۵ پاسخ

واییییییییی

منم همینجوریم قرص آهن بخور کم خونی داری روزی یک عدد هم قارچ سرخ کن بخور

سزارین بودی؟

شبا منیزیم بخور منم از سردرد داغونم

وای وای منم اینجوریم مثل شما😔😔😔

سوال های مرتبط

مامان فسقلی🐰 مامان فسقلی🐰 ۱ ماهگی
مامان آهو مامان آهو ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت ۱۰
صندلی بودن که تخت هم میشدم همش سرپا بودن کل روز از حرف پرستار خیلی ناراحت شدم و تو دلم موند که گفت مگه سزارینی بودی این دردی که من کشیدم از ده بار سزارین شدن بدتر بود بعد دو روز آهو جانم مرخص شد اومدیم خونه و اما حال خودم خوب نمیشد بدارم میشد ده روز غذا نخوردم فقط میوه و ابمیوه و کمپوت می‌خوردم ۱۷ روز اصلا ننشستم وقتی شروع کردم غذا خوردن در حد سه یا چهار لقمه اونم سر پا بودم گریه میکرد شقاق سینه داشتم خون میومد نمی‌تونستم شیر بدم کم خونی شدید گرفته بودم سرم گیج می‌رفت جوری که دکتر بهم گفت نباید بچه رو بغل کنی ممکنه از دستت بیفته هرجا میرفتم میگفتم چقد زرد شدی چقد زردی ، احساس عذاب وجدان داشتم که بچم گشنه گریه می‌کنه و باید شیرخشک بدم مجبورا کارم شده بود گریه هرروز تا دو هفته شدیدا حالم بد بود خیلی به بخیه هام رسیدم با شامپو می‌شستم سرم و گاز می‌کشیدم همش سشوار به دست بودم آخرش عفونتش زد به کل بدنم رفتم ۸تا آمپول به سرم با کلی دارو بهم دادن بخیه هام باز شده بود دکتر گفت مشکلی ندارن عفونتت هم زیاد نیست مترونیدازول کافیه در حالی که کافی نبود و ارز شدید و استخون درد گرفتم حالم خیلی بد شد بزور تونستم پاشم برم دکتر بعد ۱۷ روز سر پا شدم و خداروشکر امروز حالم خوبه بعد یک ماه تونستم خودمو پیدا کنم حالم خوب بشه بیام تجربمو بگم دوستان فقط اینو بگم من درد شب زایمان و بخیه هام خیلی اذیتم کردن درد بخیه ها از خود زایمان بیشتر بود خیلی بد بود خیلی یعنی هر وقت بگم کم بود سوز میدادن یه ذره که خیس میشدن خونریزی هم که داشتم مدام خیس میشدن خیلی عذاب کشیدم تایم خود زایمانم ساعت ۶ تا ۱۰ خوب بود اما اینم بگم با زورهایی که زدم تو اون یک ساعت که فول بودم
مامان نجمه❤️آمنه💚 مامان نجمه❤️آمنه💚 ۱ ماهگی
تقریبا بعد یکساعت از ریکاوری خارج شدم قبلش خانمی اومد و نافم را فشار داد از قبلش کنار نافم بشدت درد داشت و نمیتونستم کاری کنم
رفتم تو بخش مامانمم اومد بعد صداش کردند بره بچه را بپوشونه
درد کنار نافم هی زیاد میشد، کم کم شکمم باد گرفت باد بعد عمل و خیلی خیلی دردناک بود
پرستار میگفت شیاف بزار
اثر بی حسی ام رفت 6 ساعت بعد از عمل شروع کردم بخوردن اما همچنان درد داشتم د هیچ جوره باد ها خالی نمیشد حتی قرص نعنا هم مفید نبود
شیاف هم اصلا
بعد 12 ساعت سوند را کشید و باید راه میرفتم اما نمیتونستم تکون بخورم
با اینکه دوبار دیگه ه من سزارین شده بودم اما این خیلی خیلی درد ناک بود
هر قدم که بر می‌داشتم انگار نفسم بالا نمیاد
رفتم لباس هام را عوض کردم پاهام را شستم و شروع کردم راه رفتن خیلی سخته واقعا سخته اون لحظه آدم میگه دیگه بچه بسه و...
بعد 24 ساعت از زایمان دکتر مرخصم کرد و اومدم خونه شکمم هنوز باد داشت و خوب کار نکرده بود
مجبور شدم بعد سه روز قرص خوردم و یهو خالی شدم
من که اصلا رو توالت فرهنگی ننشستم تا سه روز رو فرنگی بودم بعدش ایرانی




در کل سزارین این دفعه ام خیلی خیلی سخت بود