۳۴ پاسخ

ما رفته بودیم کربلا اصلا قصد بچه دار شدنم نداشتیم شوهرم رو به امام حسین گفت هر وقتی بچه دار شدیم پسر بود میزاریم امیرحسین خودت نگهدارش باشی این شد که پسر گل ما شد امیرحسین جان 👶🏻🩵

من خیلی تلاش کردم که بچه دار بشم کلی دکتر رفتیم هردوتامون اخرشم ای یو ای کردم خدا خواست بار اول مثبت شد . بعداز فهمیدن جنسیتش تصمیم گرفتم اسمشو هدیه بزارم چون یه هدیه از طرف خدا بود برام 🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩

من دوازده سال جلوگیری داشتم دیگه بچه نمیخواستم یه شب خواب دیدم یه سید یه ظرف اش رشته برام آورده فرداش به شوهرم گفتم دلم اش میخواد گفت بیرون جشنه بریم یه تاب بخوریم یه جا شربت وشیرینی میدادن وایسادیم بگیریم همینطور که وایسادیم که بخوریم یهو یه کاسه اش رشته دادن دسته من هر چی نگاه کردم کسی اش دسش نبود آمدیم خونه به شوهرم گفتم من حامله ام خندید گفت باز توهم زدی گفتم نگاه کن ولادت کیه گفت ولادت علی النقی بهش گفتم بچم پسره اسمشم میزارم علی بعد از بیست روز دقیقا روز تولدم معلوم شد باردارم

من عاشق حضرت علی هستم برا همین اسمش شد علیسان

من میخاستم بزارم یاشار ،دوهفته مونده به زایمان برادرشوهرجوانم که ۳۰سال پیش فوت شده بود اومد بخواب گفت این بچه بدن به من ،گفت اسمشم از رو قران انتخاب کردم گذاشتم یاسین .همسرخودمم اسم بردارمردشو داره،منم دلم نیومد نزارم چون انگار بچه اونم حساب میشه نامدارشه.اسم پسرم شد یاسین.اسم پسراولیمم یاسان.

من خیلی اتفاقی گفتم پناه هم الان زیاده ها خواهرم گفت اره قشنگه مثلا بگی پناه بابا همونجا چشای شوهرم برق زد گفت تمام بشه پناه
پناه بابا
دیگه نزاشت به اسم دیگه فکر کنم
هیچوقت پناه خالی صداش نمیکنه همش میگه پناه بابا🫀🥹

من همیشه عاشق دوقلو بودم
همیشه هم میگفتم اگه دوقلو داشتم حسین و یاسین میذارم
ولی وقتی اون روز داشتم سر سجاده دعا میکردم یهو این دوتا اسم اومد به زبونم دیگه عوضش نکردم
دروغ چرا خیلی واکنش ها جالب نبود
ولی من عاشق امیرحسین و محمد مهدی هستم

پسرم ۱۱/۵ سالشه
خیلی دوست داشت خواهر داشته باشه
یعنی تا معلمشو واسطه کرد که مارو راضی کنه بچه بیاریم🤤
اسم خودش طاهاست
منم دوست داشتم اسمی باشه هم وزن اسم طاها
چند سال پیش میگفتم اگه دختر دار شدم اسمشو میزارم نورا
که اَد دخترخالم گذاشت(پیشش گفته بودم اسم نورا رو)
بالاخره اسم حورا رو انتخاب کردم و خواهر بزرگتر همون دخترخالم میدونست و با اینکه نذر کرده بود بعد ۲ تا پسر، بچش دختر بشه بزاره فاطمه، تا ۱۲ روزگی بچش اسم نداشت، آخرشم گذاشت فاطمه حورا
آی که چقدر من و همسرم چقدر حرص خوردیم
گذشت و حدود ۸ ماهگی قضیه ارتعاش اسم خیلی رفت رو مخم و حورا هم اصلا ارتعاش خوبی نداشت برامون و از طرفی هم از اول چند نفری بهمون همش میگفتن حورا چیه همه مسخره میکنن، یا تو مدرسه بهش میگن هوررررراااا و از این حرفا
گشتم و گشتم گفتم مهوا یا تِلما
همسرمم لج حتما فاطمه زهرا
حالا فکر کن خواهرشوهرام یکی فاطمه یکی زهرا
خواهر خودمم فاطمه
مگه راضی میشد
آخرش مادرشوهرو خواهرشوهرام پوستشو کندن، گفتن اصلا به تو چه که اسم انتخاب میکنی
این داره میزاد، خودش باید انتخاب کنه
تو طاهارو انتخاب کردی کافیه
بالاخره داشتم میرفتم بزام تو راه بیمارستان
همسرم گفت چی شد اسمش
گفتم مهوا دیگه
گفت من که راضی نیستم
گفتم مهم نیست😎😎😎

