۱۹ پاسخ

پسر منم یه مدت خیلی اذیت میکرد خیییلی
یه هفته بود هر شب ساعت دو سه بیدار میشد یه ربع جیغ میکشید نه بغل من میومد نه باباش
خیلی استرسی شده بودم میگفتم خدایی نکرده اینا علائم اتیسم نباشه
شروع کردم به مهر محبت خیلی زیاد
همیشه بغلمه بلند بلند قربون صدقش میشم هر کاری دوس داری میزارم انجام بده
خیلی خیلی خیلی بهتر شده
پسر من در حدی بود که وقتی میخواستم لباساشو عوض کنم یا پوشکشو عوض کنم انقد جیغ میکشید خودشو به زمین میزد یه ربع بیست دقیقه بعدش گریه میکند .
خودم و خودش به معنی واقعی روانی شده بودیم.
الان اصلا واسه پوشک و لباس اذیت نمیکنه کلا زمین تا آسمون فرق کرده .

بچه منم بعضی وقتا الکی الکی جیغ میکشه و غر میزنه.با وقتای که چیزی رو ازش میگیرم جیغ میزته

براش اسباب بازی بگیر که بتونی باهاش بازی کنی مثل لگو پسر من توپ بازی خیلی دوس داره باهاش توپ بازی میکنم اوایل بلد نبود بازی کنه انقد باهاش بازی کردم الان یاد گرفته خودش بازی میکنه با خودش با اسباب بازیاش پارک زیاد ببر زیاد هر موقع پسرم به بازیه بچه های دیگه نگاه میکنه یاد میگیره ازشون میبینم که فرداش داره ادای اونارو در میاره مثلا با بادکنک بلد نبود بازی کنه یه بار برده بودمش پارک یه بچه ۵ ساله میزد زیر بادکنک پرت میکرد هوا اینو ادامه میداد هی دیدم که فرداش داره با بادکنک همونجور بازی میکنه و سعی کن غذا بخوره وقتی گشنن بیشتر جیغ میکشن اورهان بعد غذا خیلی متفاوت میشه اگه شیر میخوره از شیر بگیرش دیگ

سلام عزیزم شاید چشم خورده یه اسپند دود کم‌براش تخم‌مرغ بشکن یا اگ میتونید دعای چشم زخم بگیرید براش

میگن جهش رشدیه

والا من از وقتی مولتی رو قطع کردم دخترم خییلی آرومتر شده

عزیزم دختر من صددرجه بدتره نمونه بارز همین نیم ساعت پیش سر خانم زن و شوهر دعوا کردیم خرااااب،اینا همههههه اقتضای سن و جهش های رشدیه واااقعا هیچ راهی جز تحمل و صبر نیس من الان ک دارم مینویسم واست تو بدترین حالت روانیم قشنگ توانایی خودکشی دارم الان

یه تایمی بعد از واکسن اینطوری میشن انگار
فک کنم تو ابن محدوده سنی یه بی قراریا خاصی دارن
بچه منم از بعد واکسن انگار یه آدم دیگه شده

گلم سعی کن ببرین پارک تا بازی کنه خسته شه بیاد خونه بهواب هر روز عصر ببرش پارک سرگرمش کن تو خوته

پسر منم اینجوریه واقعا دیوونم کرده روانیم کرده امشب از دستش نشستم گریه کردم
خیلی شلوغه فضوله جییییغ میزنه خرابکاری می‌کنه
اصلا بازیه قشنگ نداره. نمی‌دونم چرا اینجوریه

سعی میکنه نخابه لجباز شده

تنها نیستی

عزیزم بچه منم جدیدا اینه فقط داد جیغ بهانه ک بریم بغل میکنی ببری مثل ادمی جنی پاهاشو می کوبه ب شکمم خودشو می کوبه بهم

عزیزم با یک مشاورکودک مشورت کن

بعضی بچه ها پر نیاز هستن به نظر من یه مدت کارت رها کن فقط بغلش کن بازی کن بچه ها حس ادم هارو متوجه میشن

