۱۱ پاسخ

برو به مادراشون بگو اگه مادرا جدی نگرفتن با خود بچه حدی برخورد کن

من نمیدونم کار درست چیه اما خودم اصلا اجازه نمیدم بچه هام برن تو حیاط و کوچه با بقیه بازی کنن. لازم باشه میبرمشون پارک اونجا یکی دو ساعتی چه تنها چه با یکی دیگه بازی میکنن، جلوی چشم خودم. کوچه و حیاط جای دوست پیدا کردن نیست خصوصا که الان بچه ان و بسیار تاثیر پذیر.
با این روحیات و خلقیات که گفتم، اگر جای شما بودم حتما به پدر مادرشون تذکر میدادم و میگفتم به بچه هاشون بگن مزاحم دیگران نشن وگرنه طور دیگه برخورد میکنم. اصلا نمیتونم چنین جایی زندگی کنم و فکر میکنم اگر همچین ساختمونی نصیبم بشه توش دووم نیارم.

اتفاقا خیلی خوبه یه تایمی با هم سن و سالاش بازی کنه
ولی دوستانه بگو شما بزرگترید نباید اذیتش کنید
و به پسرتم بگو اگر اذیت کردن سریع برگرد خونه یا جیغ بزن که من بیام پیشت

بنظرم با تندی با بچه برخورد نکنید ، میتونید چند روز بهونه بیارید که نمیتونه بره پیششون بازی کنه چون اگه شما بگید دنبال بچه من نیاین ممکنه دلخور بشن ی روزی اگه شما خاستین بچتون پیششون بازی کنه اونا تندی کنن باهاش
اگه پسرتون مشکلی نداره ک‌تو‌خونه بمونه تو‌اون تایم خودتون تو‌خونه مشغولش کنید ک بیشتر راغب بشه تو‌خونه بمونه

بچه من درحسرت هم بازیه خیلی خوبه که بچه زیاده واسه بازی خودتم برو پایین بزار بازی کنه تا نتونن اذیتش کنن بدشم به بچتم بگو اگه اذیتت کردنو ناراحت شدی بهشون بگو دیگه نمیام بازی

بچه‌ها رو دعوا کن

به مامانشون بگو

ب خانواده هاشون بگو ب بچه هات بگو‌نیان دنبال بچه ی من چند بار برو تذکر بده بهشون

عزیزم خیلی محترمانه برو درخونه هاشون به خانوده هاشون بگو

به ماناناشون بگو، یا خودتم برو پیشش تو حیاط، به نظرم خیلی خوبه بچه هم بازی داشته باشه

به مادراشون نمیتونی بگی؟

سوال های مرتبط

مامان بهراد و برسا مامان بهراد و برسا ۴ سالگی
مامانا شما هم مثل من دیگه مثل قبل حوصله اطرافیان تون رو ندارید.
مامانایی که دو یا چند تا بچه کوچیک دارن میدونن چقدر سخته.
مسئولیت دوتا بچه کارای خونه نگرانی و دغدغه ها خدا میدونه من یه ثانیه هم برا خودم وقت ندارم.
این وسط مامانم هم قفلی میزنه رو یه چیزی روانم بهم میریزه.
مثلا چند وقت پیش گفت نمیخوای برسا رو ختنه کنی گفتم حقوق شوهرم رو بدن ختنه میکنیم یه هفته هر روز زنگ میزد برسا رو کی ختنه میکنید؟
تصمیم گرفتید ختنه کنید؟
حقوق شوهرتو دادن بچه رو ختنه کنید؟
آخرش گفتم منکه یک هفته است میگم میخواییم ختنه کنیم مگه دست منه که حقوق ندادن.
ولی بعدش عذاب وجدان گرفتم.
بخدا منم آدمم خودم به اندازه کافی فشار روم هست
یا امروز بهش گفتم بهراد میره تو حیاط با بچه های ساختمان مون بازی ولی دیگه نمیزارم بره بعضیا شون بی ادبن گفت دعواشون کن که نیان دنبالش.
تا آلان سه بار زنگ زده میگه بچه ها رو دعوا کردی؟
جدی باهاشون دعوا کن
آخرش دوباره گفتم مگه بیکارم بشینم دم در هر میاد دعواش کنم.
میدونم اونم مادره
از من بیشتر زحمت ما رو کشیده.
خودم عذاب وجدان میگیرم
ولی بخدا منم آدمم
مغزم دیگه نمیکشه چی بگم بهش.