من در کل میخاستم اسم پسر قبلیم روش بزارم امیررضا بود فوت شد دیگ گفتن خوب نیس روسنگ نوشتی ایتا حداقل امیرش بردار منم ب نیت امام رضا گذاشتم رضا

قرار بود بشه نور اما هیچکدوم از خونواده انگاری خوشش نیومد بعدش شد آیسان ✨🍀

من دوس داشتم بزارم آوینا همسرم گفت نه 😂گفت من دو تا اسم انتخاب می‌کنم تو یکی انتخاب کن
روژا و لیدا
که من روژا انتخاب کردم
تازه میگه ده تا بچه دیگ هم بیاریم من اسم انتخاب می‌کنم تو بینش یکی انتخاب کن 😂

منم اسم پسرم حسین گذاشتم

اسمشو قراره به نام مبارک حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها مزین کنم چون ایشون حفظش کردن و معجزه ایشون و فرزندان پاکشون، باعث شد بچم که میگفتن iugr هستش و دیگه تا آخر بارداری خوب نمیشه و خونرسانی و رشدش مشکل شدید داره و خییلی زود باید درش بیارن، در عرض یک هفته حل بشه، سونوگراف با تعجب ازم پرسید که چیکااار کردی ک خوب شده؟؟😅 گفتم کار خودشونه 🤭🧡

من وقتی جلسه آخر رفتم پیش دکتر برای انتقال سونو که کرد گفت تو سونو انگار یه مشکلی هست ولی معلوم نیست چیه باید بری اتاق عمل بررسی کنیم و انتقال فعلا بمونه برای بعد ،دوباره گفت اصلا مطمئن نیستم شاید اشتباهه اگه میخوای انتقال بدیم خلاصه ما اول گفتیم انتقال میندازیم عقب ببینیم چی به چیه وقتی رفتم با دکترم هماهنگ کنم گفت ببین اینم ۵۰،۵۰ شاید اصلا چیزی نیست بعد بخاطر اینکه من تو یه شهر دیگه بود مراحل انتقالم وجایی واسه موندن نداشتیم و رفت وآمد و اونهمه دارو که مصرف شده بود یهو گفتم انتقال میدم هر چی خدا خواست
باردارکه شدم جنسیت فهمیدم دنبال اسم که میگشتم دیان رو همسرم بهم پیشنهاد داد منم معنیش رو دیدم(الهی و بهشتی 🥺)این بود شد اسم پسرکم

