خانما می‌خوام باهاتون دلدردی کنم
بارداری م خیلی یهویی شد خیلی خیلییییی ناراحتم جوری که هر وقت پسرمو میبینم از خودم بدم میاد احساس میکنم در حقش ظلم کردم اون به شیر و آغوشم نیاز داره اما من ...😭💔 پسرم لاغرتر شده احساس میکنم دیگه شیرم خراب شده پسرم بی قراره اخلاقش عوض شده.
شوهرم حتی یکبار نگفت غمت نباشه من پشتتم هواتو دارم اون بیشتر با من گارد گرفته الان بدترین حس دنیا رو دارم احساس میکنم تا آخر عمر به پسرم ظلم کردم که نتوانسته شیرشو بخوره😭😭😭😭

مردا همه همینن بی درک
توواسه پسرت کم نزار
راستی شما تست زدی دوباره
بارداربودی؟

عزیزم درسته ک انجام خیلی کارا دست خودمونه ولی باز تا خدا نخواد برگی از درخت نمیوفته خیلیهامون ماه ها اقدم ب بارداری کردیم ولی نشده اگه بچه ای الان تو شکم داری خواست خدا بوده
خیلی از بچه ها شیرخشک میخورن چ اشکالی داره از عمد ک شیر خودتو ازش دریغ نکردی!
چشم ب هم زدی حاملگی امیرعلی تموم شد الان ۶ ماهشه زمان مثل باد میره این حاملگیتم میگذره بچه ها بزرگ میشن خدا بزرگه
مبارکت باشه ان شاءالله قدمش پ خیرو برکت باشه❤

اشکالی نداره عزیزم همه ی این روزهای سخت میگذره .به خودت امیدواری بده وخودت به خودت کمک کن .خدابزرگه عزیز🌹

تست زدی باز؟ منم عقب انداختم دیروز بی بی چک زدم منفی بود

عزیزدلم حتما بعد زایمان ای یو دی بزار...خودت و ببخش و به خودت بگو عمدی در کار نبوده ... با خودت قرار بزار تو مسائل دیگه براش جبران کنی مثلا ببرش خونه پدر مادر خودت یا پدر مادر همسرت اونا باهاش بازی کنن و تو دراز بکش ... و بدون که فرزندی که تو شکمت داری همینقدر مثل امیرعلی قراره عزیز باشه ... ذاتا کاریه ک پیش اومده و الان هم نمیتونی ب امیرعلی شیر بدی و هم فرزند جدیدت تو شکمت احساس گناه و اضطراب تو رو حس مبکنه ... با شوهرت صحبت کن و بهش بگو الان به همدردی نیاز داری و اگر میدونی نمیفهمه یا انجام نمیده با مشاور صحبت کن من شماره یه مشاور دارم رایگانه اگر بخوای برات میفرستم

گلم فکر کن دوقلو هستن ، حالا اونایی که دوقلو هستن باید غصه بخورن ؟؟ اکثرا از همون اول شیر خشک میدن کلا ، بیخیال دیگه شده این فکرها رو نکن ، این فسقلی هم بزرگ بشه اصلا یادش نمیاد شیر چی خورده و اونموقع چی شده ، اما با خواهر یا برادرش انقدر کیف میکنه ک ..

تحمل کن این چنین نخواهد ماند خدای مام بزرگه :)

همه اینجورین عزیزم اکثر مرداهم نمیفهمن حال مارو یا چی بگن چیکار کنن
ده بار تیکه بندازن یه خوبی کنن جبران هیچی نمیکنه
گاهی انقدر عصبی میشم دعواش میکنم گریش شدیدتر میشه بعد ک میخوابه عذاب وجدان میگیرم بیدارمبشه باز برام میخنده انگار یادش رفته سرش داد زدم همش فشار عصبی تنهایی تحربه نداشتن درک نشدن افسردگی بدزایمانه اینا

منم عین شرایط تورو دارم

اشکال نداره عزیزدلم در عوض باهم هم بازی میشن لذتشو میبره❤️
خداقوت بهت میگم تو این مسیر سخت