۳ پاسخ

چطوری گرفتی

منم پسرپستونکیه ولی خیلی میترسم شروع کنم از شیرگرفتن مخصوصا الان که خیلی وابسته شیره🤦🏼‍♀️تاشیرنخوره اصلا نمیخوابه
هم راه میره میگه جی جی

چه غذایی و چیا بهش میدی ک جایگزین شیر باشه پسر من خیلی وابسته هس

سوال های مرتبط

مامان آدریان مامان آدریان ۱ سالگی
تجربه ترک پستونک
من تقریبا اززیکسالگی به طور جدی به پسرم یادآوری کردم که پستونک فقط برای خوابه و اونم کم کم این براش جا افتاده بود ولی ۱/۵ سالگی بود که دیدم پستونک شبا از دهنش نمیفته و نصف شب همش تو دهنشه
تصمیم گرفتم ترک بدم ولی هیچجوره نمیخوابید و منم تایم خوابش برام خیلی مهم بود
تا اینکه برنامه سفر و رفتن به خونه خانواده پیش اومد و من گفتم بهترین فرصته
چون اونجا سرش گرمه بازی زیاد میکنه و خونه حیاط داره و راحتتر میخوابه
ولی با سفرمون سرما خورد یکم صبر کردم چند روز از اوج مریضیش گذشت و شروع کردم به ترک تدریجی اول خواب ظهر سه روز برای خواب ظهر پستونک ندادم و از چندین روش برا خوابوندن استفاده کردم ، قصه حیوانات ، لالایی تو بغل و ایستاده و … بعد سه روز برای خواب شب همین کارو کردم ولی نصف شب ها که بیدار میشد گریه میکرد میدادم
بگم که کلا زیاد براش میگفتم که تو نیاز نداری برای بچه هاس و غیره
سعی کردم وقتی بیدار میشه پستونکی نبینه
و تقریبا بعد یه هفته نصف شب هم ندادم ولی شبی دو بار جیغ میزد در حدی که حس میکردم دور از جون سکته میکنه
به جاش شیشه شیر دادم با بد بختی باز میخوابید این ماجرا دو هفته طول کشید تا شد شبی یکبار و الان دیگه نصف شب بیدار شه جیغ نمیزنه فقط صدام میزنه یا میگه شیر و من آب شیر میدم بهش
هنوزم هفته ای یه بار از اون جیغا تو خواب میزنه ولی صبوری میکنم چون هنوز کامل فراموش نکرده با اینکه دوماه گذشته
مامان یسنا مامان یسنا ۲ سالگی
سلام، تجربه ی خودمو در مورد از شیر گرفتن، من اول سوره ی یاسین و بروج خوندم و ب دخترم فوت‌کردم، بعد با توکل ب خدا شروع کردم،اول حدود دو روز میان وعده هاشو حذف کردم،یعنی موقع بیدار شدن و موقع خواب بهش شیر میدادم، بعد شروع ب حذف شیر صبح تا ساعت 12 کردم،تا چهار روز، بعد شروع ب حذف شیر بعداز ظهر تا ساعت 18 کردم، یعنی از صبح تا قبل خواب ظهر بهش شیر نمیدادم،موقع خواب شیر میخورد و بعد دیگه شیر نمیدادم تا ساعت 18، البته حدود دو روز اول وقتی از خواب ظهر بیدار میشد بهش شیر میدادم، کم‌کم شیر شو حذف کردم،بعد چهار روز شیر شب شو حذف کردم تا موقع خواب،دبعد از اون شب موقع خواب بهش شیر دادم و دیگه شیر نصف شب شو حذف کردم، بعد فرداش دیگه در کل شیر شو حذف کردم و دیگه موقع خواب هم بهش شیر ندادم، امروز اولین روزی بود ک اصلا شیر نخورد، دخترم خیلی وابسته شیر بود، شیر ک نمیدادم کلی گریه و جیغ،ولی حوصله کردم،باهاش بازی کردم،بردمش بیرون،سرشو گرم کردم،خیلی بهش محبت کردم، دیشب نصف شب خیلی گریه کرد ولی کوتاه نیمدم و رو پام با لالایی خوابید، گریه ک میکرد میدید کوتاه نمیام اروم میشد،البته خیلی باید حوصله کرد، من هر روز از خدا کمک میخواستم، تو این مرحله فقط خدا میتونه کمک کنه،کمی سخت ولی با توکل ب خدا شدنی، اصلا هم ب تلخک و چسب برق نیاز پیدا نکردم،فقط موقع گریه و جیغ صبوز بودم و کوتاه نیمدم،امیدوارم همه موفق باشند، فقط محبت یادتون نره، من خیلی بهش محبت کردم ک خدای نکرده اعتماد ب نفسش پایین نیاد