بچه ها من بالاخره تصمیم گرفتم با همسرم دوتایی رفتیم رشت عروسی و شاهان دو روز پیش مامانم موند ن تنها اذیت نکرد بلکه بهش خیلی هم خوش گذشته بود و دلش نمی‌خواست بیاد خونه خودمون خلاصه ک اولین تجربه تنها گذاشتن شاهان ک مثبت بود

چه موهایی

ماشالا.منم از چهار پنج ماهگی میذاشتم پیش مامانم هیچ مسافرتی نبردمش فعلا

مامان شاهان درخواست میدی من‌پرم عزیزم

درخاست بده

وییی چقدتونازی ابجی کوچلوی من 😍😍😍😍😍🫀🫀🫀🫀😘😘😘

من همچین لباسی میخام تازه گرفتی؟چند گرفتی؟

بچه ها تو خونه راحت ترن تا بیرون
من یه بار بردم عروسی هم از دماغ من دراومد هم خودش
دیگه تصمیم گرفتم تا وقتی خودش نفهمیده عروسی اینا نبرمش
تو خونه مامانم بیشتر بهش خوش میگذره😄

چه ناز
من‌ک‌ دخترم درحد سه چهارساعت ازم‌دور بوده

من دخترمو دوسه روز گذاشتم خونه مامانم اینا نه ماهش بود وقتی ما اونجا نبودیم گریه نمیکرد اذیت نمیشد ولی وقتی ازراه رسیدیم رفتیم پیشش خونه بچه شوک شده بود چشماشو گردکرده بود‌باتعجب نکامون میکرد یکم چهاردست‌وپا میومد سمتم یکم وایمیستاد نکام میکرد بغض کرده بود بچم بمیرم براش یادم میوفته اون روزا میگم نباید تنهاش میزاشتم....ازاون روز یلحظه از جلوی چشماش میرفتم دور سریع گریه میکرد برای ماک تجربه جالبی نبود باز خوبه برای شما خوب بوده

اوف چ لباس خوشگلی چ خانوم زیبایی
خداروشکر که بچه هم اذیت نشده

حس خودت چ جور بود عزیزم ک شاهان پیشت نبود
منم آبجیم میگه مسافرت میخوای بری ویهان رو بزار پیش من ویهان عاشق خالشه بهش میگه مامانا خالشم ک نگم برات انقد دوسش داره ولی دل خودم ی جوری میشه

عالیه