۱۵ پاسخ

وا اواین باره میشنویم

سلام بله منم 11سال پیش همین اتفاق برای من افتاد من هم بعداز ده سال بچه دار شده بود م

ب عمرم نشنیده بودم

جدی؟
اولین بار میشنوم

حالا یکی رحم اجاره کرده باشه چی مثلا چ بی. لا اله الله

سلام گلم من عروسک میبافم با قیمتای نصف
تاپیکام ببین
میخای؟🌱🥹❤️

منم شنیده بودم این مورد رو

اولین باره شنیدم من بعداز ۸سال و نیم بچه دار شدم البته ما با ای یو ای

منم بعد ده سال بودم شناسنامه نمیدادن از بیمارستان نامه بردیم که اونجا زایمان کردم دادن

منم همینطور😐
البته من خودم نرفتم ولی دقیقا همین سوالات رو از همسرم پرسیدهوبودن😐

وا چه ربطی داره بگو اگه میدونی تست دی ان ای هم بگیرین

اولین باره میشنوم اصلا این کجای قانونه

واااا چه چیزا

برا فامیل ما هم بعد ۱۵ سال بچه دار شده بودن همین طوری کردن

عههه چه جالب، نه ما هم حدود هشت سال گذشته اما راحت شناسنامه دادن

سوال های مرتبط

مامان لیام🤎🧸
پسته پسر🥜 مامان لیام🤎🧸 پسته پسر🥜 ۱۱ ماهگی
سلام مامانای گل 🌸

شما وقتی میخواید برید شیر خشک بگیرید شناسنامه میبرید؟؟

من همیشه بدون شناسنامه میگیرم کدومیش رو حفظم دیشب برای اولین بار رفتم داروخانه شبانه روزی خرمشهر

لیام فقط نصف قوطی شیر داشت ب خانمه گفتم نمیشه۴تا بدید گفت نه گفتم با یه کدملی دیگه چی (بچه دوستم شیردار میخوره بعضی وقتا از سهمیش ۴/۳تا میگیرم)
یهو خانمه جوگیر شد گفت خانم اصلا نمیدونم چرا همکارم دوتا شیر اورده 😐😢 فقط یکی میدیم 😰

اوفم باید شناسنامه بچه یا کارت ملی پدر باشه گفتم حفظم هیچی همراهم نیست حتی گوشیم توی ماشین بود گفت خب شیر بهت نمیدم 😳

منو میگی دلم میخواست اون لحظه چک بزنم تو صورتش 😞

چونکه لیام توی ماشین بود گریه میکرد خوابش میومد منم عجله داشتم این خانم بازیش گرفته بود اولین بار بود همچین اتفاقی میفتاد برای دوتا شیرخشک

جالبیش اینه یه خانم جلوتر من اومد۴تا قوطی گرفت بدون نشون دادن هیچی بهش میگم چطور ب این خانم دادی میگه مشتری ثابته اینجاست 😳😐
مامان پسر و دختر مامان پسر و دختر ۱۱ ماهگی
من انگار تو گهواره از این چیزا نگم نمیتونم راحت بشینم😐






خونمون نزدیک دادگاهه تقریبا
رو به رو هستیم داشتیم میرفتیم سوار ماشین بشیم دیدیم یه بچه جیغ میزنه و گریه میکنه شوهرم گفت بشین ببینم از کجا میاد صداش شاید گم شده بچه منم که حرف گوش کن افتادم دنبالش دیدیم یه بچه تقریبا ۱۰ماهه بی زبون وسط اون چمن ها هست کنار خیابونا گذاشتن اونجا یه چن نفرم خانوم دوره کردن ولی دست نمیزنن
شوهرم تا رفت سمت بچه یکی داد زد دست به بچه نزن گفتیم چیشده برگشته میگه هیچکس حق دست زدن به بچه رو نداره پدرش باید بیاد ازش صاحب بشه من نمیخوامش یا اینجا بمیره یا بیاد ببرتش
بچه شدید بیحال از بس گریه کرده بود نا نداشت
بعد مادردختره به زور اومد برداشت بچه رو آب اینا دادیم
این چن تا کلمه روی حرفم با مادرایی هست که فکر طلاقن
میدونم شرایط سخته میدونم این مردای بیشعور واقعا به ته میرسونن آدم رو
اما تو یه مادری نمیتونی از زیربار مسئولیتت فرار کنی
مادرا فداکارن درسته شاید فکر کنی بچت به آرامش میرسه اما
هیچ بچه ای از جدا بودن پدر و مادرش احساس خوشبختی نکرده
همیشه یه خلا هایی هست که وجود شما باهم پرش میکنه
کاش میتونستم به اون مادر بفهمونم بچه ۱۰ماهه هیچی از مشکل تو و صوهرت حالیش نیست
اگه شوهرت مسئوله ۱۰برابر اون هم تو مسئولی