سلام یه سوال یا یه چالش مادرانه چون خودم خیلی حرف شنیدم هنوز که هنوزم هست حرف میشنوم و چه شبایی ک تا صبح گریه میکنم
از حرفا رفتارای دور اطرافیان از وقتی بچتون شیر خشکی شد بگین
لطفا اونایی ک شیر خودشون میدن نیان اعصابمو بیشتر بریزن بهم پز بدین😑

ب کتف م گرفتم،جواب تک تک شونم دادم.
واسه شیر خشکم مجبور بودم چون شیر نداشتم،عذاب وجدانم ندارم، حرف بقیه م ذره ای برام مهم نیس ،چ برسه بخوام بعد ی سال گریه کنم 😂

یعنی ما حرف نزنیم 🤕پز نیست من بخدا برگردم عقب به دخترم شیر خشک میدم در این حد بگم

عزیزم من تا ۴ ماهگی شیر خودم میدادم و چون میلی اصلا به صبحانه نداشتم بچه وزن نمیگرفت استرس وزنش و فشار برای خوردن این غذا و اون غذا داشت اذیتم میکرد تصمیم گرفتم شیر خشک بدم
و هرکسی هم بهم چیزی گفت گفتم دخترم به یک مادر شاد و پرانرژی نیاز داره نه مادری که افسره و عصبی باشه
و از اون طرفم خیالم از شیرخشک راحت هست که همه چیزش تنظیم شدست
اهن و ویتامین و اینا
نه اینکه نگران باشم غذا چی بخورم که شیرم قوت داشته باشه

عزیزم چرا ناراحتی این همه بچه شیر خشک میخورن مگه چشونه اخه پسرم پنج ماهگی شیر خشکی شد بهتر رشد کرد بهتر خوابید ب دخترمم از همون اول روزی چند بار شیر خشک دادم البته شیر خودمم دادم بنظر من که شیر خشک بهتره وقتی شیر خودمو میخوره همش اویزونه خوبم. نمیخوابه

من الان همش ناراحتم میگم کاش به دخترم شیر خشک میدادم

من شیر خشک دادم بچه دومو بچه اولم کلا شیر خودم بود ولی به دلیلی به سامیار از اول شیر خشک دادم کسی حق نداره بهم حرفی بزنه حتی پزشکش گفت وقتی شیر خودتو نمیخوره بایدم اسهال بشه و زود مریض شه منم برگشتم گفتم بچه دوستم که اتفاقا هم سن بچمه اون هم مرتب بنده خدا ویروس میگیره شیر مادر هم میخوره این حرفا همه الکیه دکتره خودش موند، والا ربطی نداره من دخترم که شیر خودمو خورد بیشتر مریض شد رشدش کمتر بود، من خودمم شیر خشک خوردم خدارو شکر سالمم

یه چیزی بگم من انقدر شیرم زیاد بود تنها کسی که شیر داشت اون رو تو بخش زایمانی ها من بودم پرستار اومد گفت شیرتو بدوش بدیم بچه ها مامانم گفت یه بچه دو بچه نیست که به چندتا بده🤣 ما ایران زندگی نمیکنیم شوهرم مجبور شد دخترم ۶ روزش بود برگرده سر کارش منم ایران بمونم تا ۵ ماهش شد شوهرم نبود خودم مجبور بودم بشینم پشت فرمون برم برای بیمه دکتر شناسنامه و هزار کار دیگه هم مرد بیرون هم زن خونه بودم دخترم وقتی رانندگی میکردم شیر میخواست مجبورا شیر خشک در کنار شیرم دادم و تو ۶ ماهگی دخترم شیرمو ول کرد خودمو زدم گریه شبانه روز ، ولی دخترم دیگه سینمو نگرفت ، تازه ۱ ماهه شیرم خشک شده ، اونم چرک خشک کن خوردم وگرنه هنوز شیر داشتم به امید اینکه بگیره خشکش نکردم😫🤣 ، ولی بعدش فکر کردم از اینکه دخترم شیر خشکی شد ناراحت نیستم گاها خوشحالم چون هی نمیخواد سینه در بیاری ، نمیدونم وقتی نیستی یکی به بچه شیر میده و هزار مزایای دیگه ، هرکسم بهم میگه وقتی شیر خودت میخورد تپل تر بوده چرا گرفتی اشتباه کردی ، میگم چاره ای نبود مجبور بودم ، وگرنه یه مادر دلسوز تر از همه هست ، باعث شده دیگه چیزی نگن

من از این حرفا جیگرم سوخته کاش آدما به این درک برسن که هرکس یه توانایی یه شخصیت یه طرز فکری داره کاش باحرف همدیگه رو نکشیم من از ترس حرف خونه نشین شدم خدا شاهده تا حالا دل کسی عمدی نشستم سهوی هم خبر ندارم کاش نشکسته باشم ولی تا دلت بخواد بچه هات فلانن، نمی دونی پسر داشتن چطوریه،شاغلی همه اش تخم مرغ میخوری ،وقت نمی کنی غذا درست کنی بچه هات گشنن،و.....

