۷ پاسخ

ببین منم قبل از اینکه پسرم دنیا بیاد اینجوری بودم.اوایل بارداری خونریزی شدید داشتم دهانه رحمم باز بود دکتر گفت احتمال سقط ۹۹ درصده ببین فقط دستشویی میری و میای می‌خوابی
بخدا قسم اگه یه لحظه استراحت کردم شوهرم صبح می‌رفت تا عصری خونه جارو میکردم جمع جور میکردم دستمال می‌کشیدم یعنی هرکس میومد خونمون فکر نمی‌کرد استراحت مطلقم خونم برق میزد دوروز بعد زایمان طبیعی با ۳۵ تا بخیه بلند شدم کارای خونه و دستمال کشیدم. شوهرم هیچی نمی گفت تا ۲۰ روز بعد زایمان استخوان درد شدید گرفتم نمیتونستم راه برم گریه میکردم از درد تا بالاخره شوهرم گفت حالا دردبکش تا بفهمی استراحت چیه وقتی قدر سلامتیت ندونی اینجوری میشی حالم خیلی بد بود
با دکتر و دارو خوب شدم فقط چیزی که شوهرم گفت آویزه گوشم کردم هیییییچی سلامتی نمیشه الان جوونی باید به خودت برسی به شوهرت به بچت برسی از زندگی لذت ببری.با شوخی گفت انقد کار کن تا پیر بشی برم زن بگیرم
الان خونم مرتبه تمیزه ولی وسواس نیستم دیگه عذاب نمی‌کشم

خوش بحالت کاش منم مثل شما بودم

همدردیم ولی برا من شدتش کمتره 😁

دقیقا منی
و بشدت عذاب میکشم
دست خودمونم نیس
من حتی خونه ی کسی هم میرم مرتب نباشه اذیت میشم دوس دارم مرتب کنم

خب به نظرم این جور مواقع سریع به بچت فکد کن که این جوری اسیب میبینه .چون بلاخره برای تمیزی بودن و گل بودن خونه ی های بچه دار باید با بچه زدو خورد و دعوا کرد .مدتم تذکر داد .باید نزاشت بریزه و بپاشه .اب بازی کنه یا وسایلش رو پخش کنه یا نباید گذاشت غذاشو خودش بخوره و هزار تا چیزه دیگه .به خودت بگو کسی خونه ی من نمیاد ولی اینده ی بچمبا این تمیز کاریای افراطی تباه میشع .واقعا هم همینه عزیزم .شاید این جوری دلت راه اومد باهات

شل بگیرگلم لذت ببر

ویتامین نوترارست رو ، بخور، یکماه بخوری کلی خچب میشی

سوال های مرتبط

مامان هانا مامان هانا ۲ سالگی
این لجبازیه بچه ها تا کی ادامه داره من دلم نمیخاد کوچکترین حرفی ب هانا بزنم تازه فرش رو شوهرم شسته موقعی ک میشورمش نمیزاره پوشکش کنم. گاهی انقد لجبازی میکنه دلم میخاد بشینم جیغ بزنم و گریه کنم. سرم داره میترکه انقد خودخوری کردم عاشقانه دخترمو دوست دارم ولی هرچی میگم حرف گوش نمیده😭😭😭😭😭نمیزاره ب خونه داریم برسم😭همش دوست داره بغلش کنم خدایا صبرمو زیاد کن دربرابر رفتارای هانا. همش میگه میمی بده دلم میخاد از شیر بگیرمش خانواده ام نمیزارن همش بهم عذاب وجدان میگن این برای آینده اش خوبه طبق شرع باید دوسال و دوماهگی شیرش بدی. ولی خیلی بهم چسبیده. ای خدا من چیکار کنم انقد اذیتم میکنه ک حد نداره حتی شبا ک باباش میاد تو بغل باباشم باشه من بخام آشپزی کنم انقد جیغ میزنه و گریه میکنه ک بغلش کنم😭شبها همش ده ب بعد شام میخوریم خواب هم نداره ک تو روز بخابه من نفس بکشم یا کارامو بکنم. حتی کسی بهم زنگ بزنه نمیزاره صحبت کنم همش گریه ک گوشیو بده ب من. من گوشی اصصصصلا بهش نمیدم اونم گوشی نمیزارع من دست بگیرم با بدبختی گاهی میام سراغ موبایل. واقعا دلم میخاست گاهی خانواده ام کمک حالم باشن اونا هم انقد مشکل دارن نمیتونم ازشون توقع داشته باشم😭یچی بگین آروم بشم
مامان امیر کوچولو مامان امیر کوچولو ۲ سالگی