۷ پاسخ

من امروز کفر گفتم بخاطر زندگیم
گفتم خدایا تو خدای هستی ؟فقط برای بدبخت کردن من خدای تو ظالمی که هی بلا سر من میاری

جای من نیستی خداروشکر وقتی دخترم دوماه بود به دنیا اومده بود شوهرم بخاطر یه زن از خونه بیرونم کرد
الان ۶ ماهه خونه مامانمم هزارتا بدبختی خرجی بچه نمیده
دادگاهی شدم منت و دعوا میشنوم و تحمل می‌کنم
فقط بخاطر بچم ادامه میدم

وااای چقد مثل منی !
وضعیت منم‌همینه خیلی به گریه هاش حساس شدم جوری که خودمم میشینم گریه میکنم یا میزنم تو سره خودم بعضی وقتا خیلی بهم فشار میاد روحی جسمی ذهنی خیلی خسته ام ...
همینجوریش از سزارینم به این ور کمرم خیلی داغون‌شده بچمم خیلی سنگین‌وزنه اونم همش بغل میکنم دیگه استخوانام میخواد بشکنه یعنی خیلی بدهههه خیلی
امیدورام‌این روزا هرچی زودتر بگذرن

منم دقیقا همینم مطمئن باش برا افسردگی
من تازه وقتی می بینم شوهرم همه چی رو خیلی سرسری می گیره بدتر عصبی می شم در صورتی که بعضی جاها کار اون درست تره

عزیزدلم هممون وضعیتمون همینه من چند دیقه پیش دیگه میخواستم بزنمش انقد الکی موقع خواب جیغ میزنه و‌گریه میکنه زمین میذاری گریه میکنه سرپا میشی گریه میکنه بسختی میخوابه ولی خدارو هزاران بار شکر که داریمشون

عزیزم کفر نگو درست میشه نگران نباش

حس نکن مطمئن باش...حال هممون همینه

سوال های مرتبط