۴ پاسخ

کو..نم پاره شده رسما😐😂😂😂😂همش در حال جم کردنم وااای پوره شدم منک ب کوچیک غذای سفره دادم نخاستم مث بزرگه بد غذاشه کلا بش غذای سفره میدم

منم الان تو اوج سختیمه....امروز پسر کوچیکه فقط گریه کرد...منم یه عالمه کارداشتم توراه خونه مادر شوهرم کوچیکه رو دستم خواب بود بزرگه رو پام تو ماشین منم از خستگی خوابم برد....پسر بزرگم رو رو پا خوابوندم تا گذاشتمش زمین گفت نزار دوباره گفت اینجا سگ میاد آخرم رفته پیش مادربزرگش داره بلند بلند حرف میزنه منم حتی یه ذره نخوابیدم....چندروزه هروقت میام بخوابم نمیشه

من پوره شدم صاف شدم از تو پكيدم مثل مرده متحركم فقط،،من كمكى هم ندارم خودم صبح تا شب تنها بزرگشون ميكنم يه وقتا ميگم از شكمشون تموم ميشم نوبت پوشك عوض كردن و دستشويي بردنه از اون تموم ميشم تعويض لباسه ازون تموم شم كار خونه و جمع كردن خونه و پخت غذا و دوباره از اول،، مثل ماشين در حال كارم فقط

شما مامان آوینا و هیراد هستید

سوال های مرتبط

مامان یاسین ومائده مامان یاسین ومائده ۲ سالگی
مغز من اگر اهن بود الان پوکیده بود خدایا یا تحملمو ببر بالا یا تمومش کن



پس قدیم چیکار میکردن ۱۰ یا ۱۵ تا بچه میاوردن چرا اون موقع بیشفعالی اوتیسم این کوفت زهرمارای الان نبود خدایا کم اوردم کم جوری ک فکر میکنم هر بچه ای ک بیشفعاله یا اوتیسم مثل دخترمن نیس انقد منو میزنه انقد دادمیزنه تا بیدار میشه مانتو هامو میپوشه شروع میکنه باخودش حرف زدن تا بخابه همه چیو پرت میکنه اگر بهش بگی این کارو نکن یا اروم حرف بزن بلوا بپا میکنه دیگه عمیقن خسته شدم از بودنش هرچی خدا رو صدا میزنم‌نمیشنوه انقد سر صدا میکنه هی بهوکه میکنه بهونه هرچیو ک دلیل بر پرخاشش بشه اینجوریه ک هرکاریو بخاد انجام‌بده باید کاری بهش نداشته باشی اگر چیزی بگی داد و بیداد عصبی میشه خودشو میزنه منو میزنه ن هزینشو دارم ک دکتر خوب ببرم ن دیگه تحملشو انقد نیشینم از دستش اشک میریزم‌ک حد نداره تروخدا اگر میخاید زخم زبون بزنید هیچی نگید چون حالم ب اندازه کافی بده اولا فکر میکردم هرچی بگذره بهتر میشه ولی نه راستی اشتهاشم خیلی زیاد شده چیکار کنم خدایا مثل بارون روسرم میباره 🥺🥺🥺🥺