سوال های مرتبط

مامان هانا مامان هانا ۱ سالگی
دیشب طبق عادت همیشگیم هانا رو ده شب بردم بلوار روبرو خونمون ک بازی کنه تا راحت تر بخابه. چهار تا پسر ک سنشون شاید ب زوووور هشت ساله میشد اومدن کنار من رو صندلی نشستن بعد سیگار میکشیدن ینی ی دونه رو شریکی میکشیدن من بهشون گفتم بچه سیگار نکشین ضرر داره چرا با بدنتون اینکارو میکنین خندیدن گفتن سیگار نیست گله😳😐من گفتم یا امام حسین دیگه بدتر بعد هرچی گفتم دیگه محلم ندادن. خیلی ناراحت شدم ینی اینا مادر و پدر ندارن؟ هانا رو هر هفته پارک هم میبرم بخدا دختر پسرای 14 یا 15 ساله با هم میان چنان متاسفانه ول هستن ک حد نداره ی دختر با چند تا پسر یا برعکس اصن ی وضیه. ینی اینا آگاهانه انقد آزادن یا خانواده هاشون در جریان نیستن؟ آخه اون سن وقت دوست جنس مخالف داشتن نیست اونم اون وقت شب ساعت یازده دوازده شب. یبارم تو کوچه مامانم دوتا پسر رو ی موتور وسطشونم ی دختر ک معلوم بود کم سن هستن همینجور میچرخیدن و دختره با پشت سری در حال بوس و ماچ ک ی موتوری اومد نزدیکشون ی بطری نوشابه داد دستشون فهمیدم ش رابه 😐الان دوباره جلو چشمم دیدم یاداوری شد برام چقدر متاسف میشم بخدا