شوهر منم ظهری بچه رو برد خونه عمش که من به کارهام برسم ، یه ساعت و نیمی نبودن منم تو دلم آشوب بود اما مدام میگفتم الان میاد اومدنی بچه پیشش نبود گفت خوابش برده اونجاس ، دیگه واقعا داشتم میترکیدم رفت برش داشت اوردش🥲🥲
وای دقیقا الان چند روزه درگیرم خیلی نق میزنه واقعا نمدوتم چیکارشه هر کار میکنم واقعا مادر بودن چقدر سخته هم داری میمیری از خستگی هم میخوای که برای خودت باشی تنها باشی هم نمیتونی یک دقیقه دوریش تحمل کنی
مادریم دیگر...
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.