دیگه مادر و خالت اینجوری میگن وای بحال بقیه، تو نباید رو میدادی از اولش حتی ب مادرت محکم و قرص میگفتی خوشم میاد تو ب من شیر دادی چ گلی ب سرت زدم چ صحت و سلامتی عالی دارم ‌ک شیرخشکیا ندارن

چقدر مادر شوهرت حرومزاده س ،بر شیری ک خورده لعنت، حالا ک انقد شیر خشک براشون ننگه ،الهی ب دردش دچار شه، بگو من سعی میکنم تمرکزم و بذارم رو تربیتش ک بزرگ شده گه خور بقیه نباشه، همسرت چیزی نمیگه بهش

جواب تک تکشونو دادم هر کسی ک گوه خورد بچه رو من زاییدم خرجشو خودمو همسرم می‌دیم خودمون نگهش میداریم شب بیداریاش با ما بود بعد طرف میومد گوه خوری میکرد ک وای بچه بدبخت رو شیر خشکی کردین نمیدونین داغین حالا ک چقدر خرجشو دوبرابر کردین وای بچه چقدر ثپله از شیر خشک وای شیر خشک آبه دیگ مگ چیه خاصیت نداره بیشترم مادرشوهر و خواهر شوهرم میگفتن منم جواب میدادم نمیزاشتم فک کنن زبون ندارم بچه رو یه بار تو عمرم وقتی کوچیک بود هنوز حتی نمیتونست غلت بخوره گذاشتیم پیش مادرشوهرم شیر درست کردم رفتم بعد چند ساعت اومدم تا شیر بچه رو بهش نداده میگه شیر خشکه چیه ک بهش بدم بچه خفه شده بود از بس گریه کرده بود دعواااا کردماا دیگ غلط اضافی نکردن

جپابشونو محکم دادم

من اوایل گریه میکردم از عذاب وجدان انکار بچه سینه ک میگیره مادر ی ذوقی میکنه شتیدبچه من ک شیر خشکی بود این حسو داشتم ولی دیگ اکثرا بچه ها شیر خشکی شدن

وای من بچم دنیا اومد سر سینه نداشتم نتونس بگیره سر این افسردگی گرفتم ده روز لب ب غذا نتونسم بزنم کارم شده بود گریه و سرم زدن شبرمم خعلی کم بود میدویدم میدادم تا س ماه میدویدم ب عنوان کمکی کنار شیر خشک میدادم گهگاهی همینه رو می‌گرفت دیگ 3ماه و17 روزش بود ختنه کردیم سینه نگرفت شوهرم گفت خودتو از بین میبری بزا شیر خشک بخوره من دیدم چقد سعی کردی نشد و نگرفت

اطرافیان همیشه یه دهن باز دارن و دنبال سوژه هستن
من به مدت ۱۵روز فقط تونستم شیر بدم به بچم شیرمم همینجوری میریخت ولی بچه اصلا سیر نمیشد چون قوت نداشت چیزی نمیتونستم بخورم
و اینکه اینم بگم خجالت میکشیدم شیر بدم 😑همش مینشستن پیشم منم خجالتیم دوست نداشتم کسی ببینه ولی نمیرفتن کم کم هی بهم گفتن شیرت مقوی نیس بچه گشنشه و فلان بردم دکتر شیر خشک نوشتن براش از اون روز دیگه بچه سیر میشد قشنگ می خوابید
من خیلی راضیم از شیرخشک درسته یکم سخته پیدا کردنش گاهی ولی راضیم
سعی میکنم بچه بعدیم حداقل شش ماه شیر خودمو بدم و به خورد و خوراکم برسم شیر داشته باشم

کسی مگه جرات داره بگه؟اتفاقا‌ من از عمد شیرخشکیش کردم وگرنه خودم شیر داشتم

😂😂😂😂😂😂من شیرخودمو میدم ولی تلاش کردم شیر. خشک بهش بدم دخترم اصلا و ابدا پستونک نگرفت،زن داداشم شیرخشک میده مشکلی نداره،به نظرم هر کی بهت چیزی گفت یه بار محکم بدون اینکه رو خودت عیب بزاری و خودتو تحقیر کنی و حق و به اونا بدی محکم بهشون بگو دوست دارم دلم میخواد شیرخشک بدم بچه خودمو دلم مبخواد اینطوری بزرگش کنم،قدیما هم ک شیرخشک نبود شیر گاو یا شیر بز به بچه ها میدادن.حرص نخور قشنگم دیگه الان تقریبا نیمی از مادرا از شیر خشک استفاده میکنن.ولشون کن هر کی هر چی گفت اهمیت نده مهم خودت و بچه اتی

