تخم مرغ برای چشم نظر از طبقه دوم خونمون انداختم تو باغ نشکست🫤نشکنه بده؟؟الان میترسم برم پایین بشکنمش تاریکه و حیوون اینا ممکنه باشه‌.
مادر شوهرم چند مدت پیش انداخته بود نشکست بعد خودش رفت شکوندش گفت بده.
امشب من انداختم نشکست😑چیکارش کنم؟😅🥲
امشب یه جمعی بودیم اومدیم خونه بابای بچه ها خواب بود یکی رو سپردم به مامانم یکیو دادم باباش گفتم پاشو پاشو یه دقیقه نگه دار من برم دستشویی برگردم.یه دفعه دیدم صدای جیغ بچه درومده.وقتی اومدم دیدم هم سرتاپای بچه خیسه هم لباسای باباش.میگم چیشده؟میگه فلاسک آبو از رو‌ی میز کشیده بندشو انداخته.خدا بهم رحم کرد خدا بهم لطف کرد فلاسک آب سردشون بود آب داغم کنارش بودا .اصلا بهش فکر میکردم بدنم میلرزه میگم اگه اون کناریه رو مینداخت چه خاکی تو سرم میکردم.فقط توی یه لحظه اینجور داشتم خاک بر سر میشدم.میگم تو کجا بودی مرد؟میگه خواب بودم😑من بیدارت کرده بودم چجور وقتی مسئولیت گذاشتم رو دوشت گرفتی خوابیدی ؟چرا من اینجور نیستم تا بچه هام نخوابیده باشن تا همه خواب نباشن چشم رو هم نمیزارم خیالم جمع نیست.توی بیداری هم میسپارم همش سرش تو گوشی..میگه وقتی خوابم چرا دادیش چشم حتما بیدار میشدم وسط خواب تو که منو میشناسی خوابم میبره فلان.
خب نرم دستشویی؟بچه منه فقط؟
حالا تخم مرغو چیکار کنم راستی؟😂😐

۷ پاسخ

تخم مرغ که تو خونه هم از دستت میوفته سریع میشکنه
چطور از طبقه دوم انداختی پایین نشکست مگه میشه همچین چیزی 🤔

مگه میشه اون تخم طلا بود حتما

به تعداد اعضای خانواده آیت الکرسی بخون فوت کن بهشون فردا هم صدقه بزار

سنگ بود مگه که نشکست؟؟؟؟؟؟؟؟

تخم مرغ که خرافاته صدقه بنداز.چهار قل بخون عزیزم نگران نباش.مردا همه همینن شوهر من کنار بچسا بچه گریه کنه برش نمیداره همش منو صدا میزنه میگم من کار دارم میگه ول کن بیا موندم من ول کنم بیام کارا خود بخود انجام میشن

چرا از ساختمون میندازی من همیشه مینذازم تو پلاستیک بغد بین پاهای پسرم میزنم زمین میشکنه

در مورد تخم مرغ نمیدونم. ولی واقعا از دست این مردها

سوال های مرتبط

مامان آریا مامان آریا ۱۶ ماهگی
تجربه افتادن از تخت

حدود یک ساعت پیش آریا رو خوابونده بودم وسط تخت (مسافرتیم و تخت نداره خودش اینجا) دو طرفش هم بالش گذاشته بودم و خودمم کنارش روی صندلی نشسته بودم ، در حد ۵ ثانیه رفتم که آب بخورم دیدم بلند شد انگار دنبال من میگشت از روی بالش کنارش خودشو با صورت انداخت زمین 🥲 ارتفاع کمتر از یک متر بود و من سریع دوییدم گرفتمش هنوز بدنش کامل نیومده بود رو زمین ولی همونجا دیدم دماغش و لبش خونی شده ولی زیاد نبود خونش ، حدود ۵ دقیقه گریه شدید کرد بعد ۱۰ دقیقه دل میزد و تو بغلم سرشو گذاشته بود رو سینم تا آروم شد بهش آب دادم خورد صورتش رو تمیز کردم به بینیش دست زدم دیدم درد نداره ورم زیادی نکرد کمپرس یخ گذاشتم و خونش بند اومد ، بعدم حدود ۴۵ دقیقه بازی کرد و میخندید و حالتاش طبیعی بود و الانم خوابید چون تو خواب افتاده بود هنوز خوابش میومد ، من به شدت حالم بد شد اون لحظه و الان واقعا عذاب وجدان دارم که چرا تنهاش گذاشتم ، اما گفتم بگم بهتون بدونین یا روی زمین بزارین بچه ها رو یا اگه روی تخت میزارین به بالش اکتفا نکنین حتما خودتون کنارشون باشین 🥲
مامان کوهیار مامان کوهیار ۱۵ ماهگی
چند روزه ایشون بخاطر دندون داره درد میکشه انگار پروژه دندون پروژه ای که دوماه میزاره نفس بکشه بچه ماه سوم بچه هارو سوپرایز میکنه لپه اش فوق العاده ورم کرده بچم ۳روز نخوابیده امشب هم تب کرد منم مثل معتادا ۳ روز قبلش ،روزی ۱ساعت میخوابیدم
این ۳شب که اصلا چشم رو هم‌نزاشتم ،فقط با قهوه از خودم پذیرایی میکردم
امروز شوهرم جایگزین همکارش شیفت عصر میگه عزیزم از دیشب تا الان ۳تا قهوه خوردی میگم چشام دارم بزور نگه میدارم،
بابام اینا خواب بودن برای خواب پیش من یا باباش فقط میاد
هیچ دیگه از دیشب که تب داشت پاشویه و پاراکید دادم صبی تبش اوردم پایین باز نخوابید ،ولی من چشام لوچ شده بود دیگه از بی خوابی 🤣 با خنده به شوهرم میگفتم جون من یه قهوه دوبل بزن
میگه تو چطوری هم‌حالت بده هم میخندی آخه🤣
آخرش کوهیار با باباش با موتور رفتن بیرون یعنی اگه ذوق و خنده کوهیار تو می‌دیدی نصف شب میبردیمش بیرون 🤣🤣🤣🤣 یه خنده کرد یهو گفت هااااان هااااااان 🤣