۸ پاسخ

خب منم شرایط تورو دارم پشرم عاشق اینه بره خونه مامانم و خونه مادرشوهرم
خونه مامانم خلوته و کسی نیس
ولی خونع مادرشوهزم شلوغه همه پسرا و نوه ها میان ،حرفای بی تربیتی میزنن و پسرمم یادگرفته چقدرم پسرمو کتک زدم ولی حرف زشت میزنه
منم ب شوهرم گفتم مارو نبر اونجا ،یا تنها میره یا بعصی وقتا پسرمو میزاریم خونه مامانمم و باشوهزم میریم سر میزنیم ،دیگه آراد اونجا نمیره حرف زشتم نمیزنه خیلی کم شده خیلی وقته نشنیدم ازش

ببین کار خدا رو من خیلی بچگیام ددری بار اومدم همیشهه خدا خونه مادربزرگام بودم الان بی نهایت پشیمونم و همیشه به مامانم میگم من بچه بودم عقلم نمیرسید تو که بزرگتر بودی چرا مدیریت نکردی ..ببین یه جاهای هست باید وایسی جلوی بچه ات ولی تو نیستی بچه یادمیگیره خودش تنهایی برا خودش تصمیم بگیره هیچوقت ب حرفت گوش نمیده ت بی نهایت آسیب میبینه من خیلیی آسیب دیدم تروخدا مادر بچه تو خودت تربیت کن بقیه در بهترین حالت فقط محبت افراطی میکنن

مگه تو یه ساختمون میشینید؟؟؟

بهش بگو میبرمت به شرطی که حرف زشت نزنی هر وقت گفتم بیای برگردیم

باز جایزه میزارم بری

هم خودت بد نمیشی هم حرف گوش کنت میشه

من پسر و دخترم خیلی علاقه دارن به خانواده همسرم و معمولا ما اخر هفته ها دو روز میریم میمونیم
ولی باوجودیکه خیلی دوسشون دارن ولی تنها نمیمونم اونجا همراه ما میرن همراه خودمون هم برمیگردن

بنظرم براش قانون بزار یه جوری ک باهاش دوستانه حرف بزنی و فکر نکنه تو آدم بدی هستی و دیدش منفی بشه . بنظرم یمدت خودت همراهش برو و باهاش برگرد اینجوری متوجه میشه که اونجا برای مهمونی رفتن هست و باید برگرده با خودت . اینجوری ک تنها می‌فرستی ممکنه وابسته بشه به اونا و طبق اخلاق و سلیقه اونا تربیت بشه ‌ باید خودت هم حضور داشته باشی و نزاری بچت چند تربیته بشه
شما پدر مادرشین رها نکنید بچه رو حتی خونه پدر بزرگ و مادر بزرگ

منم پسرم دوس داره چندروز چیزی نگفتم دیدم واویلا داره میشه هرلحظه میگ برم منم چندبار دعواش کردم بیخیال شدش میگم باهام برمیگرده قبلا لج میکرد ک بمونه رو نشون بدی تمومه هم بچت هم خانواده شوهرت

وقتایی که بچه ها هستن ببر بازی کنه خودتم میخوای جایی بری برو بعدم برو بیارش قبلشم هم به خودش هم به پدرشوهرت اینا بگو دو سه ساعت بازی کنه من برم تا فلان جا میام دنبالش

سوال های مرتبط