۱۴ پاسخ

پسر منم همینطور
همین غذا میخوره بعدش میاد سینه میخوره
نصف شب هم همینجوری
کلا چسبیده به سینه

عین دخترمن. شب تا صبح .صبح تاشب وصله به من.
غذاهم کلا دیگه نمیخوره.
موندم ولله

جاری من دخترش اینجوری بود دکترش گف ۱۸ ماهگی شیر و ازش بگیر

خدایا همه پناه ها همینن فک کنممممم😭😭😭نمیتونم ترک شیرش کنم تلخک زدم خورد چسب زدم کندش دیگه دیوانه شدم

من ک از شیر گرفتم امروز روز نهمه
البته قبلش با دکترش مشورت کردم دقیقا مثل دختر شما همش شیر میخورد
راحت شدم

آروین تا ۱۵،۱۶ ماهگی اصلا وابسته نبود ولی الان همینجوری یعنی تا منو بیکار پیدا کنه میگ جی جی حالا میخوام تا اخر تابستون شیر بگیرم

پستونک بهش نمیدی؟؟

هر وقت خواست بیاد شیر بخوره حواسشو پرت کن .

وای مثل دختر من بیس چاری چسبیده س

ببرش بیرون یا از کسی کمک بخواه زیاد جلو چشمش نباش تو تا یکم از سرش بیوفته سرشو یجوری گرم کن نده دیگه بذار گریه کنه چاره چیه باید یجوری ترک کنه دیگه

دختر منم همینه
بعضی ساعت ها دیکه گریه میکنم😭😭

دندونشه یه لباسی بپوش راحت نتونه به سینت برسه کنارش زیاد دراز نکش بلندشو کار کن بهت گیر نده غذابهش بده

یعنی هر چند ساعت؟؟تو چند مین شیر میخوره؟
خب وابستگیشون از اول بچگشون هست
باید بزاری پیش بقیه تا ارتباط بگیره مجلس و مهمونی زیاد برید با هم سن و سالا خودش بگرده اجتماعی میشه
(ببرش مهد مثلا یا خانه بازی)

شاید سیرنمیشه مدام میخواد

سوال های مرتبط

مامان کامیار مامان کامیار ۱۷ ماهگی
دیگه قسم خوردم ۱۸ ماهگی از شیر بگیرمش دیگه روانمو ب هم ریخته وحشتناک وابستس دیشب تاصبح نخوابیدیم تو‌دهنش بود اگه میکشیدم بیرون بیدار میشد جرات ندارم تکون بخورم میگه ممه.یعنی عجیب روانم ب هم ریخته دیسب چقد داد زدم چقد زدم تو سر خودم سر درد دست درد پا درد.کلسیمم باور کنید زیر صفر سده از بس مک میزنخ روز ب روز بدتر میسه اینجور نه غذا خوب میخوره نه میخوابه تاحالا بدون ممه نخوابیده تاصبح هزاربار بیدار میشه الانم فگرکنم دندون داره چند ذوزه وحشتناک خوابس سبک تر شده ومک میزنه تز ممه از مک زدن وحشت دارم فوبیا گرفتم میترسم تا میببنم ممه..الانم ناراحتم ک داد زدم روش ازخودم متنفرم ولی خستم یکساله نخوابیدم یکساله زیر ممه میخوابه اگه درش بیارم بیدار میسه.الانم ترس دارم چطور از شیر بگیرمش اینکه اینهمه وابستس چطوذ بعدش میخوابه چون تاحالا بدون سینه نخوابیده. 😭😭😭😭😭خیلی ناراحتم خیلی خشک شدم خیلی ب هم ریختم ار ممه فراریم خستم.الانم ازساعت ۱۲ تو‌دهنشه تاهرثقت ک خوابش سنگین بشه ک با بدبختی واسترس از دهنش بکشمش بیرون.گاهی تا دو ساعتم تو‌دهنشه.جا من بودین روانی نمیشدین؟لطفا نیاین بگین تو مادر بدب هستی و فلان..روانم ریخته ب هم