۵ پاسخ

ی چی بگم باورت میشه؟؟ منم بخیه هام همون روزای اول باز شد. عذر میخوام ولی بین واژن و معقدم قد یه گردو باز شده بود. ترسیدم نرفتم بخیه بشه. بعد از یه مدت کامل بسته شدم. اما طی این مدتم آناناس زیاد میخوردم و روزی دو بارزخممو تمیز میکردم

گوشت اضافه برامنم دراومد رفتم دکترگفت بهتره به اتاق عمل نکشونی دکترش خیلی خوب بود برام پلاسماانجام میداد چن روزیکبار بعد پماد الفادادگفت بزن وقتی گوشت اضافه ام کوچیک شد و جمع شد باقیمونده شو برام سوزوند بادستگاه بماندکه چقد عذاب کشیدم ولی دوروز بعدش خوب خوب شدم شکرخدا ولی جاهاشون میمونه گاهی خارش پیدامیکنه ادم

من تجربه اش داشتم بعدسه ماه رفتم خیلی اذیت شدم همش جلو کولر بودم و خودم باد میزدم و لخت بودم نهایتا با دامن بودم برامن سخت بود انشالله براشماآسون باشه ولی بهرحال ارزشش داره💋

چقد میگیرن نمیدونی

منم دوتا از بخیه های بیرونیم پرید از بس نشستم الان نخوابیدم از کجا فهمیدی گوشت اضافه در اومده

سوال های مرتبط

مامان گیسو مامان گیسو ۱۰ ماهگی
مامانا بیاین از خاطرات زایمان بگیم
من از اول بارداری همش میگفتم زایمان طبیعی دیگه خیلی هم شوق داشتم برا زایمان طبیعی اصلا نمیترسیدم روز روز شد رسیدم ۳۴ هفته ترس افتاد تو جونم از ی صبح تا عصر گربه میکردم میگفتم من زایمان طبیعی نمیخام میخام برم سزارین
دیگه شوهرم نا احت شد گربه میکنم آدرس ی دکتر پیدا کرد رفتم پیشش گفت کارم کردم و اوکی شد روز چهار شنبه رفتم‌پیش دکتر گفت جمعه بیا برا عمل
من شب پنج شنبه رفتم عروسی که جمعه صلح برم عمل دکتر پیام داد عملت افتاده برا جمعه باز جمعه شبم رفتم عروسی کلی رقص کردم و ۴ صبح اومدیم خونه ۶ صبح رفتیم بیمارستان و ۹ رفتم اتاق عمل بی حس شدم خیلی ار اتاق عمل می‌ترسیم ولی قشنگ ترین حس دنیا بود برای ی زندگی جدید دیگهخاهر بزرگترم همرام بود وقتی خاستم برم تک اتاق عمل شوه م و خاهرم گریه کردن منم گربه کردم
دیگه رفتم عمل شدم و تو اتاق عمل نی نیم آوردن پیشم
بعد دیگه شوهرم تو آسانسور نی نی رو دیده بود و ازش عکس گرفته بود برا همه فرستاده بود این بود داستان ما شما هم بگین