۱۴ پاسخ

چهارقل و آیت الکرسی و حمد زیاد بخون و فوت کن بهش ان شاءالله خوب میشه... هر وقت احساس کردین که ممکنه چشم بخوره سه بار بگین
ماشاءالله ماشاءالله ماشاءالله لا حول ولا قوت الا بالله العلی العظیم

من خداروشکر محرم اصن بچمو نبردم

خب هرجا ک میرین یکم نمک بکنید تو دهن بچه و یکم هم با آب خیس کنید بزنید ب ناف بچه
ویا هرکی هر حرفی زد چهار قل بخون

چهار قل بخون براش یا ون یکاد بزن لباسش بیرون میبریش

هربار جایی بردیش اوردیش خونه دست و صورتمو آب بزن بشور لباساشو عوض کن بنداز تو آب بشور
اسپند دود کن یه تخم مرغم دور سرش بچرخون بگو چشم نظر از رو بچم رفع بشه بنداز تو کوچه نگاشم نکن

من ب تخم مرغ خیلی اعتقاد دارم بچه منم اینجوری میشه میشکنم از این رو ب اون رو میشه .لباسی ک دیشب تنش بوده بردار تخم مرغ نمک اسفن بزار تو بلاستیک بزار لایه لباس .دور سرش تاب بده اسم هرکی دیده هی بگو تخم مرغ وسط تو دستت فشار بده هرکسی چشمش زده باشه میشکنه

من که به چشم اعتقاد ندارم. شاید یخاطر شلوغی و صدای زیاد اینطوری شده

نمک دورسرش بگردون بریزروشعله

تخم مرغ دور بده از سرش بگو هرکی چشم کرده چشمش بترکه بعد بنداز تو کوچه خوب میشه

همون تخم مرغ کارو در میاره
من اسپند زیاد دود نمیکنم ب خاطر آلرژی صدقه در بیار
از این تجربها زیاد داشتم

من اعتقاد نداشتم ولی دقیقا این اتفاق برای منم افتاد اعتقاد پیدا کردم😐همیشه آیت الکرسی بخون براش

اگه اعتقاد ب تخممرغ داری تخم‌مرغ بشکن

اسفند دود میکردی براش

زاج بسوزون اسفند دود کن

سوال های مرتبط

مامان آرین مامان آرین ۶ ماهگی
بخدا دیگه افسردگی گرفتم ازدست این زنا
من بچمو عروسی و ختم و دسته نمی‌برم چون بچه خودمه صلاحشو من میدونم من میدونم ک تو این جور مراسما اذیت میشه ولی کسی حرف منو باور نمیکنه میگن تو حساسی
ی چند جا دعوت کردن چون پسرم یکم اذیت می‌کنه نتونسم برم دیگه هیچ کی تمومش نمیکنه همه بدشون اومده یبار رفتم مهمونی همشون دیدن پسرم چقدر گریه کرد اذیت کرد همشونم میگفتن وای چقدر دیوونس چرا اینهمه گریه می‌کنه میگفتم خب بچس دیگه اینم اخلاقش اینطوریه خابش میاد اذیت می‌کنه نمی‌برم میگن چرا نمیای بچس دیگه عیبی نداره گریه کنه میبرم میگن دیوونس آدم نمیتونه باهاش بازی کنه بگیره بغلش بخدا انقد ناراحتم الان پسرم خابه دسته دراومده کوچه مامانم اومده میگه بیا میگم خب بچه خابه با حرص چارتا بارم کرده رفته الان پسرم یاد گرفته تو خاب علت میزنه من نمیتونم ولش کنم برم دسته نگا کنم ک بخدا هیچ کس منو درک نمیکنه همه دایه مهربان تر از مادر شدن برای بچم منم دشمن بچم میدونن