من همیشه توی تصوراتم این بود که دختر دار میشم، هیچ وقت به پسر دار شدن حتی فکر هم نکردم، سونو تعیین جنسیت هم نمیرفتم چون ته دلم مطمین بودم دختره، تا اینکه چند روز مونده به تولد همسرم تصمیم گرفتم بزرگترین هدیه تولدش این باشه که بفهمه جنسیت بچه ش چیه، این شد که تنهایی رفتم سونوگرافی و به دکتر گفتم روی کاغذ جنسیت بچه رو بنویسه، بعد رفتم قنادی کاغذ رو دادم به قناد و گفتم خامه داخل کیک مطابق جنسیت بچه باشه و روی کیک کامل سفید باشه، موقع بریدن کیک هنوز همسرم نمیدونست که این کیک تعیین جنسیت هست با هم کیک رو بریدیم و بله خامه آبی بود اونجا بود که عاشق پسر شدم. انتخاب اسم هم توی ۶_ ۷ ماهگی بارداریم یهو اسم "مهبد" اومد به ذهنم بدون اینکه قبل از اون این اسم رو شنیده باشم به همسرم گفتم و اونم گفت هر چی خودت انتخاب کنی و این شد که اسم پسرم شد "مهبد" 🌙

من هم میخواستم خاص باشه، هم ترجیحا معنی گل بده چون تو بهار دنیا میومد، هم اینکه خیلی هم سخت نباشه و یا مخفف نشه، یا اگه مخفف می‌شه مخففش هم قشنگ باشه و معنی بده
خیلی گشتم و هر اسمی می‌گفتم شوهرم می‌گفت نه
بعد مشابه لیلیا، چندتا اسم همینجوری هوش مصنوعی بهم داد، لیا، لیلی‌رز، لیلیان، لیلیا و یکی دوتا مثل اینا
که بعد شوهرم گفت اینا همه‌ش خوبه هرکدوم خودت خواستی

دیگه منم لیلیا رو انتخاب کردم 🥰

شوهرم ناهار میخورد منم یه لیست اسم پسر جلوم بود داشتم میخوندم به اسم شاهان که رسیدم خوندم یهو به هم نگا کردیم دوتامونم خیلی خوشمون اومد و اسم پسر قشنگم شد شاهان 😍♥️

اول قرار بود معین باشه چون همسرم خواننده معین رو خیلی دوست داره. یه هفته مونده به زایمان من گفت بذاریم اهورا یا مسیحا؟ گفتم معین مگه چشه گفت زیاد شده و داماد جدید خالش معینه و پسرعمه خودمم گذاشته بود معین.
همه خانواده با مسیحا موافق بودن من گفتم اهورا. دیگه شد اهورا 🥰🥰🥰

من دوست داشتم بزارم حسین چون محرم پارسال بعد ده سال روز اربعین فهمیدم باردارم ولی تو فامیل هر خانواده یه حسین داشت شوهرم قبول نکرد ولی یه پسر معنوی داریم که اسمش ماهان هست به نیت اون پسرم گذاشتم ماهان ولی همیشه تو دلم حسین صداش میزنم

چندین سال پیش پدرشوهرم توی محل خدمتش اسم آروین شنیده و خوشش اومده و می خواست اسم شوهرمو بزاره اما مادرشوهرم قبول نکرده و اسمش یه چیز دیگه گذاشتن بعدا که من نامزد کردم نامه پدرشوهرم به مادرشوهرم دیدم کلی خوشم اومد از اسم آروین و همون موقع ها گفتم اگه من پسردار بشم اسمش آروین میزارم که بعد ۴ سال خدا یه گل پسر بهم داد که اسمش آروین گذاشتم و خیلی خوشحالم و عاشق اسمش هستم به زبان کردی یعنی ثمره عشق ❤️😍

سه سال پیش باردار شدم بارداریم پوچ بود همونجا نذر کردم اگه بچه دار شدم و پسر بود علی بزارم
ولی برا دختر اون لحظه نذر نکردم که چی بزارم😂😂

من کلا از خانوادم دورم و ۱۴ ساعت فاصله دارم و هیچکسو تهران ندارم
خانواده همسرمم ازم‌ دورن
اونقدر که غریبی کشیدم و همیشه به فکر دیار خودمم اسم پسرمو گذاشتم دیار🤍به معنی وطن و سرزمین🤍دیارمن

