۵ پاسخ

من شیر نخوردنش دیگه داره خیلی اذیتم می‌کنه به خدا از دستش گریه می‌کنم وگرنه بغلی بودنشو ترک کرده

🕊️ تو کم‌کاری نمی‌کنی، داری زندگی می‌کنی.
تو داری تمام توانت رو در لحظه خرج می‌کنی، با همون انرژی‌ای که داری.
و بدون، مادر خوب بودن یعنی کافی‌بودن، نه کامل‌بودن.

بچه‌ات نیومده که یه مادر بی‌نقص داشته باشه،
اومده که تو رو داشته باشه؛ با نفس‌هات، با آغوشت، با نگاهت—حتی وقتی خسته‌ای.

🌱 یه بار برای همیشه باور کن:

تو همون مادری هستی که بچه‌ات بهش نیاز داره.
نه یه مادر پر از انرژی دائم،
نه یه مادر همیشه در حال بازی،
بلکه مادری واقعی،
که با همه‌ی خستگیاش، هنوز دلش با بچه‌اشه.

🌧️ اگه بعضی روزا فقط بتونی بغلش کنی، اگه فقط در سکوت کنارش باشی،
بدون که اون برای بچه‌ات امن‌ترین و قوی‌ترین کار دنیاست.

و عذاب وجدانی که حس می‌کنی؟
اونم از عشقه، نه از کم‌کاری.

وای منم همینجورم جدیدا خیلی بی حوصله و کم طاقت شدم اصلا نمیتونم مثل قبل وقت بذارم قبلا راحت نمیخوابیدم و از خواب بیدار میشدم ولی الان خیلی عصبی میشم که نمسخوابم کلا خیلی بد شدم از خودم بدم میاد دلم واسه بچم میسوزه چرا اینجور شدم🥲🥲🥲

حرص نخور عزیزم.مگه با ماها بازی میکردن؟برامون وقت میزاشتن؟ هرچقدر توان داری برای کوچولوت وقت بزار
بچه بزرگ میشه هرچی باشه ولی تو خودتو داغون نکن

هیچی والاهمه ماماناخستن ووقت کم میارن صبورباشی خودش حل میشه

سوال های مرتبط