خب جونم برات بگه پسر من یکسال و دوماهشه، و ماشالله قد ۸۴ و وزنش ۱۵کیلوعه خیلیم درشت و سالمه و قدبلند در مقایسه با هم سن و سالاش و تمام ازمایشاش عالی حالا در مقایسه دوتا از دوستام بچهاشون بزرگتر پسرم هستن ولی نگاه میکنی انگار پسر من ۳سالس در برابر اونا ،اونا شیرمادر میدن ، نخاستم پز بدما مهم سلامتیه ، منظورم اینه که منم نتونستم شیر بدم بهش، ولی خیلی راضیم

و درضمن اگ برگردم عقب حتما شیرخشک میدم از بس ک هر دومون اذیت شدیم ی خواب درست حسابی نداریم نمیشه ب بچه نظم داد

ببین عزیزم بحث شیرمادر یا شیرخشک نیست بحث شعور اطرافیانه ک کمه وگرنه من شیرخودمو میدم بازم حرف دارن ک شیرت مقوی نیست ، کمه یا هی میگن کم بهش میدی و ...
اگ خودتو بخاطر حرف این ادما ناراحت کنی واقعا ب خودت ظلم کردی

ولشون کن بابا من بچم از۴ماهگی سینمو نگرفت تنهاچیزی ک ازبابتش ناراحت نیستم شیرخشکی شدنشه خب نگرفت چیکارکنم بچرو میکشتم ؟ بمن مادرشوهرم تیکه مینداخت شوهرم جوابشو دادگف عین بیسوادا حرف نزن لطفا شیرخشکم هرچیزی که بچه لازم داشته باشرو داره ، بعدشم ماتوفامیل ۲تاپزشک داریم ازروز اول شیرخشک دادن منو دید گفت اگ شیرخشک انقدکه میکن بدبود منه پزشک و همکارم شیرخشک نمیدادیم

منم همین بودم پسر من به شیر حساسیت داشت و مجبورشدم دیگه شیر خودم و ندم ... خیلی حرفها شنیدم از آدمهایی که حتی هیچ درکی از این نداشتن که این بچه به شیر حساسه .. میگفتن شیرت قوت نداره شیر نداری بچت ضعیف مونده .. درصوزتی که خود شوهر منم تو نوزادیش بخاطر حساس بودن به شیر ، شیر خشکی بود !!!!!

من عاشق شیردادن بودم ولی رفلاکس لعنتی باعث شد دخترم از ۴ماهگی دیگ سینم نگرفت ازاطرافیان نزدیکم حرفی نشنیدم چون همشون دیدن چقدردارم تلاشم میکنم ولی متاسفانه نشدک بشه واین حسرت وزخم تاابدرودلم موند
ولی خب بعدش هرجامی فتم هرکس میدیدمیگفت ع بهاطرراحتی خودت شیرخشک میدی جونت نگرفته هزارتاحرف ولی بنظرم من شیرخشک سخت تره جداازهزینش تنظیم کردن آب اینک شیرخشکی پیداکنی ک بابچت سازگاریاشه وازهمه مهم تر بایددرب دردنبال شیرخشک ازاین داروخونه ب اون داروخونه هنوزم نتونستم بااین موضوع کناربیام اوایل افسردگی شدیدگرفتم خیلی ناراحتم هنوزم کسی ببینم شیرمیده یااینجاازشیردادن خودشون صحبت میکنن اشک میادبغضم میگیره💔

دقیقا پسر من ۱۶واهشه هنوز ول نکردن

وای نگو عزیزم دقیقا منم بخاطر شیرخشک چقدر حرف خوردم میگفتن سینا میخواد بیفته که شیر نمیدی

من تاحالا کسی جرات نکرده دررابطه بااین موضوع چیزی بهم بگه

عزیزم همه شیرخشک میدن اتفاقا دکتر ب خیلیا میکه شیر خشک بدن ب بچه هاشون

پز چی بریم اندتم بهم ریخته اعصاب داغون کله کچل دندن ریخته از همه بدتر ی حموم و دسشویی یا ی خواب راحت نداریم ولی بازم خداروشکرررر

آخه مگه شیر دادن پز داره من شیر خشک دادم از اول مادرشوهر توی دوره ۶۰ بچه هاشو با شیر خشک بزرگ‌کرد

هیچی من جواب تک تکشون و دادم دیگه جرعت نمیکنن چیزی بگن

من اصلا اهمیت نمیدم به حرف کسی
و چون همه اینو میدونن هیچکس چیزی نگفت