۱۲ پاسخ

عزیزم مقصر پسرشماست که بچه رو زده.مادرشوهرتم عصبی شده یهو داد کشیده .اگر بچه شماکتک خورده بود از دخترخواهرشوهرتون اون وقت همه چی برعکس بود بازهم شما شاکی بودی
بنظرم بهتره توبازی بچه هاکسی دخالت نکنه شماهم به پسرت یادبده که کتک نزنع یاهل نده دوستاشو.البته هردو هنوز درکی از دعوا ندارن وبچه هستن بهتره شمابزرگترا دخالت نکنید تاسر هر حرفی یا هرحرکتی بحث ودلخوری پیش بیارید

عزیزم نازنازی چیه خب بچه رو انداخته اونم ترسیده گریه کرده
مادرشوهرتم اون لحظه ی کار غیرارادی انجام داده شاید بدجوری افتاده پسر منو دختر جاریمم حواسمون نباش ازاین داستانا دارن ولی خودمون خیلی مواظبیم ک ازاین موردا پیش نیادو باعث دلخوری کسی نشه

اگه تو دعوای بچه ها بزرگترها دخالت نکنن هیچ مشکل ودلخوری پیش نمیاد

بچن دیگ
عقلشون‌کمه

خودت بچت میخورد زمین
اونم دختر خواهر شوهرت هولش میداد چیکار میکردی

کار مادر شوهرت واقعا بد بوده و تو احساس کردی که فرق میذاره بین نوه هاش ، هر کسی بود ناراحت میشد ، ما هم دقیقا این برنامه رو داشتیم و خواهر شوهر خوشحال میشد که بچش پسر منو میزنه ولی من یبار که اسباب بازی رو کوبوند تو صورت بچم واقعا ناراحت شدم و یه مدت با همشون سر سنگین بودم و خودشون فهمیدنالانم اگه کسی اینکارو بکنه واقعا برخورد میکنم باهاش هر کی میخواد باشه

عزیزم خب مادر شوهرت نباید داد میزد سر بچت ولی ببخشیدا شما هم وقتی بچت اونو زد چیزی گفتی یا نه ..مثلا اون یکی بچه رو آروم کنی بگی وای عزیزم ببخشید حواسش نبود و اینا یا درسته بچت کوچیکه ولی به شوخی هم که شده باید میگفتی پسرم این که دوستته اذیتش نکن ..من به شخصه وقتی کسی بچمو‌ میزنه خیلی ناراحت میشم ولی اکه مامانش یه چیزی بگه حداقل آروم میشم دیگه

فقط ی کار بکن که آتیش بگیره. یه مدت وقتی خواهرشوهرت خونه مادرشه تو نرو. بگو نه ممنون میترسم دعواشون بشه بچها. مادرا از اینکه بچهاشون دور هم نباشن دق میکنن. بعد دیگه کم کم یاد میگیرن که احترام بچتو نگه دارن

بنظر من خوب جواب دادی بهش. دفعه بعد از این غلط ها نمیکنه، اما توهم باید به بچه یاد بدی هل نده یا خودت حواست باشه آسیبی به بچه دیگران نزنه اما کسی حق نداره سر بچه تو داد بزنه

هیچوقت اجازه نده غیر از خودت کسی به بچت زور بگه یا داد بزنه
من از روزی که دخترم توی شکمم بوده برای همه چه آشنا چه غریب گفتم که دخترم خط قرمزمه یکی بخاد بهش زور بگه بخاد اذیتش کنه یا سرش داد بزنه دیگه نمیبینم کیه فقط راهمو ازش جدا میکنم

تقصیر پسر شما بوده عزیزم . کار مادرشوهرتون غیر ارادی بوده . فحشش بدم چیه دیگه خانوم

بخدا بایدمیریدی بهش من یه بار مادر شوهرم چیزی ب تیام نگفتا فقط هی شیرینی ور میداشت یه گاز میزد مینداخت مادر شوهرم دیگه نگذاشت بعد چند بار ور داره گفت برو اون ور تیام اونم با لحن بدی منم یهو برگشتم بهش گفتم تا زمانی ک من زدم حق داری با بچم اینطور حرف بزنی خراب میکنه ک بکنه ور دار جعبه شیرینی رواما حق نداری ب بچم بگی بالا چشمت ابروعه از اون روز دیگه تیام هرکاری کنی خفه میشه فقط نگاه میکنه

سوال های مرتبط

مامان شاهان مامان شاهان ۱ سالگی
من پسرم چند روز دیگه دو سالش میشه و پسرعموش ۱۰سالش
بعضی موقع ک داخل حیاط هستن سرپسرم داد زده چیزی بهش نگفتم چند شب پیش باز خونه مادر شوهرم بودیم پسرم دخترعموشو ک یه ماه از پسرم کوچکتر بود هول داد خیلی دوستش داره همش بغلش میکن پسرعموش دوباره سرپسرم داد زد با صدای بلند خواهرشوبغل کرد بعد من اونجا بودم مادرشم بود خواهر شوهرم گفت بهش حق نداری تا پدرمادراشون هستن سر بچه کسی داد بزنی اوایل اینجوری نبود اصلا پسرم با خواهرش بازی میکرد دعوا میکرد چیزی نمی‌گفت الان مثل یه آدم بزرگ رفتارمیکن حتما مادرپدرش بهش گفته ک پسرمن این کارکرد تو ام از خواهرت دفاع کن وگرنه قبلا اینجوری نبود تا امروز دوباره دیدم سرپسرم داد زد گفتم داد نزن سرش تو بزرگی اینا متوجه نمیشن دیدم مادرشوهرم میگه پسرعموش گفتم هرکی باش حق نداره تا پدرمادرش هست دادبزن سربچم سرخواهرخودش هرچقدردلش میخواد داد بزن اما بچه من اجازه نداره مادرشوهراز پشتش گفت عمو عمه سرتو اصلا دادنزدن گفتم تا اونجایی ک عقلم رسیده ازگل نازکترنگفتن حالا شاید کوچیک بودم اونم پدرمادرم هست قرار نیست هرکسی از راه برس حرف بزن دیگه چیزی نگفت مشکل اینجاست هممون تو یه حیاط زندگی میکنیم واقعا خسته شدم از اینکه هرروز بیدارمیشمو میبینم دورم محفوظ نیست سریع پسرم می‌ره داخل حیاط تا یه کاری میکن همه صداش میکنن دست نزن اینجوری نکن هزار حرف دیگه این جاریمم تازه آمده هردوتاشون مال یه محله هستن باهم بیرون میرن پارک میرن اصلا نمیگن تو میایی نمیایی اگه مراسم ختمی چیزی باش اصلا ب آدم نمی‌گم واقعا غریبه غریبه