۸ پاسخ

خب اگه هرجا بخای بری فرصت نیس وقتی بزنن میمیری دیگه مگه فرصت میدن فرار کنی از کجا معلوم ک فرار کردی باز اونجا رو نزنن 😐مگه زلزلس ی نقطه باشه این فراگیره و راه فراری نیس یا میزنن میمیریم یا نمیزنن سرجامون هستیم ازین ۲تاخارج نی

من جمع کردم یه ساک چون ما نزدیک نطنزیم اگر یهو بگن نیروگاهو زدن و اشعه داره خارج میشه باید شهروتخلیه کنیم

مگه خدا خودش به دادمون برسه من از ترس نمیتونم بخوابم با سه تا بچه نمیتونم جای برم خودم هم باردار هستم

عزیزم نمیشه فرار کنی کجا بریم

جنگ ب زمین نمیکشه همش هوای یا جاهای نظامی

اخه کجا میخواین برین

واقعا این کارو کنیم؟؟؟؟؟؟

چیا بذاریم توش ؟

سوال های مرتبط

مامان Nelin مامان Nelin ۲ سالگی
مادرا دیشب رفتم سوپری نلینم باهام بود یه خانم یه عروسک دلد نلین گفت تولد انام رضاس از طرف اقاس یه دخترخانمت ما به تموم بچه ها یه عروسک کادو میدیم این خیلی نگاه میکرد نلین ازش خوشش اومد منم ترسیدم سریع عروسک از دست نلین گرفتم و گذاشتم نایلون اخه ادم میترسه اعتماد کنه خلاصه خانم دنبالم اومد گفت میشه شما بچه کوچیک دارین کمک کنید بگین چی برا بجه ها بخریم گفتم من محسولات ماجان میخرم اخه سوپری چی داره چندتا غللت صبحانه برداشت گفت جطورن اینا بهش گفتم کدوم یرا چند ساله بعد گفت دلم میخاد دخترت بغل میکنم میشه منم گفتم زشت نلین دادم بغلش کرد ازبس دوسشداشت دوباره یه عروسک دیگه براش خرید دوتا غلات صبخانه بهش داد گفتم نه همون یکی کافیه خانم زور زور بردار گفتم باش برمیدارم وری یکیش میدم یه بچه دیگه تو ساختمونمون هستن بعد خانم گفت خب اینجوره همشا بردار پخش کن بین بچه ها گفتم اخه من این همه بچه نمیشناسم نهایتن دوتا سه تا بچه داریم گفت طوری نیست به هرکدوم دوتا بده کادو اقاس هیچی دیگه من اوردم و دادم بجه ها یه حسی بودا خانم میگفت خدا خواست شما واسته باشین بدین بچه ها ولی اونجا شوهرم خندش گرفت گفت اینقدر اصرار میکرد توام چسی میومدی نمیخام خخخخخخ ولی خیلی خوب بود یه حس خوبی بود از طرف امام رضا کادو دادن دخترم 🤩🥰😍
مامان نخود فرنگی مامان نخود فرنگی ۲ سالگی