من بعداز ۳۲ روزگی دخترم هیچ کمکی نداشتم اومدم خونه خودم و بعداز ۱۱ ماهگی هم کلا دور شدم ازخانواده م
تا یکسالگی منم نمیتونستم هیچ کاری بکنم ولی بعداز یکسالگی کم کم رو روال افتاد کارام
صب ک بیدار میشم ناهارمو درست میکنم همزمان هم بادخترم بازی میکنم. بعداز ظهر یه دوساعت میخوابه تو اون تایم ناهار میخورم ظرفارو میشورم و تمیزکاری میکنم تا بیدار شه. دیگه نمیخوابه تا اخر شب نصف کارامم وقتی همسرم میاد نگهش میداره انجام میدم.
شبا هم به پوست و موهام رسیدگی میکنم. هر سری هم دو مدل غذا داریم. چون همسرم بدغذاس.
تو کل روز با بازی با دخترم کارامو انجام میدم مثلا قایم موشک اون میره تو اتاق میگم تا ده میشمارم بیا دنبالم تواون تایم غذا رو یه هم میزنم اینجوری غذا میپزم
یا مثلا خوراکی ک میخواد بخوره یه صندلی گذاشتم تو اشپزخونه میشینه رو اون میخوره منم میبینه لج نمیگیره
همه اینا به علاوه سرکار رفتن و اوج خستگی بعد کار بیرون😭😭
من بازی زیاد باهاش میکنم بهش یاد میدم اذیتم میکنه خواب روزش هم دو ساعته ولی خب میخوابه فقط میرسم غذا درست کنم و ظرف بشورم .یت غذای دیروز باشه میتونم حلوا یا کیک یا چیز دیگه ای درست کنم چون مهراب بیدار باشه هیچ کاری نمیزاره بکنم یعنی گذاشتنش میزاره ها ولی خرابکاری میکنه و گند میزنه به همه چی ترجیح میدم وقتی همون دو ساعت خوابه انجام بدم .
من پسرم در روز ۳ الی ۴ ساعت میخوابه اما فقط اگه کنارش باشم . اگه نباشم بزور یساعت بخوابه. منم میخوابم کنارش
عزیزم شرایط منم شبیه شماست، اون کسی که به همه ی کارهاش میرسه شک نکن کمکی داره، مامانی خواهری شوهری مادرشوهری هست که کمکه براش
منم از همونام پسرمم خیلی اذیت میکنه
ولی من هرچیزی نامرتب شه همون موقع مرتب میکنم همیشه هم خونه م تمیزه و آماده ی مهمان همیشه ی خدا هم مهمون دارم شوهرمم اصلا کمک نمیکنه من تو صبح زود بلند میشم تصورکن دیروز ساعت ۷صبح داشتم باقلوا درست میکردم😁
من اولویتم خودمم. کارای خونه برای من اولویت دومه
دختر منم همینه من خیلی روزا اصلا ناهار نمیتونم بخورم تا همسرم ۷ غروب میاد یچی میخورم
گلم حرف حقو گفتی
واقعا بچه خوش خواب و خوراک نعمته
حالا دوستان گهواره من همه باردارن
حتما کمکی دارن دیگه
بیدارم باشه نمیزاره هیچ کاری کنم
منم همینم بخدا
وقتی میخابع انقد تایمس کمه نمیدونم به کدوم کار برسم
شبا هم تا صبح نق میزنه گریه
منما دقیقا همینجوری شدم شبا خونه رو جمع میکنم تا ۴ ۵ صبح بیدارم
حالا اگه حالش خوب باشه بخوابه من کار کنم بعضی شبا مثل دیشب تا ۵ صبح گریه کرده و خونه و زندگیم موند
از دیشب ساعت ۲ اینا شروع کردم پخت شام امشب ساعت ۴ امروز تموم شد
خودمم همه انرژیم رفته احساس میکنم از خستگی و کمبود خواب صورتم کدر شده🤦♀️
آخر سرم کیه که قدر بدونه
چقدر من بودی بچه من سه ساعت طول میکشه بخوابه ولی سر یک ربع بیدار میشه دیگه خسته شدم از این وضعیت هیچکیم ندارم کمکم کنه بیزار شدم از بچه دار شدن
بعضی بچه ها آرومن
من با مادرشوهرم اینا زندگی میکنم، باورت میشه ۴ نفر مونو خسته میکنه ماشالا
همیشه باید دونفری نگهش داریم
تنها باشی هیچ جوره نمیتونی کار دیگه ای انجام بدی
ولی بعضی بچه ها ساکت و آرومن
با اونا همه کار میشه کرد خواهر
باور کن پسر منم به شدت بهم میچسبه و باردارم هستم
اما چاره چیه باید روزمرگی هامون باشه
خدا را شکر تا الانم از پسش براومدم
فقط یکم برنامه ریزی میخواد
وگرنه غذام همیشه با بهترین پخت و تزیین آماده
خونمم خدا را شکر همیشه انگار آماده مهمان داریه
خیلی اذیت میشم ولی چاره نیست
باید مدیریت کرد تا به همه کاری برسیم
این روزها هم میگذره خودتا اذیت نکن
دختر من موقع آشپزی دنبالم میاد تو اتاق پخت. من سرگرم کارامم اون در کابینتا رو باز میکنه وسیله هارو میریزه بیرونو بازی میکنه. خسته میشه بهونه میگیره بهش خوراکی میدم. باز بهونه میگیره از غذایی که دارم درست میکنم ی تیکه بهش میدم. مثلا سیب زمینی یا مرغ. سعی میکنم با صبر و حوصله باشم. کارای خونه هم هرقسمت خونه رو بخوام تمییز بکنم با خودم میبرمش مثلا اتاق خواب میبرمش با خودم وسط اتاق میشینه یچیزی بهش میدم بازی کنه یا در کشوهارو باز میکنه همه چیو میریزه بیرون. دیگه باید تحمل کرد دیگه. بچه کوچیک همینه
درکت میکنم گلم .ببین بعضی از پجها آرومن وکم تحرک به اضافه ی زیادهم میخابن این بچها ماماناشون هم اعصابشون آرومه وهم به کاراشون با خیال راحت میرسن .من دخترم تحرک زیاد داره به صدا حساسه اصلا نمیخابه زیاد وهمش میخاد بغلم باشه حتی دشویی رفتن راحت ودوش گرفتن برام آرزو شده تا این حد باور کن ظرفا از صبح میمونه رو ظرشویی تا موقعی که باباش بیاد از سر کار اونم مغرب من میرم میشورم وجارو میکنم وکل روز فقط دنبابشم همین حتی موقعه ایی که میخام غذا شو اماده کنم باید تو بغلم باشه کمر نموند برام دستام خواب میره همش
خخخ
مال تو ی دونس مال من شیر ب شیر و بچه هام اصلا خواب ندارن یکسره باهم میجنگن هرروز ی وعده خورشت میزارم و خونه رو هم جمع میکنم بچه رو میگرم بغلم
من ۷۳کیلو بودم الان شدم ۶۰با قد۱۷۰فقط استخونام مونده
پسر من همین جوره بیدارم باشه میدمش دست باباش. باش بازی میکنه 🤑
کیک و مربا و اینا درست میکنم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.