خانما شما عاشورا کجا میرین منظورم دهات اینا

من بدم میاد برم مسجد دهاتمون واسه عزاداری چون همه فامیلا و اشناها میان فقط هم سرتا پا آدمو نگاه میکنن که طلا داری یا نه؟لباسات جدیدن یا نه؟واسه همین مسجد وحسینیه غریبه برم بهتره راحتتر عزاداری میکنم چون سنگینی نگاه ها نیس

من خونه ام چسبیده به مسجد که همه فامیل و دوست و اشنا هستن شوهرم غذا درست میکنه مجبورم برم همینجا دیگه

پدر مادر خودم وشوهرم دهاتن هرکدوم دهات جدا، شوهرم میگه بریم دهات خودشون نیم ساعت با دهات ما فاصله داره میگه اونجا نریم یوقت دیگه اونجا میریم ۳روز هم دهات خودشون بمونیم منم گفتم نمیام حالا بخاطر اینکه نمیریم دهات خودمون نه بیشتر بخاطر اینکه وقتی خونه باباش میریم برادرشوهر که با باباش اینا زندگی میکنه زن و بچه داره اصلا یه کلمه هم بامن حرف نمیزنه حتی جواب سلام چه یه روز باشه یا یه هفته همش اخم میکنه ازمن بدش میاد در واقع خونه برادر شوهرمه یه تیکه نون میخورم همش اخم میکنه آدم خجالت میکشه حالا خودمون هم همچی میبریم شما جای من بودین میرفتین

ما همه هیت هامون داخل شهرمون میرن گلزار شهدا اما من نمیتونم امسال برم چون مسیرش طولانیه و هواهم گرمه دخترم هلاک میشه طفلکی