۴ پاسخ

ن اینچه حرفیه اتفاقا ظلم وقتی هست که بچه رو تنها ی تک فرزند بزرگ کنی بدون هیچ خواهر برادری.
..باورکن خواهر و برادر هرچقدرم از هم بدشون بیاد همو بزنن ولی زمان که هردو ازدواج میکنن باورکن اونجا تازه میفهمی خواهر و برادر داشتن یعنی چی

بهترین کارو براش کردی الان تو یه خواهر دلسوز یه عمه واسه بچهاش و یه هم بازی برا ایندش درست کردی 🥹❤️

ای جانممم عزیزم . تفاوت سنی بچه های منم حدود ۱۴ ماه هست ‌ خداروشکر باهم اوکی هستن ‌و دارن همبازی میشن 😍و چی قشنگ تر ازین

پسرمم اومدیم خونه منو دلوینو دید بغلم انقد گریه کرد ولی بعد اون عاشق خواهرش شده هر نیم ساعت بازی میاد ی بوسش میکنه میره دلوینم عادت کرده ب داداشش میبینتش میخنده

سوال های مرتبط

مامان ❤️یزدان❤️ مامان ❤️یزدان❤️ ۸ ماهگی
مامان نینی مامان نینی ۷ ماهگی
#پارت_هفتم


از شبی که اومدیم خونه درد جسمی یه طرف درد روحم یه طرف دیگه.مدام دلشوره داشتم و به در و دیوار نگاه میکردم گریه میکردم به پسرم نگاه میکردم اشک میریختم حس میکردم زندگیم تموم شده ۹ماه بارداری منع رابطه بودم و بعدشم که درد سزارین و خون ریزی…حس میکردم دارم از همسرم دور میشم و کلا زندگیم از دست رفته
همسرم هردفعه که در اتاقو باز میکرد من یه گوشه در حال گریه بودم و قطعا برای هر مردی سخته زنش رو تو این حال ببینه و نتونه براش کاری کنه.نمیتونستم غذا بخورم و کلا با آب و ابمیوه زنده بودم.غذا میدیدم حالم بد میشد و هیچ تشت‌هایی نداشتم
و اونجا بود که فهمیدم بله من افسردگی بعد زایمان گرفتم و داشت منو از پا در میاورد.
یه شب میون گریه هام ساعت ۳صبح بود که دست کشیدم رو شکمم و دیدم یه چیز قد فندوق زیر پوستمه و حسابی دردناکه و دقت که کردم دیدم اون تیکه زرد شده
زدم اینترنت و دیدم یه کسایی بعد زایمان تجربه منو داشتن و اصلا چیزایی خوبی ننوشته بودن یکی میگفت عفونته و مجبور شده بخاطر همین یک هفته تو بیمارستان شکمش رو پاره کنن و باز بزارن تا خوب شه.من بعد خوندن اون مطالب دیگه از ترس نمیتونستم بخوابم...