دختر منم همینه متاسفانه
همیشه ناراضی و نق میزنه فق نیدونم امشب تو جاده منو‌میکشه تا برسیم 🤦‍♀️

مسکن دادی بهش؟

دکتر نبردیش مگه

سلام صحبت میکنه

سوال های مرتبط

مامان پسملی مامان پسملی ۱ سالگی
آخیششش بالاخره خوابید
نمیدونم آخه این بچه چش شده من خیلی وقته تقریباً از شیر شب گرفته بودمش فقط یک وعده میخورد که اونم قطع میکردم تموم میشد دیگه عادت کرده بود و حتی بیقراری هم نمیکرد ولی بعد واکسنش کلا انگار یک آدم دیگه شده همش بداخلاقه و جیغ میزنع شب‌ها حاضره دو یا سه ساعت تمام جیغ بزنه که شاید من بهش شیر بدم از یک طرف دلم به حالش میسوزه ولی اگه بدم بهش شرایط از شیر گرفتنش سخت تر میشه راستی لطفاً گارد نگیرین که کوچیکه و فلان و گرمه دارم تدریجی میگیرم خیلی آروم و کم‌کم احتمالاً دو یا سه ماه طول بکشه. چون پسرم بیش از حد وابسته بوده الآن خیلی بهتر شده بود ولی نمیدونم این بداخلاقی هاش واسه چیه فقط جیغ میزنه نه میزاره بغلش کنم اگه هم ولش کنم بدتر میکنه موندم بخدا کلا هم چسبیده به خودم هر بچه ای سمتش بیاد میزنش و چنگ میندازه تو صورتش خیلی بی اعصاب شده به نظر شما چیکار. کنم بغلش کنم یا منم بداخلاقی کنم یا بی‌تفاوت باشم به گریع هاش
خودم بیشتر توجه میکنم ببینم جواب نمیده بیتفاوت میشم
مامان نفس مامان نفس ۱ سالگی
خانوما یه سوالی داشتم میشه لطفا کمک کنید پسر من خیلی گریه میکنه از صبح که از خواب بیدار میشه گریه میکنه تا شب که بخواد بخابه برا چیزای الکی میزنه زیر گریه خودشو پرت می‌کنه زمین جیغ میزنه خودشو گاز میگیره مبل رو گاز میگیره یا منو یا هم خواهرشو موهاشو میکنه سر من داد میزنه هر کاریم بکنم بدتر میشه بخدا از صبح هم که بیدار میشه همش دستم به دهنشه که گرسنه نباشه بهونه گیری کنه صبح برا صبحونه تخم مرغ میدم تا وقت نهار که بشه شیر موز میدم بهش ظهرا غذاهایی متنوعی درست میکنم میدم ساعت ۲ اینا میخوابن دیگه تا ساعت ۴ و نیم و ۵ بعدش که بیدار میشن بهونه بیرونو میگیرن باباشون میبره پارک تاب بازی یک ساعت دوساعتی میگردونه میاره اورد که خونه بازم گریه میکنه خودشو پرت میکنه اینور اونور میبرمش حیاط ماشین سواری میکنن باهاش بازی کنم باهاش اما بازم گریه میکنه همش دنبال پدرش گریه میکنه که منو ببره اونم کار داره نمیتونه که همش پیش این باشه منم هر کاری میکنم سرشو گرم کنم دنبال پدرش گریه نکنه نشدنیه که نشدنیه دیگه کم میارم از بس باهاش حرف میزنم نازشو میکشم که گریه نکنه هر کاری بگید کردم بخدا سر کتاب هم باز کرذم اما بازم اروم نمیشه اصلا دیگه موندم چیکار کنم از دست گریه هاش از صبح تا شب ۱ ساعت اروم نیس که بگم ارومه منم مغزم استراحت میکنه نه همش گریه همش بهونه خسته شدم دیگه دیگه بعضاً عصبی میشم داد میزنم سرش میزنمش بعدش خودم ناراحت میشم خودم خودمو میزنم که دستم بشکنه چرا زدم 😭😭😭😭😔😔