۱۱ پاسخ

من جای تو بودم به جاری جان می گفت بچه ن لطفا دخالت نکن

محل نده برو حالا بخاطر جاریت بشینی تو خونه که چی

من پسر خواهر همسرم انقدر پسرم و میزنه ولی من مراقبم و تا میاد بزنه دستش رو می گیرم و هیچ وقت با هیچ لحنی به بچه و مادرش هیچ چیز نگفتم خیلی ناراحتم چون همسرم میگه حتما باید جمع بشیم من هم دوست دارم همسرم خانوادش رو ببینه ولی پسرشون فقط کتک کی زنه 9 ماه از پسر من کوچک تره من میگم بچه هستن و اصلا چیزی نمی گم

بعضی آدما شعور ندارن سر دعوا دوتا بچه پاچه بقیه رو میگیرن یا به بچه که چیزی حالیش نیست تشر میزنن
اینجوری وقتی جاریت به بچت تذکر داد
بهش بگو لطفا تو دعوای بچه ها دخالت نکن از هم جداشون کن
دوتا بچه آن دوروز دیگه یادشون می‌ره باز باهم بازی میکنن خجالتش میمونه واسه بزرگتر ها
گاهی وقتا خود بزرگتر ها از بچه ها هم بچه تر میشن دیدم که میگم

اون از بچه اش دفاع میکنه تو هم دفاع کن هرحرکتی زد تو هم بزن فردا دو به یک میشن میزننش من جاریم برعکس پسرم دخترشه میزنه اما اون چیزی نمیگه اما بقیه حواسشون هس دعواش میکنن اما اگه کسی پسرمو بزنه کسی چیزی نمیگه من خودم نمیزارم دعواشون میکنم بچه اینجوری تو سری خور بارمیاد

یکاری کن پسرت رو نزنن با حرف بگو که نزنن ولی کلا تو مار بچه ها دخالت نکنین ولی اگه میبینی دارن اذیتش می کنن ورود کن

بچه رو توی خونه نگه ندار
جاریتم چیزی گفت بگو بچه خودتون شروع کرده عزیزم
اگرم مقصر بچه شماست بهش بگو اگ بزنی میریم داخل
یا کلا برو جایی بشین ک اینا اصلا دوربرت نباشت

از من بهت نصیحت توی دعوای بچه ها دخالت نکنین اونا بچه هستن زود یادشون میره شما ازهم ناراحت میشین این دفعه به جاریت بگو بچه هستن یا به بچه ها بگین دعوا نکنین باهم دوست باشید نزارین کدورت بیفته بینتون

به جاریت بگو باهاشون کار نداشته باشه از پس هم برمیان.
اگه دخالت کنین بدتر میشه
بگو با یک زدن بچه من که طوریش نمیشه. سخت نگیر
یا به پسرت بگو اگه نی‌نی‌ها زدنت تو فقط دستشونو بگیر بگو حق ندارین منو بزنین بلند بگو تا جاریتم بشنوه

تو بااون نشین پسرت مشغول چیزای دیگ بکن

اونام زدن توام بگو نزن دیگ اصلا پیش هم نشینید

سوال های مرتبط

مامان هامین مامان هامین ۳ سالگی
#موقت
خواهر شوهرم ۲تا بچه داره اولی دختره۱۳ سالشه تاخیر رشدی داره و مدرسه استثنایی میره کلاس سومه ،دومی پسره ۵ سالشه
احساس میکنم پسرش هم ی علائمی داره اما خودش هر موقع ما رو میبینه بدون اینکه ما چیزی بگیم شروع میکنه حرف زدن میگه پسرم خیلی باهوشه و ازش مطمئنم و...
پسر من ۳ سالشه خیلی فوتبال دوست داره وقتی میره با پسر اون بازی کنه متوجه شدم که اصلا بلد نیست شوت کنه با اینکه ۵ سالشه مامانش میگه به فوتبال علاقه نداره ی چیز دیگه هم اینکه دندونای شیری ش دوران نوزادی سیاه شد و ریخت دقیقا خواهرش هم اینجوری بود ،چند وقت پیش از زبون مادر شوهرم شنیدم که پسرش رو واسه حرف زدن برده دکتر چون واضح حرف نمی زنه
ولی خب خواهر شوهرم با اعتماد بنفس کامل میگه بچه دومش هیچ مشکلی نداره ،خب تا اینجاش به من ربطی نداشت میدونین چی اذیتم میکنه این که هر وقت ما رو میبینه غیر مستقیم میخواد با حرفاش بهم بگه که پسر من مثل دختر اونه ،تمام اطرافیان میتونن ک پسرم مثل بلبل صحبت میکنه هم چیزش به موقع و سر وقت اتفاق افتاده نمیدونم چرا نظر عمش اینه؟ جالب اینه ک پسر من و پسر اون با ۲ سال اختلاف سنی توی یکسال از پوشک گرفته شدن پسرم ۲سال ونیم بود پسر اون ۴ سال
میشه با حرفاتون بهم آرامش بدین؟