیلی عوض میشه زندگیت خیلی شیرینه بچه

طبیعیه عزیزم روزای اخر پر از احساسات متناقضه
من بچه سوممه ولی بازم کلی حس مختلف دارم، هم ذوق بغل گرفتنشو دارم هم نگرانم که میتونم برای سه تاییشون مامان خوبی باشم یا نه، از اون طرفم دلم برای بارداری تنگ میشه😅

لحظاتی سخت دشوار شیرین و زود گذرند
باید این دوره رو بگذرونیم عزیزم
بهتر قویی باشیم
و از همه مهم تر الویت خودت نینی باشه

منم همینطورم نمیدونم چی درانتظارمع

سوال های مرتبط