۲۶ پاسخ

بعد هیچکدوم اینا تو چشم نمیاد ول اگ تو بری بشینی تو اینستا هی میگن چرا سرت تو گوشیه

بخدا ما زنا چی هستیممم اخه

یا خدااا. خداقوت عزیزم

این مدل مردا خیلی نامردن🥲

خداقوت 🌹

بایددخودت برخودت ارزش‌بدی وقتی میبینی حالت بده اصلا نبای بلند شی حتی ی غذا هم درس نکن زنگ بزن بگو داری میای غذا بخر من حال ندارم بلند شدم چند بار ک این کارو کنی خونه کثیف بموته خودش دست ب کار میشه من وقتی حالم بد ش ناهار هم درس نمکنم حودش میاد درس مکنه

واسه اینکه بچه ات شب ادرایش قط شه..سعی کن آب خوردنتونو بجوشونی. وشباشکم ومثانه وکلیه هاشو باروغن بابونه یاهرچیزی ماساژ بده.خودت متوجه تغییرات میشی

شوهرت چقد سنگ دل نمیبینه تو مریضی وظیفش کمک کن

الان میان میگن من مرد هستم😂😂😂

عزیزم من وقتی هنوز باهاش ازدواج نکرده بودم بهم میگفت تو فقط بله رو بگو من برات خدمتکار میگیرم الان انگار منو واسه خودش خدمتکار گرفته کارای خودشم انجام نمی‌نمیده بخدا چه برسه به کارای خونه و بچه‌ها

عزیییزم 🥺

رگهات معلومه از سفید بودنت زیاد سردی نخور گرمی جات بخور

چقدر سفیدی

بگردمممم

واقعااا مرداد همین هستن متاسفانه

خسته نباشی مامان گل

خداصبرت بده

وای خدا کمکت کنه خیلی خیلی سخته

میدونی مقصر خود ما خانم هاییم که این کارای سنگین رو خودمون انجام میدیم باید میدادی شوهرت اگرم جابه جا نمی‌کرد مطعنن توکه از استفراغ بچت حالت بد نمیشد تا چندساعت میذاشتی آقایون بدشون میاد ازاین چیزا تا خودش مجبور بشد جابه جا کنه.
از وقتی خانما کارای سنگین رو میکنن آقایون فکر میکنن تنها وظیفشون فقط کار بیرون هست

بدبخت ترین موجود روی کره زمین زنه

دقیقا من8رور مریضم تو همین 8روز نیلا همش گریه و کلی کار دیکه اصلا توان ندارم

خدا قوت عزیزم💐
مردها همینن دیگه

در کنار همه این کارها کلی لباس هم درحال شستن هس

عزیزم خسته نباشی🥲♥️

عزیزم
خدا قوت

ی دادی قهری چیزی 😕

سوال های مرتبط

مامان آوا مامان آوا ۷ ماهگی
به وقت غذای کمکی(عصرانه: پودینگ موزی)
چون ناهار به آوا سوپ داده بودم، تصمیم داشتم عصرانه دسر شیرین بدم بهش و از دیروز تصمیمم روی پودینگ بود.
تغییری که تو رسپی پودینگ دادم، به جای آرد برنج(چون تو وعده ناهار تو سوپش برنج بود و نخواستم دوبار در روز برنج استفاده بشه) از جودوسر پرک استفاده کردم. تمیزش کردم، شستم و با آب گذاشتم بپزه. یه مقداری بادام رو آسیاب کرده بودم، به قدری آسیاب شده بود که شبیه کره بافتش کرمی شده بود. یه قاشق کوچیک از کرم بادام درختی اصافه کردم و گذاشتم رو حرارت ملایم پخت یکم که غلیظ شد، یک سوم موز رو له کردم و گذاشتم باهاش چند تا قل زد(این کار رو انجام بدین تا بافت موز برای گوارش مناسب تر بشه).
در آخر هم با میکسر میکس کردم و آوا جون نوش جان کرد.
چون وعده ناهار خوب خورده بود انگار معده ش برای عصرانه سنگین بود. احتمالا باید وعده صبح و عصر رو با فاصله بیشتری بدم(من به فاصله ۵ شاعت دو وعده رو دادم امروز)
خلاصه یکم بازی کردیم و وسطش اب دادم بهش تا ۶ تا قاشق خورد