خودم انتخاب کردم مادر شوهرم خیلی دوست داشت بزاره آرتین اما من از دوران دبیرستان دوست داشتم اسم بچه هامو آوین و آبتین بزارم که گذاشتم

من دوتا دختر دارم چند سال پیش تصمیم گرفتم حامله شم اما جنسیت برام مهم نبود دخترام هی بهونه داداش میگرفتن من هر سال دیگ اش دارم سه بار که نیت کردم روی دیگ هر اسمی اومد همون میشه اسم پسرم سه بار علی اومد بعد یه روز یکی منو دید و یه شماره داد بهم گفت سید خانومه هر مشکلی داشته باشی برات دعا میکنه منم بهش زنگ زدم. گفت فعلا مریضی اما به زودی بچه داره میشی اسمشم بابد علی بزاری اگ چیز دیگ بزاری برات نمیمونه بهش گفتم محمد علی انتخاب کردم گفت آفرین بهت ک بهترین انتخابت روت کردی بعد کلی برام دعا کرد ۵ماه بعد حرفش باردارشدم و شد محمد علی

من که اول اسم نویان و انتخاب کردم شوهرمم بنده خدا دید تو حاملگی چقد اذیت شدم قبول کرد بعد کم کم پشیمون شدم دنبال اسم قشنگی بودم که به دلم بشینه پیدا نکردم دیگه همینجوری که دنبال اسم بودیم بابام برسام رو پیشنهاد داد هم به دلمون نشست هم اینکه دلمون نیومد اخه بابامو خیلی دوس دارم خیلی تو حاملگی زحمتمو کشید

من که اول اسم نویان و انتخاب کردم شوهرمم بنده خدا دید تو حاملگی چقد اذیت شدم قبول کرد بعد کم کم پشیمون شدم دنبال اسم قشنگی بودم که به دلم بشینه پیدا نکردم دیگه همینجوری که دنبال اسم بودیم بابام برسام رو پیشنهاد داد هم به دلمون نشست هم اینکه دلمون نیومد اخه بابامو خیلی دوس دارم خیلی تو حاملگی زحمتمو کشید

والا نمیدونم😐
نمیدونم اصلا کی گذاشت کی انتخاب کرد

من عقد بودم با شوهرم رفتیم کربلا اونجا تو بین الحرمین واستادم رو ب امام حسین گفتم ایشالا اگر بچه دارشدم اول سالم باشه اگر پسر شد به لطف خدا و اقا امام حسین میزارم امیرحسین 🫠🫠بماند که از اولم دوست داشتم اسمشو 🥹🥹😁

شوهرم و شوهرم خودش اسم انتخاب کرد من فقط زاییدم و حمل‌کردم و حمالیشون🤣

خودت هم بگو مامان حسین جان

دقیق یادم نیست اسم لیانا رو کجا دیدم فک کنم از گوگل ولی هسرم ستاره دوست داشت که آخر زور من چربید بهش اسم دخملی شد لیانا خانم 😍

دایار معنیش میشه یار مادر
گفتن دلیلش اذیتم میکنه ولی میگم.
چون تو زندگیم یکی رو دوس داشتم نشد که با هم ازدواج کنیم. تو دلم یکی دیگه رو جاش آوردم پسرم اومد و یار مادرش شد 🥹

اسم پسرک اهورا. بین دو اسم مونده بودیم همه ی اطرافیان گفتن اهورا خودمونم دوسداشتم و دلیل دیگر بخاطر ارتعاش اسم اهورا به ما میومد

به بخاطر دل پسرم که خوشحال بشه اسم خواهرشو گذاشته انقدر که گفت ماهلین بزارین🥲 ماهم گذاشتیم
خودمم هیچ اسمی به دلم ننشست که جایگزین کنم. فقط آیدا کمی دوست داشتم که گفتن قدیمی شده🫠

سوال های مرتبط