۱۰ پاسخ

گریه استرسی نه.گریه ذوووق اشک ذوقه .نگران نباش خدا تنهات نمیذاره من یه جاهایی تنها بودم که اگه بگم کپ میکنی ولی خدا دستمو گرفته.تو بیمارستان که پرستارا هستن همسرت هم کم کم قلقش میاد دستش خودت هم ایشالا خدا یه نیرو و توان بهت میده به خوبی همه چیو مدیریت میکنی این روزام میگذره

خدا یه جوری قوت میده بهت که خودت متعجب میمونی منم سر دخترم هیچکس نداشتم نامادریم نیومد شوهرمم سرکار بود مادرشوهرمم چون دختر بود نیومد 🫠روزای سختی گذروندم تجربه نداشتم آزمون خطا دادم یه روزایی از شدت خستگی و تنهایی گریه میکردم شبا خواب نداشتم روزا استراحت، ولی خب خدا کمک کرد گذشت

ا.وووف ساعت و دیقه ای نیست که بهش فک نکنم
دلم ب حال خودم کبابه

من که آرزومه الان38باشم و بخوان سزارینم کنن وتمام

من که خدا خدا میکنم این دو ماه زود بگذره هر چقدرم زایمانم درد داره داشته باشه فقط نینیام به دنیا بیان و صحیحو سالم باشن

منم انتخابم سزارینه . به طبیعی فکرم نمتونم بکنم

دکتر خصوصی یا ماما همراه نداری؟ بگیر منت هیچ کس نکش

عزیزم نگران نباش توکل به خدا کن پروسه زایمان که دکتر حواسش هست کمک میکنه بقیشم که سریع میگذره

از خوشحالی میشینم گریه میکنم
مادری خاهری زنداداشی مادرشوهری هیشکی نیس ۱روز بیاد بینارستان؟
چرا

خدابزرگه عزیزم...توکل کن ب خودش

سوال های مرتبط